moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ در دیاری که در آن نیست کسی یار کسی یا رب ای کاش نیافتد به کسی کار کسی 2 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ یا رب از ابر هدایت برسان بارانی پیشتر زانکه چو ابری ز میان بر خیزم 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ مرگ من روزی فرا خواهد رسید در بهاری روشن از امواج نور در زمستانی غبار آلود و دور یا خزانی خالی از فریاد و شور مرگ من روزی فرا خواهد رسید روزی از این تلخ و شیرین روزها روز پوچی همچو روزان دگر سایه ای ز امروز ها ‚ دیروزها فروغ فرخزاد 1 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ ای صبا نکهتی از خاک ره يار بیار ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار نکته ای روح فزا از دهن دوست بگو نامه ای خوش خبر از عالم اسرار بیار 3 لینک به دیدگاه
...YaSss 1393 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ روزگاري من و دل ساكن كويي بوديم ساكن كوي بت عربده جويي بوديم عقل ودل باخته ديوانه رويي بوديم بسته به سلسله سلسله مويي بوديم 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ مادر! گناه زندگیم را به من ببخش زیرا اگر گناه من این بود ، از تو بود هرگز نخواستم که ترا سرزنش کنم اما ترا به راستی از زادن چه سود ؟ در دل مگو که از تو و رنج تو آگهم هرگز مرا چنانکه خودستی گمان مدار هرگز فریب چهره ی آرام من مخور هرگز سر از سکوت مدامم گران مدار نادر نادرپور 2 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ روي قبرم بنويسيد مسافر بوده است بنويسيد که يک مرغ مهاجر بوده است بنويسيد زمين کوچه ي سرگردانياست او در اين معبر پرحادثه عابر بوده است 2 لینک به دیدگاه
O-N 10553 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ ترکیب طبایع چو به کام تو دمی است رو شاد بزی اگرچه برتو ستمی است با اهل خرد باش که اصل تن تو گردی و نسیمی و غباری و دمی است 1 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ تا کی روم از عشق تو شوریده به هر سوی تا کی دوم از شور تو دیوانه به هر کوی 1 لینک به دیدگاه
O-N 10553 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ یک قطره آب بود با دریا شد یک ذره خاک با زمین یکتا شد آمد شدن تو اندرین عالم چیست آمد مگسی پدید و ناپیدا شد 1 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ دلا دیدی که آن فرزانه فرزند چه دید اندر خم این جام زرین به جای لوح سیمین در کنارش فلک بر سر نهادش لوح سینگین 1 لینک به دیدگاه
O-N 10553 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ نیکی و بدی که در نهاد بشر است شادی و غمی که در قضا و قدر است با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل چرخ از تو هزار بار بیچارهتر است 1 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ تا کی غم آن خورم که دارم یا نه وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه 1 لینک به دیدگاه
O-N 10553 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ هر سبزه که برکنار جویی رسته است گویی ز لب فرشتهخویی رسته است پا بر سر سبزه تا به خواری ننهی کان سبزه ز خاک لاله رویی رسته است 4 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ ترک گدایى مکن که گنج بیابى از نظر رهروى که در گزر آ ید صالح و طالح متاع خویش بنمودند تا که قبول افتدو که در نظر آ ید 5 لینک به دیدگاه
O-N 10553 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ در دایرهای که آمد و رفتن ماست او را نه بدایت نه نهایت پیداست کس می نزند دمی در این معنی راست کاین آمدن از کجا و رفتن بکجاست 5 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۱ تا برگردی دلخوش از خاطره ی کم رتگ حرارتی از تو سقوط می کنند اشیا در جمود بی مانندشان پرده ها ایستاده صندلی ها نشسته و رخت ها آویخته بر طناب برودت رویا خانوم زرین 4 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۱ تا تو بر من عاشقی ای محترم پرده برکش من به تو عاشقترم 4 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۱ من مست می عشقم هوشیار نخواهم شد وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد 4 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۱ دستم نمیدهد که تماشا کنم تو را ای روح پر کشیده در آفاق بی نشان 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده