رفتن به مطلب

وصف حالتان با زبان شعر


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

دروغ بود که گفتم شما تکی آقا

تو هم شبیه همینها مترسکی آقا

تو جنس ناب غزل های من نخواهی شد

برای دردسر عشق کوچکی آقا

تو بیست سالگیم را حراج کردی بعد

فروختی به که اینگونه مفتکی آقا

 

قبول نیست قضاوت کند کسی اینجا

تو اهل رشوه و لبخند و چشمکی آقا....

*** هنوز رو به غزلهای توست قبله ی من

دلم خوش است به عشقی عروسکی آقا

دلم خوش است که حتی هنوز میچسبد

نگاهتان کنم از دور دزدکی آقا....

  • Like 10
لینک به دیدگاه

با توام، ای شور، ای دلشوره‌ی شیرین!با توام،ای شادی غمگین‌!

هر چه هستی باش!اما کاش...

نه، جز اینم آرزویی نیست:

هر چه هستی باش!

اما باش!

 

قيصر امين پور

 

  • Like 11
لینک به دیدگاه

هان ای طبیب عاشقان ، دستی فرو کش بر سرم

تا بخت و رخت و تخت خود ، بر عرش و کرسی بر برم

بر گردن و بر دست من ، بر بند آن زنجیرها

افسون مکن از افسون تو هر روز دیوانه ترم

  • Like 9
لینک به دیدگاه

همیشه گوشه لبم لبخندی ست برای شادی تو....

برای آرامش خودم...برای آنکه بدهکار دیگری نشوم...

 

برای آنکه طلبکار شوم...نه برای وصول طلب در بعدها...

برای رسیدن به یک حال خوش..که بعد ها تو خواهی داد به من با یک لبخند...

  • Like 10
لینک به دیدگاه

تا لب سرخ تو دارد تب حوایی را

آدمی نیست که نشناخته رسوایی را

 

یوسف مصر دلش شور تو را خواهد زد

تو اگر کوک کنی ساز زلیخایی را

 

باید از هرچه دوات است سیامشق کند

میرعماد آن خط ابروی چلیپایی را

 

با چه حالی به تماشا بنشینم امشب

این به هم ریخته گیسوی تماشایی را

 

تو اگر لطف کنی چند غزل بنشینی

مفتخر می کنی امشب من و تنهایی را

  • Like 7
لینک به دیدگاه

به خیال خال رویت شده طی بساط عمر

نظری به حال زارم که تو محیی جهانی

زچه رو شبی به سویم نظری نمی نمایی

 

به برم نمی نشینی به برت نمی نشانی

 

تو که واقفی زحال دل زارناتوانم

چه شود اگر نمایی، نظری به ناتوانی

نه زبان آن که گویم غم و ماجرای دل را

  • Like 6
لینک به دیدگاه

دلم گرفته برایم بهار بفرستید ...

ز شهر کودکی ام یادگار بفرستید ...

دلم گرفته پدر ! روزگار با من نیست،

دعای خیر و صدای دوتار بفرستید ...

اگر چه زحمتتان می شود ولی این بار،

برای دخترک خود " قرار " بفرستید ...

غم از ستاره تهی کرد آسمانم را،

کمی ستاره ی دنباله دار بفرستید ...

به اعتبار گذشته دو خوشه ی لبخند،

در این زمانه ی بی اعتبار بفرستید ...

تمام روز و شب من پُر از زمستان است ،

دلم گرفته برایم بهار بفرستید ...

  • Like 4
لینک به دیدگاه

نقطه چین های درونم را بردار

بگذار بی نقطه خود را به باد بسپرم

شاید روزی کسی مرا در غزلی نوشت

یا چوپانی مرا نواخت

نقطه چین هایم را بردار

تا تمام نامه های جهان

نخوانده نماند

تا باد واژه ها را با من بیاورد

به شهر بی شاعر

به صحرای بی چوپان

  • Like 10
لینک به دیدگاه

روزگاریست که سودایِ بُتان دین من است

, غم این کار، نشاط دل غمگین من است

. دیدن روی تو را دیدهٔ جانبین باید

, وین کجا مرتبهٔ چشم جهانبین من است ...

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 7
لینک به دیدگاه

مــلــودرام مســخره ای بــود

 

زنــــدگــی !!

 

ایــن را تمــام منتــقدان

 

ابــراز کــرده انــد !

 

داستــان تکــراری ،

 

ســکــانس هــای اشتــباه ،

 

و پــایــان آبــکی !!

 

ای خــــــــــــــــدا !

 

ازخــــودت دفــاع نمــی کنــی ؟!!!

  • Like 6
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...