"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۱ عادت نکرده ام هنوز ... خیال می کنم روزی باز می گردی آرام از پشت سر می آیی، مرا که به انتهای خیابان خیره شده ام دوباره به نام کوچک صدا می زنی و عمر تنهایی ام به پایان می رسد... 5 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۱ یـــــچـکـــــ مــــی شوم ، وحــشــــــــــــــــــــ ــی !! مــــــــی پیــــــــــــــچم بـه پـــر و پـای ثانیه هـایـت ،، تـا حتــــی نتــــوانــــــــی آنـــــــــــــــــــــــ ـــــــــی !! … بـــــــــی “مـــن” ” بـــــودنـــــــــــــ” را زنــدگــــی کنـی !! 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۱ ایـــــن بــار قلمــــم... ســــراپا تــو را صــــدا می زنـــد... دلتنگــــتم.... دلتــــــنگ.... ایـــن قلـــم یادگـــاری از تـــو... شـــوق نـــوشتــــــن از تـــو... و بـــــاز هـــم اســـم تـــــــو... امشــــب... مــن و ســــایــه ام... بـــــی قـــرار در رویـــای تـــو ایــم... بـــــی گنـــاه در عشـــق تو ایـــم... ای دل... صبــــــوری کـــن.... مـــــــــــــن....! هنــوز همیـــنـــجــام... درســــت پشـــت پنجـــره... و بـــارانِ دلتنــــــــــــگی... بـــی امان می بـــاره... ای دل... با ایــــــن همه بــــی قراری ببــــار... صبـــــــــــــور مــــن... دلتـــــنگتـــــــم.... دلتــــــنگ... 5 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۱ مثل آن است که شاهرگ احساسم را زده باشی … بند نمی آید.. دوست داشتن ات .. 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۱ خوبم...اندکی خوبم....اندکی عادی... اندک اندک..شاید بد شوم.... اما دلم زمزمه می کن که محال است... من نمی گذارم... 4 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ مجنون نازنین, آرام باش من خوبم, خیلی خوب. فقط نمیدانم چرا با شنیدن اسم تو, اشکهایم خودرا در آغوش گونه هایم می اندازد تمامی وجودم پیانو وار می لرزد دلم فرو می ریزد دستانم بی پناهی را فریاد می زند آغوشم تو را کم می آورد و چشمانم به در دوخته میشوند اما تو نگران من نباش به خوشبختی ات بیاندیش آن هنگام است که من به آرامش می رسم 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ هــــــی کـ ـآفـ ـه چـ ـی...! دَستـ ـور بـ ـده سیـ ـگـ ـآر بیـ ـآورنــد... مَــشروبـــ و پــ ـآســور هـ ـَم... وَ مَـ ـردآن هَــ ـرزه رآ دور میـ ـز مَن جَــمع کـــُن... بـــگو بنَــــوآزَند... شــ ـآیَد غیرَتــــــی شُـ ـد و بَـــــرگَـ ـشتــ ...! 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ هيچ کس ويرانيم را حس نکرد... وسعت تنهائيم را حس نکرد... در ميان خنده هاي تلخ من... گريه پنهانيم را حس نکرد... در هجوم لحظه هاي بي کسي... درد بي کس ماندنم را حس نکرد... آن که با آغاز من مانوس بود... لحظه پايانيم را حس نکرد.... 1 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ بازم دلم گرفته گریم اختیاری نیست آخه جزگریه منوکاری نیست یه عمری ازمحبت بی نصیبم ای خدا آخه من غریبم ای خدا کوخوبی کدوم مهرماکه چیزی ندیدیم ازاین دنیای شیرین فقط سختی کشیدیم کدوم بخت کدوم شانس ماکه شانسی نداریم هی پشت سرهم بدمیاریم ماخون جگرخوردیم سوختیم وساختیم به جرم زنده بودن همه هستی راباختیم 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ دردم این نیست که او عاشق نیست . . . دردم این نیست که معشوق من از عشق تهی است. . . دردم اینست که با این سردیها من چرا دل بستم . . . ؟ 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ چنین با مهربانی خواندنت چیست بدین نامهربانی راندنت چیست بپرس ازاین دل دیوانه من که ای بیچاره ماندنت چیست 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ او رفته است دلتنگی حادثه ای ست که پشت تمام چراغ قرمز های جهان اتفاق می افتد بی آنکه قطره ای خون از بینی کسی بریزد 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ شب های بی ستاره من را به من بده آرامش دوباره من را به من بده از پرسه های هر شب من زیر نور ماه تا چشمک ستاره من را به من بده... 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ اگه فراموشم کنی میرم سراغ سرنوشت میگم چرا اسم منو فقط تو قلب تو نوشت اگه فراموشم کنی سلطان قصر غم میشم مثل یه شمع بی فروغ لحظه به لحظه کم میشم ... 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ دست هایم این روزها بوی حافظ می دهند تفال که می زنم... کنعانم... بدجور... یوسفش را می خواهد!! 5 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ بودنت را دوست دارم وقتی پنجه در کمرم حلقه مے کنی و به آغوشت سفت مرا مے فشارے و وادارم مے کنے که به هیچ کس فکر نکنم جـــــــز تــــــو ... ! 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ سالها بعد یاد تو از خاطرم خواهد گذشت و نخواهم دانست کجایی اما آرزوی من برای خوشبختی تو, تو را در خواهد یافت ... و احساس خواهی کرد , اندکی شادتر و اندکی خوشبخت تري و نخواهی دانست که چرا ... 3 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ خدایـــا دلــــــم بـــاز امشب گــــــرفته.!! بیــــــا تا کمی با تـــو صـــــحبت کنـــم... بیا تا دل کوچــــــــــکم را خدایـــا فقــــط با تـــو قسمت کنم..! خدایـــــا بیــا پشت آن پنــجــره.. که وا می شود رو به ســــــوی دلــــــــم!! بیـــا پــــرده ها را کنـــاری بزن... که نــــــورت بتــابد به روی دلـــــــم!!! خدایـــا کمـــک کـــن : که پـــروانه ی شعر من جــــان بگیرد... کمی هم به فـــــکر دلـــــــم باش... مبـــادا بمیـــرد...!!! خــــدایــا دلــــــم را که هر شب نــفس می کشـــد در هوایـــــت... اگر چه شــــــکســــــته!!! شبــــی می فرســــتم بــرایــت...!!! 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ نــه ! هــرگــز شــب را بــاور نکــردم ..، چــرا کــه در فــراســوهــای ِ دهلیــزش .. بــه امیــد ِ دریچــهای .. دل بستــه بــودم . . . 3 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۱ میان خنده ها و گریه هایم همیشه کسی هست که ترانه هایم را تقدیمش می کنم. ترانه ای خواهم ساخت . به چشمانش خواهم باخت هر شب برای چشمانش ستاره ای از آسمان عشق می چینم و هرروز از نگاه خورشید سخن می گویم صدای او صدای آواز برگ های صنوبر است وقلب اونیز همیشه در گهواره کوچک قلبم خواب است او را می شناسم و دوستش دارم 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده