moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۱ برای جلوگیری از ترافیک دو دوست گلم ادامه بدن با نون می گم که زودتر گفتن. نامهربانی را هم از تو دوست خواهم داشت بیهوده می كوشی بمانی مهربان ای دوست انسان كه می خواهد دلت با من بگو آری من دوست دارم حرف دل را بر زبان ای دوست محمد علی بهمنی 3 لینک به دیدگاه
...YaSss 1393 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۱ نسيم از من هزاران بوسه بگرفت هزاران بوسه بخشيدم به خورشيد تو در خوابي و من مست هوس ها تن مهتاب را گيرم در آغوش ولی بنظرم مشاعره باید بیشتر از دونفر باشه 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۱ با خوردن چوب، دوباره برگشتیم به کارزار مشاعره شعرم از ناله ی عشاق غم انگیزتر است داد از آن زخمه که دیگر ره بیداد گرفت سایه ! مَکُشته ی عشقیم ، که این شیرین کار مصلحت را ، مدد از تیشه ی فرهاد گرفت احسنت به استاد ابتهاج 3 لینک به دیدگاه
...YaSss 1393 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۱ تصویر را باور نکن.... تصویر اگر زیبا نبود....... نقاش خوبی نیستی . . . . از نو دوباره رسم کن....... 4 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۱ نه از مهر ور نه از کین می نویسم نه از کفر و نه از دین می نویسم دلم خون است ، می دانی برادر دلم خون است ، از این می نویسم از مرحوم قیصر عزیزم هست 3 لینک به دیدگاه
not found 16275 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۱ بوووووووق بووووق ببخشید ترافیک شد من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هرچه کرد آن آشنا کرد ادامه بدید دیگه نمیام بای 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۱ مرد بقال از من پرسيد چند من خربزه مي خواهي ؟ من از او پرسيدم دل خوش سيري چند؟ 4 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۱ بوووووووق بووووقببخشید ترافیک شد من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هرچه کرد آن آشنا کرد ادامه بدید دیگه نمیام بای بفرمیو شما دیدم از تب افتاد اومدم تنور رو داغ کنم دیری ست ره به حال خرابم نمی برد ! این جام ها که در پی هم می شود تهی دریای آتش است که ریزم به کام خویش ، گرداب می رباید و ، آبم نمی برد ! مشیری 4 لینک به دیدگاه
...YaSss 1393 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۱ در میان گونه گونه مرگ ها تلخ تر مرگی ست، مرگ برگ ها زان که در هنگامه ی اوج و هبوط تلخی مرگ ست با شرم سقوط 4 لینک به دیدگاه
not found 16275 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۱ مرد بقال از من پرسيد چند من خربزه مي خواهي ؟ من از او پرسيدم دل خوش سيري چند؟ بفرمیو شما دیدم از تب افتاد اومدم تنور رو داغ کنم دیری ست ره به حال خرابم نمی برد ! این جام ها که در پی هم می شود تهی دریای آتش است که ریزم به کام خویش ، گرداب می رباید و ، آبم نمی برد ! مشیری دمت گرم و سرت خوش باد سلامم را تو پاسخ گوی در بگشای 4 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۱ یاد بگذشته چو آن دور نمای وطن است که شود برافق شام غریبان ترسیم سیم و زر شد محک تجربهی گوهر مرد که سیه باد بدین تجربه روی زر و سیم شهریار 4 لینک به دیدگاه
shayan1989 523 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۱ مجنون به هوای کوی لیلی در دشت در دشت به جست و جوی لیلی می گشت می گشت بر زبانش لیلی لیلی می گفت تا زبانش می گشت 4 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۱ تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان بگشود نافه ای و در آرزو ببست... حضرت حافظ 4 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۱ ترجیح می دهم که درختی باشم در زیر تازیانه ی کولاک و آذرخش با پویه ی شکفتن و گفتن تا رام صخره ای در ناز و در نوازش باران خاموش ار برای شنفتن شفیعی کدکنی پ.ن:ترجیح می دهم درختی باشم. 5 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۱ نازها زان نرگس مستانه اش باید کشید این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش حضرت حافظ 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۱ شب شد که شکوه ها زه دل تنگ بر کنيم ناليم آنقدر که دلي را خبر کنيم 5 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۱ مثل گفتگوی دریا م با شن های خیس ساحل مثل یه عشق دوباره ‚ واسه دل داده ی بی دل مثل یه کشتی متروک که توی اسکله مونده مثل یه حرف نگفته ! مثل یه شعر نخونده مثل یه لحظه ی نایاب ! مثل یه حس غریبه مثل اون لحظه که آدم ‚ تشنه ی چیدن سیبه معنی نگاه تو تو هیچ لغت نامه ای نیست از یغمای عزیز (یغما گلرویی) 1 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۱ مطرب بساز پرده که کس بی اجل نمرد وان کو نه این ترانه سراید خطا کند حضرت حافظ(دوستانم...اگه ایرادی نداره من فقط از حافظ شعر بگم.به خاطر اینکه کلاس نقد شعر حافظ و حافظ خوانی میرم روی شعرا تسلط بیشتری دارم) 2 لینک به دیدگاه
meysam62 4529 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۱ در اين سراي بي كسي كسي به در نمي زند به دشت پر ملال ما پرنده پر نمي زند 2 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۱ مثل گفتگوی دریا م با شن های خیس ساحل مثل یه عشق دوباره ‚ واسه دل داده ی بی دل مثل یه کشتی متروک که توی اسکله مونده مثل یه حرف نگفته ! مثل یه شعر نخونده مثل یه لحظه ی نایاب ! مثل یه حس غریبه مثل اون لحظه که آدم ‚ تشنه ی چیدن سیبه معنی نگاه تو تو هیچ لغت نامه ای نیست از یغمای عزیز (یغما گلرویی) تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت تا باز چه اندیشه کند رای صوابت اون قبلی تداخل پیدا کرد.از ادامه این بگید 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده