رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

Love عجیب ترین کلمه دنیاست ؛

 

کلمه ای که همه آن را دوست داشتن معنا می کنند ،

 

اما هنگام ابراز عشق به کار می برند ، در حالی که نمی دانند دوست داشتن با عشق متفاوت است ،

 

دنیایش دنیای دیگریست ...

  • Like 12
لینک به دیدگاه

خستم خیلی خسته ..........

 

ولی میرم جلو با غرور با قدرت ..........

 

آدم آهنی بدون احساس بودنم گاهی خوبه الان من آدم آهنی ام ...........

 

 

  • Like 14
لینک به دیدگاه

و تو چه میدانی که چیست آن چیستی؟؟؟؟؟

و من چه دورم از آنچه هست و چه نزدیکم به آنچه نیست.....

و تو چه آرامی و مهربان.....

و من چه دلتنگم و بارانی....

و خدایی که در این نزدیکی است....

و چه ارتباط تنگاتنگی است بین اینها.......

پس چرا ما از هم دوریم؟؟؟ hanghead.gif

  • Like 16
لینک به دیدگاه

حرفهای دلم......

hanghead.gif

میگویند حرف زدنی است و بیان کردنی....:w16:

پس چگونه است که حرفهایم ریختنی است و خیس اند؟؟؟hanghead.gif

همه حرفهایشان را میگویند....hanghead.gif

به کسی که دوستش دارند...hanghead.gif

به پدر و مادر.....hanghead.gif به دوست...hanghead.gif به آشنا...hanghead.gif به رفیق....hanghead.gif به یار.....hanghead.gif

به هر کسی....hanghead.gif

شاید هم به کسی نگویند.... :w16:

پس چرا حرفهای دلم ریختنی است؟؟؟؟ :w821:

یعنی اشکهایم حرفهای دلم است؟؟؟؟؟ hanghead.gif

اگر حرف است پس چرا نمیتوانم بیان کنم؟؟؟؟؟hanghead.gif

خدایا من چرا اینگونه ام؟؟؟؟؟hanghead.gif

یا اینکه آدم نیستم و یا دیوانه شدم ام؟؟؟!!!! :w16: hanghead.gif

ولی حس غریبی است...... hanghead.gif :w16:

حسی دوست داشتنی است..... :626gdau:

هر چه هستش دوستش دارم بسیارررررررررررررررررر زیاددددددددد....... :626gdau: :4uboxsmiley:

تا به حال چنین چیزی در زندگی ام نداشتم..... hanghead.gif

زیباست گریه برای کسی که................... :rose:

خدا نگیر از هیچ کسی دلخوشی اش را و دلخوشی هر کسی را پاینده بدار...... :ws21: :flowerysmile:

آمین یا رب العالمین..... :flowerysmile:

  • Like 17
لینک به دیدگاه

یه چیز دیگه هم هستش.....

کمتر مرد یا پسری اصلاً از این چیزها می‌نویسه....

چه میدونم حرف دل. دل نوشته. درد دل..... همه میریزند توی خودشون.....

و وقتی که دیگه جایی واسه ریختن غم ها توی دل نباشه گریه میکنند ولی من که دیگه جایی ندارم..... hanghead.gif

یعنی من واقعاً دیوونه شدم؟؟؟؟ hanghead.gif

  • Like 18
لینک به دیدگاه

هیچوقت نفهمیدم چرا ادما یه کارایی می کنن که بهش اعتقاد ندارن...

تقصیرم میندازن گردن شرایط زندگی و.......

همیشه گفتم یا اونی باش گه میگی یا چیزی که نیستی رو نگو...

  • Like 13
لینک به دیدگاه

هیچ انتظاری از کسی ندارم!

و این نشان دهنده ی قدرت من نیست!

مسئله ، خستگی از اعتماد های شکسته است....

 

 

hanghead.gif hanghead.gif

  • Like 18
لینک به دیدگاه

ای کاش درک میکردی که دوست داشتن بی دلیل است....... :rose:

دوستت دارم ای آشنای غریبه من...... :rose:

همه چیز منتهی به آنچه چشم میبیند و آنچه با مادیات برآوردنی می‌شود، نیست.....

ای کاش میدانستی که خدایی که در توست و صاحب ماست بیشتر آنکه محاسبه گر باشد عاشق است.....

  • Like 12
لینک به دیدگاه

من پادشاه شهریم که آدمیانش قلم دارند و گاوهایش شاخ!

و در زباله دانیش ، خاطرات بی امان رخ می نمایانند

چه تلخ است بیهوده ، امیر بودن بر این شهر

و چه سخت است که در اِشکم شاخ کنی و در چشم قلم

با شاخ ، قلم می شکنند و با نگاه ، دل

آه ، وقتی سخن از این چرندها می گویم ، مغز به انزال می رسد و دل به

هیچ

بگذریم

راستی نرخ شهر شما چقدر است

هنوز به چشمانت می نازی؟!

. . . . .

  • Like 11
لینک به دیدگاه

ببین کلا خستم اصلا..................................از این همه بی عاطفه بودن ادما........از بیخیالیشون......از اینکه همه چیز شده بازیچه.........از اینکه قدرت درکا رفته پایین و دز بی عقلی رفته بالا......از اینکه همه فقط تا نوک بینیشونو میبینن و عاقبت حرف و عملشون رو نمیبینن

  • Like 12
لینک به دیدگاه

باشه ...

قیافم و شبیه یه پرانتز رو به بالا میکنم و

میگم که خندونم!

ولی

این واقعیت نیست !

من یه رادیکالم

مثله یه رادیکال شکستم !

  • Like 15
لینک به دیدگاه

خدای من دردهایم انبوهی گشته که دیگر طاقت بردوش کشیدنش را ندارم

 

کمر نمیتوان راست کنم.........

 

گناه من چه بوده است که مرد شده ام............

 

گریه که نمیتوانم بکنم چون تحقیر میشوم............مرد که گریه نمیکند..............

 

نمیتوان بخندم به سبک سری ولودگی محکوم میگردم...........

 

درددل را که حرفش را نزن ................مگه ما مردها غم وغصه داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

مگه ما مردها حق داریم با کسی درددل کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

اصلا که گفته مرد باید درددل کند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

چه کسی گفته مرد احساس دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

چه کسی به احساسات یک مرد پاسخ میدهد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

مردها فقط باید شب وروز سگ دو بزننداز صبح مثل سگ پاسوخته تا شب دنبال یه لقمه نون حلال بدوندو دم نزنند که آی ایهاالناس!ماهم درددل داریم!ماهم افسرده میشویم ماهم گاهی به یک شانه برای گریه کردن احتیاج داریم

 

 

خسته شدم شدم خدایا!بگیر این عمر کذایی را!نخواستیم!مال خودت!ارزانی تو وهر آنکس که دنیا را زیبا میپندارد..................................................................

 

این اشکها هم مال من نیست.......................

قطرات شبنمی است که از صبحگاه برگونه هایم نشسته است.............................

 

خدایا عشقت را نخواستیم................

عاشق شدن را نخواستیم.................

 

بس است دیگر خدایاکاش روزی هزاران بار آتشم میزدی اما عاشقم نمیکردی.................

به قعر جهنمت راضیم بگیر این جان را وخلاصم کن از این همه نکبت واندوه وحقارت................

 

خدا بکش این این احساس نفرت انگیز را..............................

نمیخواهم .................................................

 

شمارا به خدا ای اشکها نیایید...................

تمام لباسم خیس شد............................

 

زشته!کسی نباید اشک یک مرد را ببیند.....................

 

کسی نباید حقارت یک مرد را دربرابر معشوقه اش ببیند...............

مگر من چه میخواهم؟

 

من فقط یه زندگی آرام میخواهم...................

یه سقف یه فضای ارام......................

یه سکوت سنگین..................................

 

مگر من چه میخواهم؟

 

فقط آرامش فقط آرامش........................................

 

من فقط میخوام زیر یه سقف یکی باشه منو بفهمه بهم احترام بذاره..........................

 

مگه من چی میخوام؟

 

فقط یه گوش واسه شنیدن..................................

فقط یه دل واسه دل بستن........................

یه عشق پاک............................

 

همین!!!!!!!!!!!!!

 

مگه من چی میخوام؟........................................مگه من چی میخوام؟........................................................................مگه من چی میخوام؟..............................................................

...................................................

...................................

.........................

....................

.........

.

.تمام

  • Like 15
لینک به دیدگاه

کاشکی زمان برمیگشت عقب !

 

جزو معدود دفعاتی که چنین آرزویی دارم ........

 

تصمیم هایی که آدم میگیره کارایی که میکنه و حتی گاهی مهربون بودن آدم اگر در زمان خودش نباشه و درست نباشه پشیمونی داره شاید همیشه !

 

فقط دعا میکنم برای خودم و برای خیلیا که مورد هدف اون ثانیه هایی از عمرم بودند که نباید میبودند ........

 

نمیدونم چرا انقدر بیخیالم ! انقدر بی اثر ! شاید تو خماریم !

 

نمیدونم چرا همه رو در همه حال حتی اگر بد بوده باشه بازم بدم نمیاد ازشون و دوسشون دارم ........

 

چرا خودمو میذارم درجه دوم همش ؟

 

 

  • Like 14
لینک به دیدگاه

جز خویشتن خویش که می تواند باشد

آن منی

که می خورد

که می برد

که می شکند

و آرام آرام

م ی

م ی

ر د

....

پ.ن:دنبال مقصر نباشیم واسه هر اتفاقی....

گاهی خودمون اصلی ترین دلیل هر حادثه ای هستیم....!!!

%2861%29.gif %2861%29.gif

بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست

از خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی

 

%2861%29.gif %2861%29.gif

  • Like 11
لینک به دیدگاه

گاه دل تـنـگـی در خود حس می کنم ؛

یک حـس آشنا ؛

اما نمی دانم این حس چیست ، به کجا برمیگردد ؛

در پایان ، به این نتیجه می رسم که مهم نیست برای چه چیزی دل تنگ شوی ؛

بلکه سختی و رنجی که در دل تنگی است ، به انسان حس بسیار دلپذیر و آشنایی می دهد .

  • Like 8
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...