رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

سحر ز هاتف غیبم رسید مژده به گوش

که دور شاه شجاع است می دلیر بنوش

 

شنیده‌ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت

 

فراق یار نه آن می‌کند که بتوان گفت

 

حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر

 

کنایتیست که از روزگار هجران گفت

لینک به دیدگاه

آدمی هـــرگــز نمی بینــد ز سنگینــی گـزند

از سبک مغزی بشر چون سنگ پیش پا شود

گر نداری معــــــرفت,ساکت نشین و دم مزن

پستــه بی مغــز گر لب وا کند رســــوا شود

لینک به دیدگاه

میروم کوه به کوه

کولبارم حسرت

جامدانم گل تنهاییِ غم

آشنایم خلوت

راه من دور و دراز

با خود امشب غم و آوارگی خویش برم.

لینک به دیدگاه

مبهوت

در این جهان چون برهوت

مبهوت

آه ای پدر مگر

گندم چقدر شیرین بود؟

و سیب سرخ وسوسه حوا را

در دامن فریب چرا افکند؟

نفرین به دیو وسوسه

نفرین به هوشیاری.

لینک به دیدگاه

یک لحظه نشد خیالم آزاد ازتو ...

یک روز نشد خاطرم شاد از تو ...

دانی که ز عشق تو چه شد حاصل من..

یک جان و هزار گونه فریاد از تو . ...

لینک به دیدگاه
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد

هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

:icon_gol:

دارنده چو ترکیب طبایع آراست

از بهر چه پس فکندش اندر کم و کاست

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...