Mr. Specific 43573 ارسال شده در 27 اسفند، 2011 این سوتی مربوط میشه به دوست خانمم: یه مدت مُد شده بود همه هر جا میتونستند میگفتند: پــَ نه پــَ این دوست خانمم همیشه میخواسته مثل جماعت باشه هی از این لفظ استفاده میکرده حالا کاش درست هم استفاده میکرد همه اش میگفت: نــه پــَ نــه هی آدم میخواد بهش بگه.. هی نمیشه گفت چه بدم میاد... نفس میکشی، بعضیا میگن پــَ نه پــَ گندش رو درآوردند دیگه... آقا جای خودش بگی خیلی باحال میشه.. نه هر موقع 18
Mahnaz.D 61917 ارسال شده در 27 اسفند، 2011 رفته بودیم جایی...شوهرم میگو کشید...زیتون هم برداشت...اومد بگه زیتونش پروردست؟ گفت: عجب میگو پرورده ایه میگم چیه؟ میگه میگو پرورده...ایناهاش.... میگم: میگو پرورده چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اون زیتون پروردست :ws28: 28
M@hya 1123 ارسال شده در 27 اسفند، 2011 آخ بچه ها یه سوتی دادم در حد المپیک:w74:: چقد به خودم ذوق کردم...:icon_pf (34)::mpr: 26
hilda 13376 ارسال شده در 27 اسفند، 2011 داشتم یه بحث خیلی مهم میکردم کلی تو جو بودم یهو گفتم تفنگ ضد گلولست خودم شرمنده شدم بقیه رو نمیدونم 25
tahoora 186 ارسال شده در 28 اسفند، 2011 کلاس دوم بودم... یه روز زنگ رو زدند و گفتن صف بکشید ما تو صف کلاس وایساده بودیم ...مدیر گفت از تلویزیون اومدن از شما گزارش بگیرن. ساکت وایسید از هر کی سوال کردن درست به سوالات جواب بده از قضا از بین اینهمه بچه ها خانم گزارشگر و فیلمبردار اول اومدن سمت من. داشتم سکته میکردم. ازم پرسید دختر گلم شما میری خونه درساتو میخونی یا انبار میکنی؟ من تازه یه کتاب داستان خونده بودم در مورد مورچه ای که بهار تابستون غذا انبار میکرد و زمستونا راحت بود و ...آخر داستان کلی نتیجه اخلاقی که انبار کردن خوبه و .. خیلی سریع جواب دادم انبار میکنم. گزارشگره پرسید انبار میکنی؟واسه چی؟... خلاصه بعد که برگشتیم کلاس معلم ما منو دعوا کرد و گفت تو که درست خوبه .کی درساتو انبار میکنی؟؟منم تازه فهمیدم چه گندی زدم:5c6ipag2mnshmsf5ju3 41
haniye.a 5626 ارسال شده در 29 اسفند، 2011 سر کلاس یکی از استادا بودیم یه سوالی پرسیدم اینم شروع کرد به توضیح دادن توضیحاشم تمومی نداشت که من به دوستم گفتم میدونی کره ای ها به بله میگن کُرا بعد داشتم با دوستم هرهر میخندیم که استاد گفت متوجه شدی خانم.... منم هول شدم گفتم کُراااااااااا! من استاد بچه ها 38
Sepideh.mt 17530 ارسال شده در 30 اسفند، 2011 دیروز امتحان تفسیر داشتیم یکی از جمله هایی که باید معنیش رو یاد میگرفتیم معنیش میشد این: ابرها همچون ماده شُتُرِ پر شیری پر از باران میشوند دیروز تو دانشگاه داشتیم با بچه ها دوره میکردیم...این صفحه افتاد به دوستم که معنی کنه...رسید به این خیلی جدی گفت ماده شیر پر شُتُر:w58: وای ما نفسمون بالا نمیومد از خنده:ws28: رفتیم سر جلسه یکی از سوالا همین بود...من سرمو گذاشتم رو برگم شروع کردم خندیدن:ws28: سرمو آوردم بالا دیدم یکی از دوستامم دستشو گذاشته جلو دهنش داره میخنده:ws28: تا عمر دارم معنی این یادم نمیره دیگه 39
Atre Baroon 19624 ارسال شده در 30 اسفند، 2011 دو سه روز پیش امتحان طراحی از بنا داشتیم و استاد اومد بالای سرمُ کارمُ ببینه! بهم گفت: اگه من این طرحُ اول ترم بهت میدادم اینجور نمیتونستی بکشی! میتونستی؟ منم سریع گفتم : بله میتونستم! استادم اینجور شد 37
الهام. 8079 ارسال شده در 30 اسفند، 2011 آخراي كلاس بود...استادمون داشت همچنان درس ميداد! بچه ها هي ميگفتن خسته نباشيد يكي از دخترا زيپ كيفشو محكم كشيد بالا...صداش تو كل كلاس پيچيد استاد يهو برگشت گفت من كه كارم با شما تموم نشده كه شما زيپتو بالا مي كشي 38
- Nahal - 47858 ارسال شده در 31 اسفند، 2011 این تکه کلام قربان شما افتاده تو دهنم :icon_pf (34): دیروز یه آقا زنگ زد خونه که شدیدا باهاش رودرواسی داشتم دو بار گفتم قربان شما :icon_pf (34): 23
bme.masood 5832 ارسال شده در 31 اسفند، 2011 منم دقیقا همینطورم ! عادت دارم قبل خدافظی میگم قربان شما یبار چندتا سیگنال EEG لازم داشتم واسه پروژم که باید از یه خانوم دکتری که چنباری با هم کار کرده بودیم میگرفتم ! اخر تماسم حواسم نبود و گفتم : کاری ندارید ؟ ( اینم نباید میگفتم ! واسه همین حول شدم و گفتم )قربان شما خدافظ چندبار بعد که کارش داشتم زنگ میزدم به همکلاسیش که کمکم کنه ! همش میگفت اخه چرا با خود خانوم دکتر مستقیم حرف نمیزنید ! 25
Mahsa.Gha 6571 ارسال شده در 31 اسفند، 2011 امروز داشتم با استاد صحبت میکردم ته کلاس نشسته بودیم با یچه ها و استاد پشت میزش بود... قرار بود فایلی رو واسمون میل کنن که به دست من نرسیده بود . منم بهش گفتم اونم گفت شاید میلت رو اشتباهی نوشتی منم گفتم نه استاد رو چیز رو نگاه کنید نوشتم گفت شاید اشتباهی نوشتی منم مصر گفتم نه استاد یه بار دیگه چیزو چک میکنم .... آقا این چیز رو چن بار که تکرار کردم دوستم زد زیر خنده و حرفمو زیر گوشم تکرار کرد استاد هم که رو دررو داشت باهام حرف میزد دیگه روم نشد تو روش نگاه کنم سرمو انداختم پایین آی 26
Saman_88 8062 ارسال شده در 31 اسفند، 2011 امروز اومدم برم تو سایت دانشگاه به جا یوزر پسورد دانشجوییم یوزر و پسورد نواندیشان رو وارد کردم ! جالبیش اینجاست دارم با خودم فکر میکنم چرا این وارد نمیشه ! 21
goddess_s 16415 ارسال شده در 31 اسفند، 2011 آخ بچه ها یه سوتی دادم در حد المپیک:w74:: چقد به خودم ذوق کردم...:icon_pf (34)::mpr: از همه جالب ترش اینه که صفحه 125 سوتی رو داری میخونی 24
Mr. Specific 43573 ارسال شده در 31 اسفند، 2011 یه بار یکی از بچه خیلی خیلی عصبانی شد از دست یکی دیگه... خواست فحش بده بهش.. پدر سگ و کره خر رو با هم قاطی کرد.. گفت: پدر خر تو اوج عصبانیت شروع به خنده کرد 38
hamid_shahrsaz 28922 ارسال شده در 31 اسفند، 2011 دیشب با 2 تا از دوستام رفتیم فلافل بخوریم(عاشق فلافم میباشم) مرده گفت چی میل داریددوستم گفت 2 تا قارچ و پنیر و یه فلافل عادی!!!! منظورش فلافل ساده بود 28
hilda 13376 ارسال شده در 31 اسفند، 2011 من ایمیل های ناشناس وباز نمیکنم هیچوقت یه بار تو عمرمون خواستیم همه ایمیل ها رو چک کنیم بعد پاک کنیم یکی از ایمیل ها ثبت نام داشت منم الکی ایمیلم و وارد ردم عضو شدم گفتم بعدا معلوم میشه دعوت نامه ماله کجاست دیگه ... سایتش بهم فعال سازی میده بعد دیدم 3 تا ایمیل با اسمای عجیب برام اومده فرصت نشد چک کنم فرداش رفتم یونی یکی از بچه ها برام پروژه فرستاده بود ... رفتم سایت از میلم پرینت کنم گفتم بذار اون میل ها رو هم چک کنم گذاشتم دان شه یهو باز شد چشمتون روز بد نبینه .............. فیلم چیز دار بود نمیدونم خودم هنوز با چه سرعتی پریدم جلوی مونیتورو بستم صفحه رو تا ده مین قلبم میزد که الان حراست میگیردم .... بعدا که دوباره ایمیل رو خوندم فهمیدم اون ثبت نام ماله یه گروه بوده که فیلم و عکس میل میکنن به اعضاشون خندم گرفت از خنگ بازی خودم خواهشا خصوصی ندید که نمیدم ادرس سایتشونو 36
Atre Baroon 19624 ارسال شده در 2 فروردین، 2012 اینم یه سوتیی که استاد ازم گرفت!:icon_pf (34): برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 24
RAPUNZEL 10430 ارسال شده در 2 فروردین، 2012 يكي دو هفته پيش بود با دوستم سوار تاكسي شده بوديم داشتيم از دانشگاه ميرفتيم خونه منم خسته حال و حوصه هم نداشتم تو خواب و بيدار سير و سلوك ميكردم نم نم بارونم بود سرررررد منم ساكت نشسته بودم كناره دوستم ، بغل دوستم يه پسره نشسته بود جلو هم يه پسره ديگههر دو از بچه هاي دانشگا...راننده هم راديو رو روشن كرده بود يه مسابقه بود يارو هي سوال ميپرسيد درباره ادبيات مثلا فلان شعر از كيه اين رانندهه هم جوون بود هي آروم واسه خودش جواب ميداد همه رم درست ميگفت!سوالها هم اصلا سطح پائين نبود برام عجيب بود كه اين چجوري جواب ميده !!!(سواد ادبياتيش خوب بودگويا)من جواب سوالارو يا نميدونستم يا تو دلم اشتباه جواب ميدادم گوينده هي سوال ميپرسيد هي من تو دلم با اين رانندهه مسابقه گذاشته بودم جواب ميدادم (همشم من غلط :icon_pf (34):جواب ميدادم راننده درست)آخر گوينده يه سوال پرسيد آب خوردن فك كنم دختر داييه 3 ساله ي منم جوابشو بلد بود گفت پدر شعر نو در ايران كيه يهو جو منو گرفت .... يهو با صداي بلنددددد ...= من بگم :mrsbeasley:نيمااااااااااااااااااااااااا فقط ميدونم كل تاكسي رو هوا بود يارو راننده ترمز كرد دوستم دو تا پسره راننده=:ws28: 38
captain 9274 ارسال شده در 3 فروردین، 2012 یه سوتی 18+: دیروز رفتم نون لواش بگیرم. خلوت بود یارو هم تند تند نون از تنور در می آورد و نا مرتب میریخت رو سر هم. یه 200 تایی شده بود. هر کی میومد خودش هر چند تا نون می خواست برمیداشت میرفت. یه خانومه اومد شروع کرد نون برداشتن. یکی از زیر میکشید یکی از بالا بر میداشت. بعد هم خم میشد از جلو آقاهه یکی بر میداشت یکی هم از جلو خودش میگرفت... آقای فروشنده شاکی شد گفت خانم چکار می کنی؟ خانمه گفت آخه جلو نرمتر از پشته, من اینجوری دوست دارم !!! بعد که دید همه سرخ و سفید شدن و دارن می خندن نونها رو ول کرد و پا گذاشت به فرار:th_running1: 39
ارسال های توصیه شده