رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

يادم آيد زير باران توي جنگلهاي گيلان

كودكي شش ساله بودم نرم و نازك چست و چابك ميدويدم همچو آهو :w16::ws28:

 

یادش بخیر...:flowerysmile:

 

واعظان کین جلوه در محراب و منبر میکنند

چون به خلوت میرون دوان کار دیگر میکنند

لینک به دیدگاه
در دیده به جای خواب آب است مرا

زیرا که به دیدنت شتاب است مرا

 

سر عت اینقدر زیاده پست ها قاطی میشه:icon_gol:

 

ای آمده از عالم روحانی تفت

حیران شده در پنج و چهار و شش و هفت

می نوش ندانی از کجا آمده ای

خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت

لینک به دیدگاه

تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی

 

ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی

 

 

به خدایی که تویی بنده بگزیده او

 

که بر این چاکر دیرینه کسی نگزینی

لینک به دیدگاه

مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو

 

جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

 

 

غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی

 

نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو

لینک به دیدگاه

وفا مجوي زكس ور سخن نمي شنوي

به هرزه طالب سيمرغ و كيميا مي باش

 

شکر ایزد را که آنچه اسباب بلاست

ما را زکس دگر نمی باید خواست

لینک به دیدگاه

ترسم این قوم که بر دردکشان می‌خندند در سر کار خرابات کنند ایمان را

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

 

شکر ایزد را که آنچه اسباب بلاست

ما را زکس دگر نمی باید خواست

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...