Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۰ دستانت چه سرد است اهل کدام گذرگاه قطبی هستی ؟ بیا تا ترا به اعماق دهلیز های قلبی ببرم که هرگز بی نام تو خالی و پر نشد انجا گویی خانه ی خورشید است بیا اگر میخواهی . 10 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۰ یک بار تو هم کوتاه بیا....موقعی که داریم داد میزنیم سرهم.... یک بارم به جای من که بین رودرواسی این و اون....میگم چشم.....تو هم بگو چشم..... یک بار واسه لطیفه ای که من می خندم....الکی واسه شادیش......تو هم بخند.... یک بار نگاه کن بهم....وقتی که داری می گی سلام.... یک بار تو هم واسه آدم بودن من...با اینکه ..کوچیک ترم ازت تو نظرت.....احترام قائل شو.... . . . کاش یکبار...یکی از اینارو....ببینم دفعه بعد که باهات رو به رو شدم.... چه دنیای فابل تحمل تری می شه...اگه ما هم یک بار....به خودمون نگاه نکنیم... حال الان تقدیم تو....چه حرفم برات محترم باشه.....چه غیر قابل قبول... 14 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۰ خدا رو شکر که دو سال پیش یکی بی هیچ جرمی چنان با باطوم زد تو کمرم تا چشمام روشن بشه و بفهمم تو چه گردابی دست و پا میزنم. گردابی پر از دروغ و نیرنگ و کلاهبرداری، که تا سیلی محکمی ازش نخوری به گل های زیبای روی این مرداب لبخند میزنی. 9 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۰ من چه سبزم امروز و چه اندازه تنم هشیار است ......................... 4 لینک به دیدگاه
poor!a 15130 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۰ کاش یاد بگیریم سیاست مال سیاست مداراس سیاست پدر و مادر نداره ما مردمیم ما پدر و مادر داریم ما باید پشت هم باشیم واسه قدرت بقیه ما به جون هم نیفتیم کاش یاد بگیریم مملکت ماله همس چه موافق چه مخالف کاش بدونیم فقط ما واسه هم میمونیم هیچکدوم از کسایی که میان سر قدرت کاری برای ما نمیکنن ما خودمون باید بریم جلو کاش به خاطر ادمایی که کاری برامون نمیکنن گوشت و استخوون همدیگرو نخوریم کاش یاد بگیریم به هم احترم بذاریم چه سبز چه زرد چه بسیجی همه مردمیم ما همه هموطنیم کاش یادمون بیاد ایران مهد تمدن و صلح بوده ما با دنیا تو صلح بودیم چه جوریه که تو خودمون میجنگیم ؟ 7 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۰ تو رو بخشیدم ... واقعا بخشیدمت ... خداحافظ خاطرات ... :icon_pf (44): ... 17 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۰ [h=6]سکوتِ من هیچگاه نشانه ی رضایتم نبود ... من اگر راضی باشم با شادی میخندم ! سکوت نمی کنم...[/h] 20 لینک به دیدگاه
sinister89 4245 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۰ مسعود امروز 8 ساعت درس خووونده روی منو کم کرد :icon_pf (34): 8 لینک به دیدگاه
bme.masood 5832 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۰ وایکینگ گه 10 ساعت خونده ! یه رقابت سالم :yes: منم تلاشمو بیشتر میکنم :53tnkbetm2eof1u84pj چه حالی میده با هرکسی میحرفم میبینم هرچی تلاش کنم بازم کمه پس بازم بیشتر تلاش میکنم 9 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۰ آخ جون فردا آخرین روزه :shad: 8 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۰ خودسانسوری آرامشی برات به ارمغان می آورد که مپرس! اما این آرامش زجری به همراه دارد که باز هم مپرس! از کودکی به من آموختند دورغ بگو! نگو که هستی! نگو چه هستی! هیسسسسسسس! فکر می کنی پنهانش کن! و هر روز که به گذشته می نگرم می بینم چقدر گذشته عذاب آور بود! هرگز حتی برای یک لحظه آرزو نمی کنم به عقب برگردم! 10 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۰ نرسیده به بعضی خاطره ها ... باید بنویسند : آهسته به یاد بیاورید ... خطر ِ ریزش ِ اشک ... 12 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۰ بسمه تعالی راست است فقط یاد تو ارامش می اورد الا بذكر الله تطمئن القلوب مرسی جناب خدا ! 11 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۰ وای خدا با این همه هیجان تو قلبم الان سکته می کنم بعد از مدتها دوباره ترس هامو شکستم و رفتم سراغ آهنگ سیاوش و وقتی به این تیکه آهنگ رسیدم فریادم رو با صدای ضبط بلند کردم و چقدر داد زدم که چرا صدای ضبط دیگه بلند تر از این نمیشه که من رو کر کنه.... خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده قلبم از دوری تو بد جوری دل تنگ شده ... .. . حرف عشق تو رو من با کی بگم؟ همه حرفا که آخه گفتنی نیست.... 9 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۰ وای خدا چقدر خستم:icon_razz: چقدر استرس دارم 7 لینک به دیدگاه
Sepideh.mt 17530 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۰ خیلی خوبه که یه نفر باشه از یه راهه خیلی دور بفهمه احتیاج داری با یکی حرف بزنی و واست وقت بذاره...فقط حس کرده حتی خودت بهش نگفتی خیلی دوستت دارم...نمیدونی که چقدر! خدا شششاهده 12 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۰ از آن زمـان که کمرنگ شده ام در قلبت برای خودم مردی شده ام! هر روز، بسته بسته سیگـار می کشم و خاطراتت را دود می کنم...! 12 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۰ در یادل ازوقتی تو را شناختم راهها همه ابی شدند 3 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۰ آآآآآآآآآآآآی نمیدونی دل آدم رو چه میشکونی ، خودت بهتر از هرکی میدونی که بــــــــــارون پایـــــیــــز میسوزنه دل آدما رو... 7 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۰ مریم ها بی پروا سرکشی کردند بر دلم، تا غرور بند زده ام را هم بشکنند. زرها آشفته خط خطی کردند بر دلم، تا چرکی ذاتم را حجامت کنند. یاس ها پیچیدند بر دلم، تا فشارشان سنگ محک توان شود. ولی لاله که سر خم کرد ... ادب شدم. خدا یا سپاس. 11 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده