black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 خرداد، ۱۳۹۲ امشب دوست دارم بنویسم اما نمیتونم ذهنم رو جمع کنم 8 لینک به دیدگاه
Javid Maleki 11668 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 خرداد، ۱۳۹۲ میخوام برم یه حموم دوش بگیرم نمیدونم چرا انقدر تنبلیم میاد لامصب معلوم نیست چه شبی امشب که من انقدر سنگین شدم 9 لینک به دیدگاه
اقــــــــای مــذکر 175 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ امشب دلم زیاری گرفته 9 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ امشب که خیلی از زندگی سیر شدم رفتم تو گوگل عکس جسد و جنازه و اینا سرچ کردم .... یک سر نداشت / یکی لواشک شده بود روی آسفالت یک تیکه تیکه شده بود توی یک ساک یکی هم خواب روی سنگ غسال خونه ... دیدنش ترس نداشت فقط یک احساس پوچی محض بهم دست داد . . . هوس کردم ، مرده شور بشم ... نمیدونم طاقت میارم یا نه ... ولی خو .... امروز عجیب بودم ، شبش عجیب تر 5 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 خرداد، ۱۳۹۲ چندین روز و شبه خیلی خوبه حالم تلقین واقعا معجزه میکنه و جذب انرژی ها مثبت و دوری از انرژی ها منفی:hapydancsmil: 8 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ امشب موهام درد میکنه از اول خط فرق سر ( آخر پیشونی) بگیر بروووووووووووووووووو تا وسط سر 5 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ امشب یک دوست دارم روی زبونم میچرخه ... اما مخاطبی نداره ... 11 لینک به دیدگاه
~M~O~J~ مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ امشب دلم گرفته.....! ابر های همه عالم در دلم می گریند...! لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ امشب یک دوست دارم روی زبونم میچرخه ...اما مخاطبی نداره ... من قبول میکنم مخاطبت بشم حالا بگو ... :biggrin: 8 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۹۲ من قبول میکنم مخاطبت بشم حالا بگو ... :biggrin: 9 لینک به دیدگاه
edvin 456 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۲ آخه چرا اینقدر احمقم من؟ این چه کاری بود که من کردم ؟ 2 لینک به دیدگاه
panisa 12132 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۲ امشب بعد از مدتها آرومم عاشقِ آرامشم... 6 لینک به دیدگاه
.Yaprak 15748 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۲ امشبم این نت من قاط زده همش قطع و وصل میشه ه :icon_pf (34): 4 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۲ دیشب خیلی شب بدی بود انقدر یواشکی گریه کردم شکستم خورد شدم 3 لینک به دیدگاه
edvin 456 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۲ هدست میندازم روی گوشم و بی صدا گریه میکنم سرمو میبرم زیر پتو تا یوقت صدای آروم هق هق ام رو کسی نشنوه ، بالشتم خیس میشه از اشگام ای که بی تو خودمو تک و تنها میبینم هر جا که پا میزارم تورو اونجا میبینم یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود قصهء غربت تو قد صدتا قصه بود یادتو هرجا که هستم با منه داره عمره منو آتیش میزنه تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد گونه های خیسمو دستای تو پاک میکرد حالا اون دستا کجاس اون دوتا دستای خوب چرا بیصدا شده لب قصه های خوب من که باور ندارم اون همه خاطره مرد عاشق آسمونا پشت یک پنجره مرد آسمون سنگی شده خدا انگار خوابیده انگار از اون بالاها گریه هامو ندیده یادتو هرجا که هستم با منه داره عمره منو آتیش میزنه 7 لینک به دیدگاه
M_O_R_T_E_Z_A 708 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 خرداد، ۱۳۹۲ امشب تصمیم گرفتم بیخیال شم کلا بیخیال دنیا چه طوره؟ 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده