رفتن به مطلب

وصف حالتان با زبان شعر


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

رفتی و ندیدی چه بی تو شکسته بال و خسته ام

رفتی وندیدی چه بی تو چگونه پر شکسته ام

رفتی ونهادی چه آسان دل مرا به زیر پا

رفتی وخیالت زمانی نمیکند مرا رها

لینک به دیدگاه

می خوام برم که تا ابد بمونم

سخته برای هر دومون میدونم

فکر نکنی دوری و اینجا نیستی

قلب من اونجاست تو تنها نیستی

خودم میرم عکسام ولی تو قابه

میشنوه حرفو ولی بی جوابه

رفتنه من شاید یه امتحانه

لینک به دیدگاه

حالا در كنج هال خونه باحالي دگرگونتر از حال چند روز پيشم (كه نو انديشان رو نميشناختم) لپتاب به دست محلول شدم در انجمنها و با افراد باحالي مثل شما حال ميكنم.

 

حالا كه اينجا آمدم

حال آمدم با انجمن

حالي دگرگون گشته ام

حالي كه قبل از آمدن

هرگز نبوده اينچنين

مسرور و شاد و سرخوشم

با دوستاني اينچنين

وارد شدم تازه شدم

عضو جديد اين گروه با بينشي تازه شدم

لینک به دیدگاه

جاده ي قلب مرا رهگذري نيست كه نيست

جز غبار غم و اندوه در آن همسفري نيست كه نيست

 

آن چنان خيمه زده بر دل من سايه ي درد

كه در او از مه شادي اثري نيست كه نيست

 

شايد اين قسمت من بود كه بي كس باشم

كه به جز سايه مرا با خبري نيست كه نيست

 

اين دل خسته زماني پر پروازي داشت

حال از جور زمان بال و پري نيست كه نيست

 

بس كه تنهايم و يار دگر نيست مرا

بعد مرگ دل من چشم تري نيست كه نيست

 

شب تاريك ، شده حاكم چشم و دل من

با من شب زده حتي سحري نيست كه نيست

 

كامم از زهر زمانه همه تلخ است چنان

كه به شيريني مرگم شكري نيست كه نيست

لینک به دیدگاه

امروز صبح باز هم مثل همیشه

بیدار شدم لیوان شیری و کیکی صبحانه ام بود

بعد آن تاکسی گرفتم تا مترو، مترو هم شلوغ مثل همیشه

به دفتر که رسیدم باز هم همان آدمهای همیشگی،

تلفنهای همیشگی ،جلسه های همیشگی ،

بعد از ظهر باز هم همه برگشتند خانه هاشان

شب شد همه به فکر برنامه فردا

همین آیا زندگی این است؟

لینک به دیدگاه

پیچک خاطرات ...

در ذهنم شروع به رشد کرده..

ولی بعضی هاشون دور گلوم پیچیده و ....

داره خفم میکنه ولی خوب داشتنش ..

یه دنیا میارزه :icon_gol:

نمی دونم این شعره یا....

لینک به دیدگاه

ﻣـﻦ ﺍﮔـﺮ ﻋـﺎﺷـﻘﺎﻧﻪ ﻣـﻲ ﻧـﻮﻳﺴﻢ

ﻧـﻪ ﻋـﺎﺷـﻘـﻢ ، ﻧـﻪ ﻣـﻌﺸﻮﻕِ ﮐـﺴﻲ !

ﻓـﻘـﻂ ﻣـﻲ ﻧـﻮﻳﺴﻢ ﺗـﺎ ﻋـﺸﻖ ﻳـﺎﺩ ﻗـﻠﺒﻢ

ﺑـﻤﺎﻧـﺪ ...

ﺩﺭ ﺍﻳــﻦ ﮊﺭﻓـﺎﻱ ﺩﻝ ﮐﻨـﺪﻥ ﻫـﺎ ﻭ ﻋـﺎﺩﺕ

ﻫـﺎ ﻭ ﻫــﻮﺱ ﻫﺎ

ﻓﻘـﻂ ﺗﻤـﺮﻳﻦ ﺁﺩﻡ ﺑـﻮﺩﻥ ﻣﻴﮑﻨﻢ !

ﻫـﻤﻴــﻦ

لینک به دیدگاه

  1. خواهم تور ا در برکشم روزی به صد ناز .... چه کسی بر خود اجازت جسارت داده تا تفکری به اشتباه بر ذهنش خطور کند که دیگر مرا یارای ماندن نیست؟
     
     

  2.  
     

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...