وصف حالتان با زبان شعر

[bar☻☻n 5,895]

 

سیبی که از درخت می افتد

از نو به شاخه برمی گردد

امّا

دیگر نمی شناسند

همدیگر را!

 

[maryam39 8,211]

ببار ای ابر بهار

بهر لیلی چو مجنون ببار

در شبای تیره چون زلف یار

ماهو دادن به شب های تار

ببار ای ابر بهار

[Run Away 226]

صدبار اگر توبه شکستی باز آی.

[ایلین1366 5,544]

آهای بارون پاییزی کی گفته تو غم انگیزی ،

تو داری خاطراتم رو تو ذهن کوچه می ریزی ...

 

 

[Mr.101 27,036]

استعداد عجیبی در شکستن داری…. قلب…غرور…پیمان…

استعداد عجیبی در نشستن دارم….

به پای تو…به امید تو…در انتظار تو

[- Nahal - 47,858]

کوچه بدون تو هم زنده است

کوچه بدون تو هم زیبا

البته با تو بود زیباتر اما

حالا تویی بدون کوچه و کوچه فقط زیباست

 

منوچهر آتشی

[maryam39 8,211]

آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید

 

یک نفر در آب دارد می سپارد جان

 

یک نفر دارد که دست و پای دایم می زند

روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید

[sam arch 55,878]

حال و نیم حال ست لحظه هایم...

 

گاهی خوب...گاهی خوب تر...

 

باید شاکر باشم...

 

که بد و بدتر نیست...

 

صفت تفضیلی لحظه هایم..با خوب....تَر شده!

[..!Alfa!.. 2,854]

چنان عزیز است که واژه ها

 

نمی آیند در صفِ جمله ها

 

نمی خواهند بگویم، آن ها

 

آنچه در دلم می گذرد، بارها

 

 

[Mr.101 27,036]

من غرورم را به راحتی به دست نیاوردم

که هروقت دلت خواست خردش کنی….!!!

غرور من اگر بشکند…

با تکه هایش

شاهرگ زندگی تو را خواهم زد…

[ایلین1366 5,544]

من اعتراف میکنم...

که گاهی به اسمان نگاه کرده ام

به چشم ستارگان

نه به تمامیشان

تنها بدان ها که شبیه ترند

به چشمان تو

[vergil 11,695]

آرام شده‌ام

مثل درختی در پاییز

وقتی تمام برگ‌هایش را

 

باد برده باشد...

 

/

[ایلین1366 5,544]

دردناکترین خداحافظی ها

آنهایی هستند

که هرگز نه گفته شدند

و نه توضیح داده شدند ......

[ooraman 22,216]

جان بی تاب و غم تنهایی

و شبی بی پایان...

 

که به مهمانی دل آمده بود

تلخی ثانیه را

به رُخم میتابید

 

قلم از بغض نگاهم

گریه اش می گیرد....

 

خاطره می شکند

عقل سر گشته فرو می ماند

و نگاهم خاموش

اشک میریزد و بر خاطر من میبارد ...

 

[ایلین1366 5,544]

بگــــذار حســــــــودان

هر چـــه میخـــواهند بگویند !!

 

جــــــــــز تـــــ ــــــو

و

عشـــق تـــــــ ــــو...

تمــــــوم دنیـــــــــــــا پَــــــر

[*mehrsa* 14,558]

تــهی می‌‌شـوم

در ســینـه ام

حســی

به شدت ناگــهانی‌ترین اتــفاق

خـودش را می‌‌کشـــاند

به زیـرِ صـفر

یــخ میزند قلــبی

که تپیدن را از تو مــی‌‌دانسـت

و ایســتادن را ... بـرای تو

...

کجای زندگی‌ باشم وقتی تو نیستی‌ ؟؟؟

[sam arch 55,878]

من تَرَم...متضاد با خشک!...

 

من آرامشم...متضاد با هیاهو....

 

من همه رنگ های شادم...متضاد با غَمرنگ ها...

 

من اگر همه این ها نیستم...

 

پس...

 

وصف حالم در وهم ست....

[S a d e n a 11,333]

دلم گرفته است

دلم گرفته است

به ایوان می روم و انگشتانم را

بر پوست کشیده ی شب می کشم

چراغ ها ی رابطه تاریکند

چراغ ها ی رابطه تاریکند

کسی مرا به آفتاب

معرفی نخواهد کرد

کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد

پرواز را به خاطر بسپار

پرنده مردنی ست

[maryam39 8,211]

ز جهان دل بر کندم

تا شوری پیدا کردم

 

تو سیه گیسو کردی

چون مجنون صحرا کردم

[sam arch 55,878]

روزگارم بد نیست...

 

فقط عقربه ی ساعت شمار از ثانیه شمار پیشی گرفته در این ماراتون...

 

دیگر دوی سرعت شده به جای مارتون!

 

100 متر با مانع!