کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ باز مثل همیشه خستگی هایم را با کفش هایم بیرون در میگذارم و می آیم تو... 7 لینک به دیدگاه
CodePlus 15426 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ خیلی وقته کسیو نزدم .. همه جام درد میکنه اینقدر دلم میخواد یکیو تا سر حد مرگ بزنم ..... دلم برا رینگ تنگ شده ............ اوف چقدر ملتو ناک اوت میکردم .. 8 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۰ چقد باحاله که توو عالم ناراحتی یه دفه یه چیزی یادت بیاد که از ته وجوددددددددددت خوشحالت کنه......باحاله وقتی توو اوج نا امیدی یه ریسک تپپپپپپپپپپپپپل کنی که دهن خودتم از تعجب باز بمونه...... چقد خوبه که یه موجود کوشولو کنارت وجود داشته باشه که وقتی توو اوج ناراحتیت هستی بیاد بلندت کنه و با زبون شیرینش بگه :خاله مینا،پاشو بیقصیم!!....بعد با یه ذوق کودکانه خودش جلو تر از تو بره 8 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ دوروزه فکرمیکنم قراره برم پیش خالق ........ چرا باید یک دختر 28ساله دیسک گردن داشته باشه ........شاید هم نداشته باشه ....شایدهم نشان از سکته باشه....... ولی کلا چرا 7 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ اااااااااااااه چقدر این امریکاییا تنبلن :w74: به همکارم می گم ارتفاع فلان ساختمونو بده باید 3D ش دقیق باشه... هر هر تو روم می خنده....:w74: می گه خودت در بیار....:w74: آخه من از رو pdf می تونم به اون دقیقی در بیارم؟ :w74: 16 لینک به دیدگاه
Hossein.T 22596 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ تنهایی یعنی وقتی فقط آینه ی اتاق پرو بهت بگه لباسی بهت میاد 13 لینک به دیدگاه
CodePlus 15426 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ تنهایی بزرگترین نعمته ............................... وقتیه که فارغ از حرفا و ادمای مسخره این روزگار .. بشینی یه کم با خودت خلوت کنی 14 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ یه تصمصیم خیلی مهم قراره بگیرم اما واقعا نیاز دارم با یکی حرف بزنم که براش مهم باشم که نظرشو بهم بگه...که بخواد تو این راه همراهیم کنه و هر وقت کم اوردم کنارم باشه... اما امان از رفاقت ادمای امروز فقط زمانی از بودن کنارت لذت میبرن که یه مشت حرف بی سر و ته به هم ببافی و ................ بعضی وقتا واقعا میگم چه جوری شد که من با بعضی ها دوست شدم... 12 لینک به دیدگاه
Nightingale 10531 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ چرا داد نمیزنم عصبانی نمیشم ؟ چرا حقو همیشه به بقیه میدم ؟ چرا سکوت میکنم ؟ 7 لینک به دیدگاه
Nightingale 10531 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ امروز از اون روزاست بازم سست شدم بازم حالم بده گیجم بازم حس میکنم من مقصرم بازم بغض تو گلومه ولی نمیشکنه ....... 11 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ چقد خوبه که توو اوج تنهایی ارامش داشته باشی.... 9 لینک به دیدگاه
Nightingale 10531 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۰ نمیدونم چی بگم ..... حس پوچی دارم ...... 13 لینک به دیدگاه
maryam*arch 1022 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ به هیچ کس نمی تونم اطمینان کنم حتی نزدیکترین کسامممممممممممممم این خیلی بده از پشت بهم خنجر زدن،حتی کسی که فکرشو نمی کردم........... دلم گرفته 10 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ عجب ماتمکده و غم سرایی هست این تاپیکا !!!! فکر کنم فقط خودم مرفه بی درد هستم........ خوش به حال دیوونه که همیشه خندونه،از تمام زندگی روشو بر میگردنه 18 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ برای پی بردن به ارزش یک دوست آن را از دست بده 19 لینک به دیدگاه
Hossein.T 22596 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ در حال حاضر تماس با مشترک مورد نظر امکان پذیر نمیباشد 16 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ حیف که دوست و دوستی واسه ی من خیلی مقدسه... وگرنه که دلم میخواست یه سری از آدما رو از صحنه ی روزگار پاک کنم بس که بی لیاقت و سطحی ان... کاش یکی بود واسه من تعریف می کرد این دوستی که بعضی ها ازش دم میزنن دقیقا جیه... 13 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ کاش تغییر رو از خودمون شروع کنیم 13 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ مدتیه دارم با آرامش و نشاط زندگی میکنم چون اون کسی که باید باشه هست خدایا اونو ازم نگیر 9 لینک به دیدگاه
::: شیـــما ::: 6955 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ مثه این ک باید دورت ی خط قرمز بکشم 6 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده