PinkGirl 1453 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۹۰ اين دست‌هاي خالي اين چشم‌هاي غمگين اين دل ِ پر! 10 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۰ راه به راه خط خطي ام نكن ! بگذار ساده بمانم ... . . . ساده ي ساده ... 14 لینک به دیدگاه
Sanaz. 445 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ این عشق برای من هیچ نداشت اما.... گلهای بالشم را " باغبان " خوبی بود اشک های هر شب من... 9 لینک به دیدگاه
sweetest 4756 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اردیبهشت، ۱۳۹۰ همیشه از فاصله ها گله میکنیم شاید یادمان رفته که در مشق های کودکی برای فهمیدن کلمات کمی فاصله هم لازم بود! 7 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۰ دنبال که کنی رد پایم را اینروزها جا پای آفتاب گذاشته ام... . فراری شده ام از سایه ها... از... سنگینی سایه تو بر زندگی ام... 10 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۰ نقطه سر خط هم نداریم ! می دانم هنوز پیراهن حقیقت را تن آرزوهایمان نکرده ایم اما تمامش کردم این قصه ی اشتباه را نقطه ... سر خط هم نداریم !!! (سحر صادقی) 9 لینک به دیدگاه
نیمه ماه 2908 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اردیبهشت، ۱۳۹۰ یادها فراموش نخواهند شد حتی به اجبار، و دوستی ها ماندنیند ، حتی با سکوت... 9 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اردیبهشت، ۱۳۹۰ باید دنبال شادی ها گشت ولی غمها خودشان ما را پیدا می کنند. (فردریش نیچه) 8 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اردیبهشت، ۱۳۹۰ امروز به پایان میرسد از فردا برایم چیزی نگو ! من نمیگویم : ” فردا روز ِ دیگریست ” فقط میگویم: ” تو روز ِ دیگری هستی … ” تو “فردایی ” همان که باید به خاطرش زنده بمانم … جبران خلیل جبران 9 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اردیبهشت، ۱۳۹۰ هرچه به گردت می گردم انگار پروانه نمی شوم...! نمی دانم هنوز؛ مشکل از بالهای سوخته ی من است یا از شمعی که دیگر روشن نیست...؟! 8 لینک به دیدگاه
آرماندیس 4786 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت، ۱۳۹۰ گرگها هرگــز گریه نمی کنند اما گاهی به فراز بلندترین قله ها می روند و دردناک ترین زوزه ها را می کشند... !!! 13 لینک به دیدگاه
Sanaz. 445 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اردیبهشت، ۱۳۹۰ تنها نشسته‌ای چای می‌نوشی و سيگار می‌کشی هيچ‌کس تو را به ياد نمی‌آورد اين همه آدم روی کهکشان به اين بزرگی و تو حتی آرزوی يکی نبودی ...! 11 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ هرچيز را هم که تقصير من بيندازی عاشق شدن من تقصير توست 10 لینک به دیدگاه
MEMOLI 8954 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ آدم های دنیای من فعل هایی را صرف می کنند که برایشان صرف داشته باشد ...! 10 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ زندگی در هزاران راه و کوره راههای خویش باز بن بست های نا آشکاری را آشکار می کند زمین راز زمان است وما در گذر زمان ، بازیچه اوییم راز تنهایی و بندگی راز مرگ است و زندگی با خود بگو : چگونه می اندیشی ! که بر زمین حکم رانی می کنی سکوت کن سکوت سکوت چاره توست ... 4 لینک به دیدگاه
نیمه ماه 2908 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ صدای سکوت و دوست دارم خیلی آزار دهنده است ولی با آزارش بازم سکوت می کنم... 5 لینک به دیدگاه
zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ مرگ هم به تساوی تقسیم نمیشود عجبا!هیچ کس هنوز به سهم کمش از مرگ اعتراض نکرده است خیلی ها سهم بیشتری از مرگ نصیبشان میشود کودک که بودم در سینما مردی از اسب افتاد و آنقدر روی زمین کشیده شد که: گریه چشمهایم را بست بعدها دانستم افتادن از اسب گریه ندارد خیلی ها از اصل می افتند و می میرند! 5 لینک به دیدگاه
خاله 3004 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۰ مـهـربـانـی تـا کـِی؟ بـگـذار "سخـت باشم و سـرد " بـاران کـه بـاریـد چتــر بگـیـرم و چکـمــه ... خـورشـید کـه تـابـیـد پـنـجـره ببـندم و تـاریــک ... اشـک کـه آمـد دستـمـالـی بـردارم و خـشـک ... دل کـه رفــت نـیـشخـنـدی بـزنــم و سـوت ... 7 لینک به دیدگاه
ruya 499 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۹۰ وقــتــی از کــلـمــه هـا کـاری بـر نـمـی آیـد! چـه انـتـظـاری می شـود از ســکــوت داشــت... 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده