رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

مسخره ترين سوالي که ميشه از يکي پرسيد: - ميتونم بهت اعتماد کنم ؟! در تاريخ حتي يک مورد هم نوشته نشده که کسي در پاسخ گفته باشد : نه من صلاحيت ندارم و آدم امانت داري نيستم

  • Like 14
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

دارم به جاهای سختش میرسم....بیشتر از اونی به کمک خودم احتیاج دارم که فکر میکردم....میرم کمک خودم...

میخوام راضی برگردم....اگه برگشتنی هست...:5c6ipag2mnshmsf5ju3

  • Like 10
لینک به دیدگاه

خـــــــــــدا را ...

باز هم جمعه است ؛

یکی بیاید دست این خاطره ها را بگیرد ببرد گردش ...

...

کلافه کرده اند مرا ، بسکه نق میزنند به جانم .

  • Like 10
لینک به دیدگاه

صبح که بیدار شدم جزوه رو برداشتم گفتم فقط درس

یکمی بعدش گفتم فقط یبار میرم انجمن و فیسبوک و یاهو و ... رو چک میکنم رفتم و چک کردم و بستم و درس خوندم

بعدش گفتم چه کاریه بزار باز باشن گاهی رلود میکنم ببینم چه خبر

الان تمام تلاشم اینه که جزوه رو نندازم زمین و همزمان که تو بغلمه تو نت باشم تا بعضا یه نگاهی بهش بندازم

لعنت به اعتیاد:ffuzma2nlljlasbauln:cry2:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

رو به روی کامپیوتر بی خیال نشسته ایم! به مانیتور زل زده ایم!

 

گویـا، در عالمی دیگر به سر می بریم!

 

صدای آهنگ بسیار زیاد است، امـا اصلاً توجهی نمی کنیم! و هم چنــان می خواند... ( آخرین نشونه ی رسیدنی... که واسه همیشه بی نشون میشی...)

 

اعصابمـان اندکی خط خطی می باشد!

 

دلمـان تنگ است... حال برای چی؟! کی؟! اصلاً نمی دانیم...!

.

.

.

.

 

حال این ها که نوشتیم، یعنی چـه؟!

 

نمی دانیــم...! فقط خواستیم بنویسیم...!

  • Like 12
لینک به دیدگاه

خدایا گذشت را به من بیاموز

صفت عادل بودن را به من ببخش

بار الها بر من بخش حماقت دشمنان را

خدایا بر دل شکسته من ببخش نیش و کنایه های دشمنانم را

خدایا بر ابروی ریخته من ببخش اشتباهات کسانی که از انسانیت دور شدند

 

بار الها تو بر نهان و پیدای من دانایی

تو بر دروغ و راست من بینایی

خدایا تو میدانی و بس

 

خدایا تو از همه بر حق تری برای قضاوت و مجازات

تو به عدالت قضاوت کن اما مجازاتشان نکن

که تو سخت مجازات میکنی

و بس انتقام گیرنده ای !

 

  • Like 17
لینک به دیدگاه

سو تفاهم....

من می گویم...تو می گویی...او می گوید....این وسط حرف مالکیتی شخصی دارد....

و مدعی حق است.....حتی اگر ناحق بگوید....می گوید....

این میون اشتراک در پایین ترین سطح قرار می گیره....

دلخوری درست می شه.....گاهی هم سو تفاهم......این دومی رفع شدنیه...

کمی از واژه هایم...واژه هایت را صرف توضیح کنیم....دنیا کم نمی آد...

تو بحث کم نمی آریم...نگران نباش...ته بحث پیدا نیست...

تو و من محدودش می کنیم....تو کنایه ی کم آوردن...

می گی: اگه نزنیم....که اگه فرصت به اون بدیم....

تو این رینگی..که اون 10 تا واژه می اندازه...من با 9 تام بازندم!!

کلا معنی بحث اینجا سوتفاهم میشه....به قول رندی....اشتباهی بودیم این وسط...

من..تو....او...همه...همه ی فاعل هایی که مفعولشون تخریبه....نه ساختن...اشتباهین...

.

.

.

درون...بیرون...هماهنگن با هم....وقتی درون در اشتباهه...بیرون حق نیست....

کمتر حرف می زنم....بیشتر گوش می دم...تا کمتر ناحق بگم...

  • Like 12
لینک به دیدگاه

فكر كردم همه چي درست شده

ولي انگار اين موجود سمج نميخواد دست از سر من برداره...دنبال يه راه ميگرده واسه ادامه بچه بازياش

 

دلم واسش ميسوزه...داره بدجور با زندگيش بازي مي كنه

 

 

هنوز منو نشناختي!!!!!

  • Like 7
لینک به دیدگاه

با دستت يه پروانه مي گيري ،

ميخواي ببيني زندست ؟

انگشتت ُ باز كني فرار مي كنه

محكم بگيريش ميميره ،

ميموني چكار كني ؟

دوست داشتن يه چيزيه مثل پروانه !

  • Like 9
لینک به دیدگاه

کاش یه موجودی بود که فقط گوش داشت، فقط گوش تا میشد بهش گفت، گوشی که به هیچ مغزی منتهی نمیشد که حرفات رو آنالیز و در موردت قضاوت بکنه، گوشی که زبون نداشت تا هی الکی دلداریت بده، چشم نداشت تا از نگاهش خجالت بکشی، میخوام یه نفر واقعا بدونه من چه آدمی و تو چه شرایطی هستم، یکی که نه ازش خجالت بکشم نه از قضاوتش بترسم، میخوام یکی بعد از من باشه تا در موردم بتونه به درستی قضاوت بکنه و نزاره از من بت ساخته بشه، بته شکستنی یا پرستیدنی... و همچین موجودی نیست و نخواهد بود...

 

من بد بودم اما بدي نبودم

از بدي گريختم

و دنيا مرا نفرين کرد.

تو خوبي

و اين همه‌ي ِ اعتراف‌هاست.

من راست گفته‌ام و گريسته‌ام

و اين بار راست مي‌گويم تا بخندم

زيرا آخرين اشک ِ من نخستين لب‌خندم بود.

دل‌ام مي‌خواهد خوب باشم.

  • Like 16
لینک به دیدگاه

همینجوری یه نگاهی به کاربران حاضر در انجمن انداختم

 

نام کاربری خیلی ها که برام آشنا بودن رو دیدم

 

یهو حس خوبی بهم دست داد...

خیلی خوبه که این موقع شب می تونی تو یه جمعی باشی که حداقل برات غریبه نیستن:ws37:

 

الان می تونم بگم که همتون رو دوست دارم :icon_redface:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

روشنفکری اساساٌ با شک آغاز می‌شود؛ یعنی شک‌کردن و نقدکردن، ماهیت و موضوع روشنفکر واقعی است.

او با بیدارکردن شک می‌کوشد تا پایه‌های یقین را در جامعه استوار کند.

در واقع برای یک روشنفکر واقعی، شک‌کردن تنها مسئله‌ای است که در آن شکی نیست.

.

.

شاید مشکل روشنفکرای امروز جامعه مااینه که شکشون تبدیل به یقین شده...!!

.

.

سرعت نتم افتضاحه...500-600 تا ایمیل نخونده تو یاهو دارم...کلی هم تو جی میل...

مسنجر هم باز نمیشه....

هفته پیش هک شدم...:4564:

فکر کنم این هفته هم دوباره هک شدم..:whistles:

اگر ایمیل با سابجکت نامفهوم از من داشتید باز نکنید...

خو چیکار کنم...مسنجر و یاهو باز نمیشه به اد لیستم بگم...اینجا میگم...

بیکااااااااری منو هک میکنی...:banel_smiley_4:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

خدا یه جیزی می دونست منو چپ دست نیافرید...کلا بدون دست راستم یه موجود علیلم...:ws3:

دیروز این علیل بودنم خیلی بهم فشار آورد...

یکی از ادمایی که خیلی دوستش دارم داره میره سفر یه ماه نمیبینمش نتونستم بغلش کنم درست حسابی واسه خداحافظی تو دلم موند...:sad0:

یکی از دوستام بعد نود و بوقی اومد یاهو نتونستم باهاش حرف بزنم با این که می دونم حیوونکی تو شرایط خوبی نیست و نیاز داره باهاش بحرفی...

درسم که نمیشه خوند و........:whistle:بهونه نیست خب نمی تونم...:icon_razz:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

خدمتی که فــــــیــســــبوک به کشف حجاب بانوان این مملکت کرد رضـــــــا خــان نکرد...

 

 

اینو یه جا خوندم خیلی خندیدم :ws28:

  • Like 10
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...