رفتن به مطلب

وصف حالتان با زبان شعر


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

من دلم می خواهد

خانه ای داشته باشم پردوست

 

کنج هر ديوارش

دوستهايم بنشينند آرام

گل بگو گل بشنو

هرکسي

مي خواهد

واردخانه پر عشق و صفایم گردد

يک سبد بوي گل

سرخ

به من هديه کند

شرط وارد گشتن

شستو شوي

دلهاست

شرط آن داشتن

يک دل بي رنگ و رياست

بر درش برگ گلي مي کوبم

رويآن با قلم سبز

بهار

مي نويسم اي يار

خانه ي ما اينجاست

تا که سهراب نپرسد دیگر

خانه دوست کجاست؟

  • Like 3
لینک به دیدگاه

سُنَتِ بیداریِ لحظه ها...

 

عادت شده در این روزها...

 

خوابِ غفلت از چشمانم رفته...

 

با اشکی که نه از غم..از شادی بر گونه ها آمده:icon_redface:

 

  • Like 3
لینک به دیدگاه

در امید به رویم بسته بود و بسته تر شد

صدای قلب من امشب خدایا آهسته تر شد

ز دست آشنایان خسته بود و خسته تر شد

دلم دیگر نگوید قصه های عاشقانه

از آن بی مهری یار و از این رنج زمانه

زبان دل بسته بود و بسته تر شد

دلم لبریز از غم،چنان پاییز از غم

چو مینای شکسته،خون ز دل می ریزه از غم

خدایا سرد و تاریکه دگر کاشانه ی دل

کسی جز غم کجا سر زد بر این ویرانه ی دل

چه شبهایی که غم مهمان من بود تا سحر شد

نمی بینم وفا در جمع مشتاقان دریغا

نمی پاشد ز هم دنیا چرا دیگر خدایا

به درگاهت چه کردم اشک و آهم بی اثر شد؟

  • Like 2
لینک به دیدگاه

تو مي آيي باران در پر گنجشكها

مي رقصد

برف در تن عريان درخت

و شوق در نگاه عابران

  • Like 2
لینک به دیدگاه

آسمان ها دلگیرند

 

 

وقتی زیر همین آسمانی و من

 

حتی سایه ات را حس نمی کنم

 

شاید خورشید من

 

دیگر نمی تابد

  • Like 2
لینک به دیدگاه

دلـَــ م تنـــگ شــده؛

براے عكــس هايـے كه پـــــاره كردم و سوزاندمشـــان

بـــراے دفتر خاطراتـَــ م كه مدت هاســت ديگر چيزے در آن نمى نویســم

حــــــــــتىٰ براے آدم هاے حســودے كه، دورو بـَـرَم ميچرخيدند و خـــيلے ديــر شناختمشان

بــراے بيخيالــــے و آرامشــے كه ديگر مدت هاست نـــــدارمـش

براے كسے كه اين روزهـــا عجـــيب نبودنش را حس ميكـــنم.

خنده هايـے كه دارم فــرامـــــوششـــــان ميكـــــنم

و بـــــراے خــودم كه حالا ديگـــر خيلے عوض شده ام !!

 

 

 

  • Like 2
لینک به دیدگاه

کـوچـﮧهآ رآ بَلَد شُـدَم ..

 

رَنگـهآے چِرآغِ رآهنـ ـمآ ..

 

جَدوَلِ ضـ ـَرب . . .

 

دیگَر دَر رآه هیـچ مـَدرِسـﮧ اے گـُم نمـے شَـوَم ...

 

اَمّآ گـآهـے مـیآטּ آدَم هآ گـُم مـے شَـوَم . . .

 

آدَم هـآ رآ بَـلَد نیسـتَم !

  • Like 1
لینک به دیدگاه

من نبودم

کسی در خانه ات را کوبید

من نبودم

کسی که به تو سلام داد

من نبودم

کسی که سالها عاشق تو بود......

و هر کجا که می رفتی

دنبالت می کرد....

دروغ گفتم

من بودم!.

من همان بودم که تو هیچ وقت نخواستی ببینی.

با این حال

آری!من بودم که عاشق تو بودم

هنوز هم عاشقت هستم

حالا این را با صدای بلند فریاد می زنم.......

و تو گریه می کنی و می گویی

"چرا این را زودتر نگفتی؟!"...........

  • Like 1
لینک به دیدگاه

من فقط ستاره تو بودم

 

ارزوی ستاره ات خوشبختی توست

 

میدانم با رفتنم اسوده ای

 

پس میروم

 

ستاره ات برمیگردد به اسمانش

 

هر گاه که با ستاره ات سخن داشتی

 

کافیست به اسمان نگاه کنی

 

و ستاره ات را صدا کنی ......

  • Like 5
لینک به دیدگاه

نمـــی دانم چــــرا ؟

این روزهــــا

در جـــواب هـــرکــــه از حـــالم مـــی پرســــد

تـــا مــــی گویــــم:خوبــــــــم

چشمـــــانم

خیس مــــی شـــــود!

  • Like 2
لینک به دیدگاه

یه ستاره توی آسمون بود که بهم چشمک میزد..

فقطم خودش بود...

که من داشتم بهش نگاه می کردم..!!

اون شد ستاره ی من..!!

ستاره ی خود خودم..!!

چند روز بعد،

شب بود و من دوباره رفتم دم پنجره ی اتاقم و پرده رو کنار زدم..

و خیره شدم به جای ستارم!

اما ستارم نبود...

ستاره ی نازنین من نبود..!!

آخه یعنی چی..؟؟؟

پیش خودم گفتم

نکنه اون چشمکایی که زده یعنی که داره می ره...

اما نه...

نه..!!

من ستارم رو تازه پیداش کرده بودم

و می خواستم باهاش دوست بشم..!!

  • Like 3
لینک به دیدگاه

خدایا ؛

 

کسی را که قسمت کس دیگریست ؛

 

سر راهمان قرار نده ....

 

تا شبهای دلتنگیش برای ما باشد ،

 

و روزهای خوشش برای دیگری ...

 

!!!

  • Like 5
لینک به دیدگاه

نبودن هایی هست که هیچ بودنی جبرانشان نمی کند!

کسانی هستند که

هرگز تکرار نمی شوند ...

و حرفهایی هست که

معنیشان را خیلی دیر می فهمیم

خیلی دیر ...

  • Like 4
لینک به دیدگاه

همه هستی من آیه تاریکی است

که تو را در خود تکرار کنان

به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد

برد

من در این آیه تو را آه کشیده ام٬ آه

من در این آیه تو را

به درخت و آب و آتش پیوند زده ام

سهم من این است

س
هم من

 

آسمانی است که آویختن پرده ای آن را از من

میگیرد

در اتاقی که به اندازه یک تنهاییست

دل من

که به اندازه یک عشق است

به بهانه ساده خوشبختی خود مینگرد

به نهالی که تو در باغچه ی خانمه مان کاشته ای

و به آواز قناری ها

که به اندازه یک پنجره میخوانند.

آه...

  • Like 3
لینک به دیدگاه

و انگــــــار هــــــــزار ســــال است

که در حاشـــــــیه ی این رود

رد گلــپونه های وحشــــــی را دنبال می کنم من ...

هراز گاهی می ایســـــــتم

پشت سرم را می پایم

امـــا

نشــــانی نیســـت ...

تنهــــا هوایی مه آلود...مبهم !

همــــین!!

تو نیستی

تو سال هاست که نیســـــتی

امــــا چــــــــــرا من

از آب و آینــــه ،

از رود ،

از گلپـــونه ها ،

از شـــب ،

از ســـتاره ،

از ســــــپیده ،

از پرنــــــده ،

از پـــــــــــرواز ....

بی وقفـــــــه

ســــــراغ تـــــــو را می گیرم هنــــــــــوز ...؟!!

  • Like 4
لینک به دیدگاه

سیگار می کشم ،

یعنی برای دیدن خورشید روز نو

میل ام نمی کشد ...

 

سیگار میکشم

یعنی سکوت من از شب

تاریک تر شده ..

راه عبور من از تو

باریک تر شده ...

 

سیگار میکشم ،

یعنی نه عاشقم و نه تنها

اما گسسته ام ...

 

سیگار میکشم

یعنی هنوز حس میکنم که باز

راهیست سوی تو ...

از پشت ویرانه های تخیل ، از پشت قصه ها ...

از دوردست نگاه کودکان ، وقتی که می دوند ،

سوی شکوه و طراوت یک لحظه زندگی ...

 

سیگار میکشم

یعنی که در تمام غزل ها

من می نوشتمت ،

اما دگر نه من آنم ، نه تو سرود من

 

سیگار های من ، تنها رفیق لحظه سردی که می روی

بی تو نشسته ام ... اینجا کنار آتش سرد وجود خویش ...

آتش کشیدی و اکنون خاکسترم به جاست...

  • Like 3
لینک به دیدگاه

هی! عمو!

زندگی همین است!

همین تلوزیون آر.تی.آی سیاه و سفید!

همین میگرن‌های موروثی!

همین هار شدن بخاری نفتی!

همین جست خیزها و خنده‌های بی دلیل!

همین برف‌ها و کلاغ‌ها که لهجه‌ی لری داشتند انگار!

 

 

حسین پناهی

  • Like 2
لینک به دیدگاه

عــادت نــــدارم درد دلم را ،

به همـــه کس بگويم ..! ! !

پس خاکـــش ميکنم زير چهره ي خنــــدانم.. ،

تا همـــــه فکر کنند . . .

نه دردي دارم و نه قلبــــــــــي ...

  • Like 4
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...