رفتن به مطلب

وصف حالتان با زبان شعر


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

و تـو چـﮧ میفـَهمے از روزگـآرم..

 

از دلتـَنگے ام،

 

گـآهے بـﮧ خـُدا التمـآس میکُنــَم

 

خوابــَت را ببینــَم،

 

میفـَهمے؟

 

فقـط خوابـــَترا..

  • Like 6
لینک به دیدگاه

همایل خاکستری بر سر کرده ام...

این روزها باید هم رنگ جماعت شده...

 

چند روز دیگر...

در پس این ابرهای سیاه که از دور می آیند...

 

همایل سیاه بر تن می کنم...

 

 

معین خراباتی:ws37:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

خدایــا شبیهــ بادکنـکی شـده ام

 

از بـغـضهایـی که به اجبار فرو داده ام ...

 

التـماست میـکـنم...

 

فـقـط یک سـوزن!

 

تـکه تــکه شـدنـم بــاخــودم...

 

 

 

  • Like 4
لینک به دیدگاه

دمت گرم و سرت خوش باد

سلامم را تو پاسخ گوي ، در بگشاي

 

منم من، ميهمان

هر شبت، لولي وش مغموم

منم من، سنگ تيپاخورده ي رنجور

منم ، دشنام پست آفرينش ، نغمه ي ناجور

نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بيرنگ بيرنگم

بيا

بگشاي در، بگشاي ، دلتنگم

حريفا ! ميزبانا ! ميهمان سال و ماهت پشت در چون موج

مي لرزد

 

تگرگي نيست، مرگي نيست

صدايي گر شنيدي، صحبت سرما و دندان است

 

 

من امشب آمدستم وام بگزارم

حسابت را كنار جام بگذارم

چه مي گويي كه

بيگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟

فريبت مي دهد ، بر آسمان اين سرخي بعد از سحرگه

نيست

 

حريفا ! گوش سرما برده است اين ، يادگار سيلي سرد زمستان است

و

قنديل سپهر تنگ ميدان ، مرده يا زنده

به تابوت ستبر ظلمت نه توي مرگ اندود ،

پنهان است

حريفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز يكسان است

 

سلامت

را نمي خواهند پاسخ گفت

هوا دلگير ، درها بسته ، سرها در گريبان ، دستها پنهان

 

نفسها ابر ، دلها خسته و غمگين

درختان اسكلتهاي بلور آجين

زمين دلمرده

، سقف آسمان كوتاه

غبار آلوده مهر و ماه

زمستان است:sad0:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

دیوار احساس من را،

 

همه…

کوتاه می پندارند ،

 

اما چه می دانند ،

در پس این دیوار کوتاه ،

زمینش عمق فراوان دارد…

  • Like 2
لینک به دیدگاه

در شب تردید من ، برگ نگاه !

می روی با موج خاموشی کجا؟

ریشه ام از هوشیاری خورده آب

من کجا ، خاک فراموشی کجا

 

دور بود از سبزه زار رنگ ها

زورق بستر فراز موج خواب

پرتویی آیینه را لبریز کرد

طرح من آلوده شد با آفتاب

  • Like 3
لینک به دیدگاه

بی کار، بی حال نشسته ام

نمی دانم که را، چه را از یاد ببرم

بیا

دوباره ببینمت

ببینمت

و دوباره

از یادم ببرم

گاه دوستم داشته باش

گاهی رهایم کن

در اشک چشمانت

بازی ام بده

هزار بار بمیرانم

هزار بار جانم بده

بگذار لحظه ـ لحظه

از یادم ببرم

 

پرویز جبرائیل

  • Like 2
لینک به دیدگاه

این روزها فهمیدم که در هیچ قابی نمی گنجم

 

اما این تقصیر من نیست شاید هم...

 

اما ایستاده ام تا تمامی امروز را نگاه کنم

 

کسی چه می داند شاید فردا لحظه ای که هیچ کس انتظار ندارد پرواز کنم...

  • Like 2
لینک به دیدگاه

مثل رقص در باران

 

در حسّی مهیّج

 

چشم ها می شنوند

 

لب ها می فهمند

 

و دل ها ناگزیر

 

عاشق می شوند !

 

عشق را بر دهانم

 

با بوسه ای تفهیم کن

 

که خیس بارانم !

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

در توصیف تصویر پست قبل...

 

محو است چهره ات لا به لای هدیه های آسمانی..

که ماسیده اند بر شیشه ی روزنه ی بین من و تو...

 

باید چشم ها را بست تا جور دیگر دید..

در خیال و اوهام نقش پنهان تو را آشکارا دید...

 

معین خراباتی:ws37:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

مــــی گــــویــنــد ســـــاده ام ..!

 

مـــی گـــویـــنـــد تــــو مــــرا با یــک نــگــاه ..

 

یـــک لبـــــخـنـــد ..

 

بــه بــازی میـــــگیــــری ..!

 

مــــــی گـــــوینــــد تـــرفنــدهـــایت ، شـــیطنـــت هــــایت ..

 

و دروغ هایـــت را نمــــی فهمــــم ..

 

مــــــی گویند ســــاده ام ..!

 

اما مــــــــن فـــــقــــــط دوســـتـــــت دارم ..،

 

همیـــــــــن!

 

و آنــــها ایــــن را نمـــــــیفــــهمنــــد ..!!

 

2159.jpg

  • Like 7
لینک به دیدگاه

داداش می خوای مشاعره راه بندازی ها...:ws3:

 

 

باز در توصیف پست قبل:ws37:

 

حلقه کردم دستانم را برای دیدن تو...

اینبار تمام نگاهم شده یک چشم!!..

 

آن هم به سوی تو نشانه رفته...

که در پَسِ دیوار نگاه های مرا دید می زنی...:ws3:

 

 

معین خراباتی:ws37:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

خب مشاعره هم بد نبید هاااااااااااا :banel_smiley_4:

 

من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم

تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی

 

خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم

تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی

 

ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی

من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی

 

در سینه سوزانم مستوری و مهجوری

در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی

 

من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی

من سلسله موجم تو سلسله جنبانی

  • Like 5
لینک به دیدگاه

باران که میبارد چشمانم را میبندم .... گمان میکنم در کنار تو هستم ... دستهایت را میگیرم ... میرویم زیر باران قدم میزنیم ... شادمانه میخندیم ... آرام زیر گوشم میگویی ....

بس است دیگر خیال بافی ... باران خیلی وقت است بند آمده .....:sigh:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

آدم‌ها با دلایلِ خاصِ خودشان به زندگی‌ ما وارد میشوند

و با دلایلِ خاصِ خودشان از زندگی‌ِ ما می‌‌روند

نه از آمدن‌ها زیاد خوشحال باش ، نه از رفتن‌ها زیاد غمگین

تا هستند دوستشان داشته باش

به هر دلیلی‌ که آمده اند

به هر دلیلی‌ که هستند

 

بودنشان را دوست داشته باش ... بی‌ هیچ دلیلی‌

شادمانی‌های بی‌ سبب ، همین دوست داشتن‌هایِ بی‌ چون و چراست

  • Like 4
لینک به دیدگاه

مي توان آيينه بود و صدق را تفهيم كرد

مي توان خود را به يك لبخند هم تسليم كرد

 

مي توان بر روي دشت بي كران قلب تو

نقشهٔ جغرافياي عشق را ترسيم كرد

 

مي توان با يك سبد گل هاي لبخندِ سفيد

ائتلاف زرد غم يا درد را تحريم كرد

 

كِي توان در زير سقفي از تفاهم، دوستي

سهم اندوه دلت را با دلم تقسيم كرد

 

مي توان از اشك من طعم محبت را چشيد

عشق را در ذهن سخت سنگ هم تفهيم كرد

 

مي توان در امتداد جادهٔ سبز وفا

در مسير دل، تمام خويش را تقديم كرد...

  • Like 3
لینک به دیدگاه

روحم آذرده مرا وسوسه بیهوده مکن

دگر این لحظه تن پاک من آلوده مکن

یاری ام کن یاری ام کن که رود از یادم غم دیرینه ی این خاطره ها

شوق پرواز سراپای مرا می کشد تا پس این پنجره ها

پیش رویم بگشا پنجره ای تا از آن پنجره پرواز کنم

روحم از قید تن آسوده شود هستی دیگری آغاز کنم هستی دیگری آغاز کنم

آسمون ابراتو بردار و برو

دیگه تنها منو بگذار و برو

آسمون اخماتو وا کن آبی شو

آسمون آفتابی شو آفتابی شو

آسمون غرق به خونه دل من

آسمون دشت جنونه دل من

تک و تنها توی دنیای بزرگ

آسمون بی همزبونه دل من

آسمون مرده دیگه مهر و وفا

عزم ما پر شده از رنگ و ریا

نه محبت میشه پیدا نه صفا

آسمون قهره دیگه از ما خدا آسمون قهره دیگه از ما خدا

آسمون کاشکی که میشد بپرم

تو دل آبی تو خونه کنم

کاشکی می شد مثال ابرای تو

زار زار گریه ی مستونه کنم زار زار گریه ی مستونه کنم

آسمون غرق به خونه دل من

آسمون دشت جنونه دل من

تک و تنها توی دنیای بزرگ

آسمون بی همزبونه دل من ...

  • Like 4
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...