Nazanin.ad 6895 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۳ یه وقتایی بعضی آدما بدون اینکه بخوایم واسمون عزیز میشن. بدون اینکه بدونیم چرا... نمیدونم چی توی وجودشون هست... منم دوس دارم همچی آدمی باشم... 3 لینک به دیدگاه
Moment 15228 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۳ بستن زخمهایم مرا به سختی می آزرد. بعد از آن هرچه به سرم آمدمرا آزرد. اما گاه گاهی که کلید را می یابم و به اعماق هستی خود وارد میشوم در آنجا بر روی آینه تیره ای که تصاویر سرنوشت به خواب رفته اند، کاری ندارم؛ جز اینکه بر آینه گرد گرفته ای خم شوم و تصویرم را ببینم که اکنون کاملا شبیه توست! تو دوست من و راهنمای من. 5 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۳ احساس میکنم سالهاست که باهات حرف نزدم... تو هستی و من این رو میدونم ... این که همیشه حواست بهم هست ... این که وقتی دستم رو گذاشتم توی دستت و چشمامو بستم ... همیشه بردی جایی که قطعا بهترین بوده ... چون تو ... خدای من هستی ... اما رها نکن دستامو ... چون من ... هنوز هم ... چشمامو بستم ... هنوز هم تو تنهاترینی هستی که از ظاهر و باطن و همه موجودیت من خبر داری.... فقط تو هوامو داشته باش... ازت ممنونم... 4 لینک به دیدگاه
nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۳ اینکه یه کاری تموم نمیشه خیلی اذیتم میکنه.... من فردا دست پر بیام انجمن صلوات 3 لینک به دیدگاه
nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۳ همه وایسادن من دسته پر بیام انگاار امروز با کلی دوندگی و اینور اونور...روز خوبی بود...امیدوارم نتیجش خوب بشه و بلاخره اینکه دستم پره...یه برگه جریمه 20000 هزاری هم روش... خدایا ممنونم:hapydancsmil: 4 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۳ گاهی وقتا یه حرف ساده، چنان سیلی محکمی به روزگارت میزنه که تازه از خواب پا میشی! تازه چشمات باز میشه! تازه حماقتاتو به یاد میاری...انگار یادت رفته بود... هرچند که دردناکه ولی لازمه یکی یادت بیاره یه چیزایی رو... مرسی که منو از خواب بیدار کردی! 11 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۳ اندر باب مهاجرت... آدم دلتنگ به این چیزها فکر نمیکند. آدم میخواهد برگردد و همه چیز را بغل کند، فکر کند اگر برگردد، خوشبختترین آدم دنیاست و متوجه نیست که قبل از همه خودش دیگر آن ادم قبلی نیست. همینست که وقتی برمیگردد و هیچ چیز سر جایش نیست، سرخورده میشود، دلش میگیرد و حس میکند دیگر هیچجا جایش نیست. نه جایی که از آن آمده، نه جایی که به آن برگشته. 13 لینک به دیدگاه
*atefeh* 13017 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۳ آقو این خواهرزداه ما رو مرخص کنید دیه بابا. چ وضشه آخه. 1هفتس بدنیا اومده هنوز ندیدمش 8 لینک به دیدگاه
seyed mehdi hoseyni 27119 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 دی، ۱۳۹۳ خیلی سوت و کور شده انجمن... یادم قبلنا خیلی پر شورتر بودن بچه ها....بحث و گفتگو زیاد بود....چه علمی چه خودمونیاش یادم قبلنا آخرین ارسالارو میزدم 40تا تاپیک جدید میدیدم ولی الان که میزنم تاپیکای دو روز پیشو میبینم 12 لینک به دیدگاه
Gandom.E 17805 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 دی، ۱۳۹۳ چقدر ناراحتم چقدر روشنفکر اطرافم زیاد شده! چقدر واقعا هممون ناراحت شدیم از اینکه کاریکاتور پدر امتمونو کشیدن.. چقدر بیتعصبیم ما.. حالا اگه حمایت از کارای تتلو و گلشیفته بود یه تاپیک به افتخارشون میزدن و کلی مدافع و مخالف پیدا میشد.. حرفم نواندیشان نیست..همه شبکه های مجازیه خودشون داعش ساختن..تروریست ساختن..کاریکاتور کشیدن به خودشون حمله کردن..ماهم قبول میکنیم سکوت میکنیم..میترسیم فکر کنن همفکر داعشیم..داعش یا هر مکتب بی سروته دیگه چرا اجازه داد از پیامبرمون دفاع نکنیم؟! چقدر از خودم و بیشعور بودنم بدم میاد چقد گریه دارم منو ببخش پیامبر خوبیها..باور کن خیلی دوسِت دارم ولی بی عرضه ام..میدونی بی عرضه.. 10 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 دی، ۱۳۹۳ خدایا کمکم کن ... تا یه جایی میشه تنهایی ریسمون رو گرفت و رفت بالا یه جایی جلوت یه دیوار میبینی ، یه دیوار محکم که زور تو بهش نمیرسه اما وقتی یکی دیگه کنارته که زورش بیشتر از توعه میتونه دیوارو کنار بزنه و به راحت ادمه بدی خدایا تا یه جایی دارم میرم نزار جلوم دیوار گذاشته شه اما اگه گذاشته شد واسم برش دار لطفا میدونی که دیگه نمیتونم :5c6ipag2mnshmsf5ju3 4 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۳ شمارش معکوس از 2 ساعت پیش شروع شد..... 29 روز و 22 ساعت.... 4 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۳ طرف در زمان حیاتش تحمل یک پیرمرد شاعر رو نداشته برای کشتنش جایزه تعیین می کنه حالا یه عده شدن کاسه داغ تر از آش ، کاش کمی اهل تاریخ بودیم . 5 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۳ برای نشنیدن حرفهای مفت و غیبت و ارامش روح و روان گوش دادن اهنگ با هنزفری رو پیشنهاد میکنم 6 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۳ یه سری کارا و چیزا هستش که به معنای واقعی کلمه بهش میگن خریّت. یه زمانی آدم میفهمه خریت هم حدی داره و یه چیزایی رو باید بوسید و گذاشت کنار. بعله.... :icon_razz: 9 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۳ هر ترم موقع انتخاب واحد نواندیشان میام و ... امشب هم انتخاب واحد آخرین ترم واقعا زود میگذره روزگار ترم آخر هم رسید :5c6ipag2mnshmsf5ju3 11 لینک به دیدگاه
bahar91 939 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۳ این روزها خیلی عوضی شدم.جوری که از خود الانم نفرت دارم.خو عوضی برو بیرون از وجودم... کاش همون آدم قبل بشم. خدایا نظری به حال ما کن 12 لینک به دیدگاه
nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۳ اینکه به خاطر یه سری از ادما مجبور باشی تغییر کنی خیلی بده....مثلا یکیش خونسرد بودن!!!من اصلا دوسش ندارم ولی دارم ادای ادمای خونسرد درمیارم....دارم فک میکنم یعنی من تغییر کردم!!! نه مطمئنم دارم فیلم بازی میکنم...طوری که همه نگرانمن...زنگ میزنن حالت خوبه!!!چقد تغییر کردیمنم میگم از این بهتر نمیشه...چی شده مگهاز رو نمیرم که... ولی اونا چطوری خونسردن...خیلی سخت تر از وظیفه شناسیه..ادم کارش درست انجام بده که بهتره.البته همیشه کنار ادمای خونسرد یکی هس که کار بقیه رو انجام بده و هیچی نگه...اما اینبار نمیدونم دلیلش چی بود که من صدام درومد...شاید خستگی..شاید حس سو استفاده از اینکه من ناراحت میشم...شاید هر چیز دیگه ای!!! میدونی خیلی شییک قید همه چیو زدم...میخوام بیخیال باشم....مثلااا البته ها. میخوام بدونم اینا که میگن حرص نخور درست میشه...کی اینجا پیدا میشه کارارو انجام بده!!!... بازم هیچ شکایتی ندارم....فقط امیدوارم ادم بدی نشم و چون مثل اونام ادمه بدی جلوه نکنم....فقط میخوام با هر کس مثل خودش رفتار کنم.یه کوچولو بیشتر به خودم اهمیت بدم.... خوشحالم که این مرحله از زندگیمم داره تموم میشهامیدوارم با شرایط بهتری وارد مرحله بعد بشم:hapydancsmil: خدایا ممنونتم..خانواده و دوستای خوب نعمت دیگریست که به این دغدغه ها می ارزد همیشه همه چیز اونجوری که ما میخوایم نیست...صبرم خوبه بعضی وقت ها 10 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۳ زندگی یه جای خاص که میخوای بهت آرامش میده زندگی با یه سری افراد بهت ارامش میده حرف زدن با یه سری افراد بهت ارامش میده حتی زندگی به شیوه ای که خودت میخوایی بهت ارامش میده ما آدما زندگی میکنیم فقط و فقط برای بدست اوردن ارامش ، حالا اگه این ارامش نباشه اصلا زندگی رو نمیخوایم خدایا کاش هممون آرامش داشته باشیم یا بدستش بیاریم واگرنه زندگی رو ازم بگیر 12 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده