رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

این سوتی مربوط میشه به دوست خانمم:

 

یه مدت مُد شده بود همه هر جا میتونستند میگفتند: پــَ نه پــَ

 

این دوست خانمم همیشه میخواسته مثل جماعت باشه هی از این لفظ استفاده میکرده

حالا کاش درست هم استفاده میکرد

همه اش میگفت: نــه پــَ نــه

 

هی آدم میخواد بهش بگه.. هی نمیشه گفت :ws3:

چه بدم میاد...

نفس میکشی، بعضیا میگن پــَ نه پــَ

گندش رو درآوردند دیگه... آقا جای خودش بگی خیلی باحال میشه.. نه هر موقع:w000:

  • Like 18
لینک به دیدگاه

رفته بودیم جایی...شوهرم میگو کشید...زیتون هم برداشت...اومد بگه زیتونش پروردست؟ گفت: عجب میگو پرورده ایه :w58:

میگم چیه؟

میگه میگو پرورده...ایناهاش....:w16:

میگم: میگو پرورده چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اون زیتون پروردست :ws28::ws28::ws28:

  • Like 28
لینک به دیدگاه

داشتم یه بحث خیلی مهم میکردم

کلی تو جو بودم

یهو گفتم تفنگ ضد گلولست

خودم شرمنده شدم بقیه رو نمیدونم :hanghead:

  • Like 25
لینک به دیدگاه

کلاس دوم بودم... یه روز زنگ رو زدند و گفتن صف بکشید

ما تو صف کلاس وایساده بودیم ...مدیر گفت از تلویزیون اومدن از شما گزارش بگیرن. ساکت وایسید از هر کی سوال کردن درست به سوالات جواب بده

از قضا از بین اینهمه بچه ها خانم گزارشگر و فیلمبردار اول اومدن سمت من. داشتم سکته میکردم.

ازم پرسید دختر گلم شما میری خونه درساتو میخونی یا انبار میکنی؟

من تازه یه کتاب داستان خونده بودم در مورد مورچه ای که بهار تابستون غذا انبار میکرد و زمستونا راحت بود و ...آخر داستان کلی نتیجه اخلاقی که انبار کردن خوبه و ..

خیلی سریع جواب دادم انبار میکنم. گزارشگره پرسید انبار میکنی؟:w58:واسه چی؟...:ws52:

خلاصه بعد که برگشتیم کلاس معلم ما منو دعوا کرد و گفت تو که درست خوبه .کی درساتو انبار میکنی؟؟منم تازه فهمیدم چه گندی زدم:5c6ipag2mnshmsf5ju3

  • Like 41
لینک به دیدگاه

سر کلاس یکی از استادا بودیم یه سوالی پرسیدم اینم شروع کرد به توضیح دادن توضیحاشم تمومی نداشت که من به دوستم گفتم میدونی کره ای ها به بله میگن کُرا بعد داشتم با دوستم هرهر میخندیم که استاد گفت متوجه شدی خانم.... منم هول شدم گفتم کُراااااااااا!:w58:

من:whistle:

استاد:w58::ws52:

بچه ها:ws28:

  • Like 38
لینک به دیدگاه

دیروز امتحان تفسیر داشتیم

 

یکی از جمله هایی که باید معنیش رو یاد میگرفتیم معنیش میشد این: ابرها همچون ماده شُتُرِ پر شیری پر از باران میشوند

 

دیروز تو دانشگاه داشتیم با بچه ها دوره میکردیم...این صفحه افتاد به دوستم که معنی کنه...رسید به این خیلی جدی گفت ماده شیر پر شُتُر:w58::w58:

 

وای ما نفسمون بالا نمیومد از خنده:ws28::ws28:

 

رفتیم سر جلسه یکی از سوالا همین بود...من سرمو گذاشتم رو برگم شروع کردم خندیدن:ws28::ws28:

 

سرمو آوردم بالا دیدم یکی از دوستامم دستشو گذاشته جلو دهنش داره میخنده:ws28::ws28:

 

تا عمر دارم معنی این یادم نمیره دیگه :ws28:

  • Like 39
لینک به دیدگاه

دو سه روز پیش امتحان طراحی از بنا داشتیم و استاد اومد بالای سرمُ کارمُ ببینه! بهم گفت: اگه من این طرحُ اول ترم بهت میدادم اینجور نمیتونستی بکشی! میتونستی؟

منم سریع گفتم : بله میتونستم!:ws3:

استادم اینجور شد:banel_smiley_4:

  • Like 37
لینک به دیدگاه

آخراي كلاس بود...استادمون داشت همچنان درس ميداد!

بچه ها هي ميگفتن خسته نباشيد

يكي از دخترا زيپ كيفشو محكم كشيد بالا...صداش تو كل كلاس پيچيد

 

استاد يهو برگشت گفت من كه كارم با شما تموم نشده كه شما زيپتو بالا مي كشيicon_pf%20(34).gif

  • Like 38
لینک به دیدگاه

این تکه کلام قربان شما افتاده تو دهنم :icon_pf (34):

دیروز یه آقا زنگ زد خونه که شدیدا باهاش رودرواسی داشتم دو بار گفتم قربان شما :icon_pf (34):

  • Like 23
لینک به دیدگاه

منم دقیقا همینطورم ! عادت دارم قبل خدافظی میگم قربان شما

 

یبار چندتا سیگنال EEG لازم داشتم واسه پروژم که باید از یه خانوم دکتری که چنباری با هم کار کرده بودیم میگرفتم !

 

اخر تماسم حواسم نبود و گفتم : کاری ندارید ؟ ( اینم نباید میگفتم ! واسه همین حول شدم و گفتم )قربان شما خدافظ :sad0:

 

چندبار بعد که کارش داشتم زنگ میزدم به همکلاسیش که کمکم کنه ! همش میگفت اخه چرا با خود خانوم دکتر مستقیم حرف نمیزنید ! :banel_smiley_4:

 

  • Like 25
لینک به دیدگاه

امروز داشتم با استاد صحبت میکردم ته کلاس نشسته بودیم با یچه ها و استاد پشت میزش بود...

 

قرار بود فایلی رو واسمون میل کنن که به دست من نرسیده بود .

منم بهش گفتم اونم گفت شاید میلت رو اشتباهی نوشتی منم گفتم نه استاد رو چیز رو نگاه کنید نوشتم گفت شاید اشتباهی نوشتی منم مصر گفتم نه استاد یه بار دیگه چیزو چک میکنم ....

آقا این چیز رو چن بار که تکرار کردم دوستم زد زیر خنده و حرفمو زیر گوشم تکرار کرد

 

استاد هم که رو دررو داشت باهام حرف میزد دیگه روم نشد تو روش نگاه کنم سرمو انداختم پایین آی :ws28:

  • Like 26
لینک به دیدگاه

امروز اومدم برم تو سایت دانشگاه

به جا یوزر پسورد دانشجوییم یوزر و پسورد نواندیشان رو وارد کردم ! :banel_smiley_4:

جالبیش اینجاست دارم با خودم فکر میکنم چرا این وارد نمیشه !:banel_smiley_4:

  • Like 21
لینک به دیدگاه
آخ بچه ها یه سوتی دادم در حد المپیک:w74::

 

 

 

 

 

8a42t671fiuyjy3kstd.jpg

 

چقد به خودم ذوق کردم...:icon_pf (34)::mpr:

 

از همه جالب ترش اینه که صفحه 125 سوتی رو داری میخونی :ws3:

  • Like 24
لینک به دیدگاه

یه بار یکی از بچه خیلی خیلی عصبانی شد از دست یکی دیگه...

خواست فحش بده بهش.. پدر سگ و کره خر رو با هم قاطی کرد..

گفت: پدر خر

تو اوج عصبانیت شروع به خنده کرد:ws28:

  • Like 38
لینک به دیدگاه

دیشب با 2 تا از دوستام رفتیم فلافل بخوریم(عاشق فلافم میباشم:whistle:)

مرده گفت چی میل داریددوستم گفت 2 تا قارچ و پنیر و یه فلافل عادی!!!!

منظورش فلافل ساده بود:ws28:

  • Like 28
لینک به دیدگاه

من ایمیل های ناشناس وباز نمیکنم هیچوقت

یه بار تو عمرمون خواستیم همه ایمیل ها رو چک کنیم بعد پاک کنیم

یکی از ایمیل ها ثبت نام داشت

منم الکی ایمیلم و وارد ردم عضو شدم

گفتم بعدا معلوم میشه دعوت نامه ماله کجاست دیگه ... سایتش بهم فعال سازی میده

 

بعد دیدم 3 تا ایمیل با اسمای عجیب برام اومده

فرصت نشد چک کنم

فرداش رفتم یونی یکی از بچه ها برام پروژه فرستاده بود ... رفتم سایت از میلم پرینت کنم

گفتم بذار اون میل ها رو هم چک کنم

گذاشتم دان شه

یهو باز شد

چشمتون روز بد نبینه .............. فیلم چیز دار بود :w58:

نمیدونم خودم هنوز با چه سرعتی پریدم جلوی مونیتورو بستم صفحه رو

تا ده مین قلبم میزد که الان حراست میگیردم ....

 

 

بعدا که دوباره ایمیل رو خوندم فهمیدم اون ثبت نام ماله یه گروه بوده که فیلم و عکس میل میکنن به اعضاشون

خندم گرفت از خنگ بازی خودم :ws28:

 

 

خواهشا خصوصی ندید که نمیدم ادرس سایتشونو :whistle:

  • Like 36
لینک به دیدگاه

يكي دو هفته پيش بود با دوستم سوار تاكسي شده بوديم داشتيم از دانشگاه ميرفتيم خونه منم خسته حال و حوصه هم نداشتم تو خواب و بيدار سير و سلوك ميكردم bathtime.gifنم نم بارونم بود سرررررد منم ساكت نشسته بودم كناره دوستم begging.gif، بغل دوستم يه پسره 68218841339766833944.pngنشسته بود جلو هم يه پسره ديگه68218841339766833944.pngهر دو از بچه هاي دانشگا...راننده هم راديو رو روشن كرده بود يه مسابقه بود يارو هي سوال ميپرسيد درباره ادبيات مثلا فلان شعر از كيه اين رانندهه هم جوون بود هي آروم واسه خودش جواب ميداد همه رم درست ميگفت!:w58:سوالها هم اصلا سطح پائين نبود برام عجيب بود كه اين چجوري جواب ميده !!!:w58:(سواد ادبياتيش خوب بودگويا)من جواب سوالارو يا نميدونستم يا تو دلم اشتباه جواب ميدادم گوينده هي سوال ميپرسيد هي من تو دلم با اين رانندهه مسابقه گذاشته بودم84.gif جواب ميدادم (همشم من غلط :icon_pf (34):جواب ميدادم راننده درست:icon_redface:)آخر گوينده يه سوال پرسيد آب خوردن فك كنم دختر داييه 3 ساله ي منم جوابشو بلد بود گفت پدر شعر نو در ايران كيه يهو جو منو گرفت .... يهو با صداي بلنددددد ...= من بگم :mrsbeasley:نيمااااااااااااااااااااااااا yay.gif

فقط ميدونم كل تاكسي رو هوا بود يارو راننده ترمز كرد دوستم دو تا پسره راننده=:ws28::ws28::ws28::ws28:

  • Like 38
لینک به دیدگاه

یه سوتی 18+:

دیروز رفتم نون لواش بگیرم. خلوت بود یارو هم تند تند نون از تنور در می آورد و نا مرتب میریخت رو سر هم.

یه 200 تایی شده بود.

هر کی میومد خودش هر چند تا نون می خواست برمیداشت میرفت.

یه خانومه اومد شروع کرد نون برداشتن. یکی از زیر میکشید یکی از بالا بر میداشت. بعد هم خم میشد از جلو آقاهه یکی بر میداشت یکی هم از جلو خودش میگرفت...

آقای فروشنده شاکی شد گفت خانم چکار می کنی؟

خانمه گفت آخه جلو نرمتر از پشته, من اینجوری دوست دارم !!!:icon_redface:

بعد که دید همه سرخ و سفید شدن و دارن می خندن نونها رو ول کرد و پا گذاشت به فرار:th_running1:

  • Like 39
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...