uzf 1982 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۳ سالها به دنبال نیمه گمشده ام گشتم تا پیدایش کردم واو به آرامی آرامشم را برد ودر کمال خونسردی قلبم را کشت اما من هنوز دوستش دارم مثل روز اول 3 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۹۳ به پات سوختمو ساختم وهیچی نگفتم حق من این نبود تو بگو بعد این همه سال خوبی جواب قلب من این نبود... 3 لینک به دیدگاه
e.t 1423 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۹۳ ای خدایم یاورم نور دو چشمان ترم من ندارم جز تو درفکر و سرشت و باورم بعداز این من از کسی چیزی نخواهم جز خدا گرکسی را مستحق بینم کنم جانم فدا 3 لینک به دیدگاه
خانومي 808 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۳ از فحش راننده تاکسی به من از متلک جنسی من به زن از بوق ممتد و بی اختیار از هرزه بازیه موتور سوار از آب میوه و طعم اسید احساس رخوت و دردی شدید در مهره های کژ تو کمر از این دم و بازدم بی ثمر احساس خوب کمی خودکشی یه سیم آخر و آدم کشی اعدام این زن زیر پتو و طعم خوابیدن از روبرو خط روی ماشین همسایه ها تعقیب روز و شب سایه ها هرشب تجاوز به یک خاطره از هم دریده شدن یکسره.... اینگونه بی تو ببین چنگ بر آسمان میزنم بی محابا... اینگونه بی تو ببین چنگ بر آسمان میزنم بی محابا... 3 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۳ هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم اندوه بزرگی ست چه باشی چه نباشی ای باد سبک سار ،ای بادسبکسار...مرا بگذر و بگذار...مرابگذروبگذار هشدارکه ارامش مارا....نخراشی... 2 لینک به دیدگاه
e.t 1423 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۳ واقعي بوديم ، باورمان نكردند ، مجازي شديم ، فيلترمان كردند !و چه دنيايي ساختهاند براي ما نسل سوخته ... اما من گاهی ادمهای دنیای مجازی را به ادمهای اطرافم ترجیح میدهم! وقتی بی ترس از قضاوت ادمها ... از دردها و دغدغه هایم میگویم گاهی درد دل بعضی ها انگار... حرفهای دل توست ...که انقدر نگفتی باورت شده بی دردی و دلیل این بغض که همیشه با توست و نفس کشیدن را برایت سخت میکند نمیفهمی! 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۳ راستی... دروغ گــــــــــفتن را نـیـــــــــزخــــــــــو ب یاد گــــــرفتــــه ام... "حــــــــال مـــــن خـــــــــوب اســــت".... خــــــــوب خـــــــــــــوب.... "حسین پناهی" لینک به دیدگاه
e.t 1423 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۳ چه بگویم؟ سخنی نیست. می وزد از سر امید نسیمی، لیک، تا زمزمه ای ساز کند در همه خلوت صحرا به ره اش نارونی نیست. چه بگویم؟ سخنی نیست. * * * پشت درهای فروبسته شب از دشنه و دشمن پر به کج اندیشی خاموش نشسته ست. بام ها زیر فشار شب کج، کوچه از آمد و رفت شب بدچشم سمج خسته ست. * * * چه بگویم؟ سخنی نیست. در همه خلوت این شهر، آوا جز ز موشی که دراند کفنی، نیست. وندر این ظلمت جا جز سیانوحه ی شومرده زنی، نیست. ور نسیمی جنبد به ره اش نجوا را نارونی نیست. چه بگویم؟ سخنی نیست... 3 لینک به دیدگاه
m@ry@71 3690 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مهر، ۱۳۹۳ اگر سنگ، سنگ ... اگر آدمی، آدمی است اگر هر کسی جز خودش نیست اگر این همه آشکارا بدیهی است چرا هر شب و روز، هر بار بناچار هزاران دلیل و سند لازم است که ثابت کند: تو تویی؟ هزاران دلیل و سند که ثابت کند ... 3 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مهر، ۱۳۹۳ دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده... اینقدردورم ازتو که..دنیا فراموشم شده... . . . تنهامدارامیکنی..دنیاعجب جایی شده... 3 لینک به دیدگاه
e.t 1423 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۳ [font=courier new,courier,monospace]م[/font][font=courier new,courier,monospace]ن این روزاتو دوس دارم,همین روزا که میخندی[/font] [font=courier new,courier,monospace]نگاهت میکنم وقتی چشاتو ناز میبندی[/font] تو آغوش تو میخوابم,همه حسم شده عادت یه دنیا هم نمیتونن بگن برگرد از این حالت 4 لینک به دیدگاه
m@ry@71 3690 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۳ اشتبـــاه مــن ایـن بــود .... هــر جــا رنــجیدم ، لبــخند زدمـ .... فــکر کــردند درد نــدارد ، سنــگین تر زدنــد ضــربه هارا 2 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۹۳ Last scene of all, That ends this strange, eventful history, Is second childishness, and mere oblivion, sans teeth, sans eyes, sans taste, sans everything ... 3 لینک به دیدگاه
خانومي 808 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۹۳ چشم وا کردم از تو بنویسم لای در باز و باد می آمد از مسیری که رفته بودی داشتـــ موجی از انجماد می آمد.... 2 لینک به دیدگاه
uzf 1982 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۳ شب است اینجا شبی تاریک وظلمانی شبی تا عمق طوفانی شب است اینجا شبی همچون شب ثالث شبی مغموم بی وارث شب است اینجا شبی ............. 1 لینک به دیدگاه
Nazanin.ad 6895 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۳ روزهایی که بی تو می گذرد گرچه با یاد توست ثانیه هاش آرزو باز می کشد فریاد در کنار تو می گذشت ای کاش... 1 لینک به دیدگاه
خانومي 808 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۳ توی دلم یه پادگان سرباز انگار رختاشونو میشورن.. 2 لینک به دیدگاه
wensen 205 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۳ بغض سنگین مرا دیوار می فهمد فقط جنگجویی خسته از پیکار می فهمد فقط زندگی بعد از تو را آن بی گناهی که تنش نیمه جان ماندست روی دار می فهمد فقط سعی کردم بهترین باشم... نشد، درد مرا غنچه ای پژمرده در گلزار می فهمد فقط غیر لیلا رنج مجنون را نمی فهمد کسی آنچه آمد بر سرم را یار می فهمد فقط ای گلم هرکس که محوت شد مرا تحقیر کرد حس عاشق بودنم را خار می فهمد فقط حرف بسیار است اما هیچکس همدرد نیست جای خالی تورا سیگار می فهمد فقط حرف دکترها قبول آرام می گیرم ولی حرف یک بیمار را بیمار می فهمد فقط تنشه ی یک لحظه دیدار توام...حال مرا روزه داری لحظه ی افطار می فهمد فقط (مهدی نور قربانی) 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده