Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 شهریور، ۱۳۸۹ ای جگر گوشه کیست دمسازت با جگر حرف میزند سازت 2 لینک به دیدگاه
بوف کور 476 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ ای جگر گوشه کیست دمسازتبا جگر حرف میزند سازت ترسم كه روز حشر عنان بر عنان رود تسبيح شيخ و خرقه ي رند شرابخوار 1 لینک به دیدگاه
lovestory 995 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ روزگاریست همه عرض بدن می خواهند همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند دیو هستند ولی مثل پری می پوشند گرگ هایی که لباس پدری می پوشند 1 لینک به دیدگاه
بوف کور 476 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ روزگاریست همه عرض بدن می خواهند همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند دیو هستند ولی مثل پری می پوشند گرگ هایی که لباس پدری می پوشند در میخانه ببستند خدایا مپسند که در خانه تزویر وریا بگشایند:putertired: 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ دوش در خواب من آن لاله عذار آمده بود شاهد عشق و شبابم به کنار آمده بود چشم بگشودم و دیدم ز پس صبح شباب روز پیری به لباس شب تار آمده بود 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس نسیم روضه شیراز پیک راهت بس 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس نسیم روضه شیراز پیک راهت بس سرمایه ی عیش تنگ دستان دهنت سر رشته ی دل های پریشان مویت 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ تاکه از طارم میخانه نشان خواهدبود طاق ابروی توام قبله جان خواهد بود 1 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ تاکه از طارم میخانه نشان خواهدبودطاق ابروی توام قبله جان خواهد بود در پردهی اسرار کسی را ره نیست زین تعبیه جان هیچ کس آگه نیست جز در دل خاک هیچ منزلگه نیست می خور که چنین فسانه ها کوته نیست 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ تو مرا جان وجهانی چه کنم جان وجهان را تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را نفسی یار شرابم نفسی یار کبابم چو در این دور خرابم چه کنم دور زمان را 1 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ تو مرا جان وجهانی چه کنم جان وجهان راتو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را نفسی یار شرابم نفسی یار کبابم چو در این دور خرابم چه کنم دور زمان را انگار که هر چه هست در عالم نیست پندار که هر چه نیست در عالم هست 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ تا نقش خیال دوست با ماست ما را همه عمر خود تماشاست 1 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ تا نقش خیال دوست با ماستما را همه عمر خود تماشاست تا راه قلندری نپویی نشود رخساره به خون دل نشویی نشود سودا چه پزی تا که دلسوختگان آزاد به ترک خو نگویی نشود 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ دلبرا در دل سخت تو وفا نیست چرا کافران را دل نرمست و تو را نیست چرا 2 لینک به دیدگاه
mehdi_61 141 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ آخر به چه گويم هست از خود خبرم چون نيست وز بهر چه گويم نيست با وی نظرم چون هست 3 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ دلبرا در دل سخت تو وفا نیست چراکافران را دل نرمست و تو را نیست چرا اجزای پیاله ای که در هم پیوست بشکستن آن روا نمی دارد مست در دير مغان آمد يارم قدحی در دست مست از می و ميخواران از نرگس مستش مست در نعل سمند او شکل مه نو پيدا وز قد بلند او بالای صنوبر پست تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ دوش به خونی گریست که ز موجش عقل به اندیشه ها گذاره ندانست 3 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ دوش به خونی گریست که ز موجشعقل به اندیشه ها گذاره ندانست تو زر نه ای ای غافل نادان که تو را در خاک نهند و باز بیرون آرند:icon_pf (34): 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ دلم به آتشهجران کباب کرد و برفت تنم به درد جدایی خراب کرد و برفت 3 لینک به دیدگاه
mehdi_61 141 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 شهریور، ۱۳۸۹ تا عاشقان به بوی نسيمش دهند جان بگشود نافهای و در آرزو ببست 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده