دل مانده 7714 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۹۲ امشب فهمیدم خیلی چیزا رو نمیشه تغییر داد...اونایی که میگن میشه دارن الکی شعار میدن و خودشونم خبر ندارن. 8 لینک به دیدگاه
EOS 14528 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۲ امشب باز بعد از مدت ها اومدم نواندیشان یه زمانی بود که اسم تک تک بچه ها رو می دونستم و از 24ساعت 48 ساعتش رو این جا بودم !!! اما الان دو ساعت تمومه که دارم فکر می کنم پس فلانی کو ؟ این یکی کیه ؟ ...... واقعا سرعت تغییرات اینجا از سرعت تغییرات بازار سکه و ارز ایران هم بیشتره ؟!!!!!!! پ.ن : 4-5 سالی بود که dial up کانکت نشده بودم 8 لینک به دیدگاه
M_O_R_T_E_Z_A 708 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۲ باور کردم تنهایی را چقدر دلم کسی را نمی خواهد امشب... 4 لینک به دیدگاه
M_O_R_T_E_Z_A 708 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۹۲ امشب که بر منی تو ای مایهٔ ناز یارب تو کلید صبح در چاه انداز 4 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۹۲ امشب دل من هوس رطب کرده!!!:w58: 4 لینک به دیدگاه
Gandom.E 17805 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مرداد، ۱۳۹۲ امشب شب خوبی بود..خیلی کارمفیدکردم..از همشونم مفیدتر تحویل ترجمه هام بود 4 لینک به دیدگاه
ms13 1488 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۲ هرکی دعاش میگیره دعا کنه من فردا بیدار نشم ! 6 لینک به دیدگاه
آقای دکتر 319 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۲ خدايا امشب دست مادرمو بوسيدم ممنونم كه اين لياقت رو بهم دادي 5 لینک به دیدگاه
behe 2545 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۲ 26/ مرداد / 1392 الان شب نیست ... ولی پیرو روز شماری دوستمون ؛ چرا هنوز جواب اکسپت مقاله م نیومده ... قرار بود 26 مرداد بزنن . از ساعت 12 تا حالا پلک نزدم . خدایا دیشب واسم یه عمر گذشت 5 لینک به دیدگاه
دل مانده 7714 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۲ امشب خبری نیست....همه جا امن و امانه 1 لینک به دیدگاه
JU JU 7193 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۲ امشب 1:45 دقیقه به تمام معنا احساس پوچی و بیهودگی می‌کنم مثل هرزه‌ای، در کنار خیابون که این مردم، بجای کمک، تف می‌ادازن به یکی مثل خود که شاید، روزی، دقایقی، احساس برتری کنند، احساس کنند، هیچ گناهی تا به کنون، مرتکب نشدند لعنت، بر 24 ساعت‌های مانده 10 لینک به دیدگاه
nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۲ امشبم باز خواب زده سرم.....فردا خیلی کار دارم 10 لینک به دیدگاه
JU JU 7193 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۲ توی تاکسی نشسته آروم، شیشه رو تا ته می‌کشم پایین و آروم، سرم رو می‌برم بیرون باد خنکی نیست، کمی گرم، ولی بازم لذت بخش حداقل، یه حسی، حس لعنتی من رو همراهی می‌کنه حداقل، باد، چه خوشایند چه ناخوشایند، نوازشم میکرد .... 12 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۲ امشب یه چیزایی فهمیدم در مورد بعضیاآدم اینقدر کوته فکر؟ 10 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۲ امشب تقویم 1 غم بـــــزرگ رو برام یادآوری کردی؛ 1 غم خیــــــــــلی بزرگ... اما در کنارش همین امشب خواهرم منو از ته دلم خندوند خیلی وقت بود از شدت خنده احساس دل درد بهم دست نداده بود... مرســــــــــی خواهرم 11 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۲ دیشب عزیزترینم بهم یه چیزی گفت که فکر نمیکردم بگه ، ذوق مرگــــــــــــ شدم خیــــــــــــلی دوستت دارم ، خیــــــــــــلی :vi7qxn1yjxc2bnqyf8v 10 لینک به دیدگاه
!BARAN 4887 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۲ امشب حوصله هیچ کس و هیچ چیزو ندارم.......حتی خودم از ادمایی ک درکت نمیکنن متنفرم...... از اینایی ک واست مشغله فکری بیخود درست میکنن هم همینطور..... از ادمای لوس.....اونایی ک واست ارزش قائل نیستن بیشتر تر...... و از خودم ک همیشه میبخشم..... میگذرم..... و ب روم نمیارم..... +چرا همچین دوست بی منطق و بی فکری من دارم.....واقعا چرا؟؟؟؟ 10 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده