رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

دلم پره از دست خیلیا.متاسفانه از دست عزیزان.بیچاره ها خودشون هم تقصیری ندارن.نمیدونن

فکر نمیکردم روزی بیاد که به این نقطه رسیدم.الان به اون نقطه از زندگی رسیدم که حاظرم همه چی رو پشت سرم بذارم و از ایران برم.واسه من خفت بزرگیه.

  • Like 10
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

دیشب اتفاق عجیبی برام افتاد... :5c6ipag2mnshmsf5ju3

 

 

مثل اتفاقی که برای جین ایر وقتی که روچستر رو ترک کرد ... وقتی کنار رودی در جایی خیلی دور از روچستر نشسته بود ... وقتی صدایی رو با قلبش از دنیایی فاصله شنید ...

شنید که روچستر گفت برگرد جین ...

.

.

.

.

چه کسی من رو صدا زد ... :5c6ipag2mnshmsf5ju3 ... این صدا از کجا و از که بود؟ ... :5c6ipag2mnshmsf5ju3 ... من شنیدم که کسی من رو صدا کرد و گفت برگرد فلورانس ... :ws44:

 

 

کاشکی دنیا واسه یک شب

واسه یک شب . مال من بود

کاش نگات به هر کی جز من

واسه یک شب غدقن بودد... 5c6ipag2mnshmsf5ju3z.gif

  • Like 13
لینک به دیدگاه

لحظه هایی هست که دلم واقعاً برایت

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
می شود.

من اسم این لحظه ها را “همیشه” گذاشته ام

  • Like 12
لینک به دیدگاه

یعنی اینقدر بدم میاد از ادمایی که تا چیزی می گی میگن این واسه دخترا تو ایران نمیشه نپرس! :viannen_38:

آدم حسابی از کجا می دونی واسه خودم میخوام؟! از کجا می دونی واسه ایران میخوام؟! :icon_redface:

میخوام بدونم! دونستن هم جنسیت میخواد؟؟! :viannen_38:

اطلاعات داری بده نداری نپیچون من رو ! :viannen_38:

  • Like 14
لینک به دیدگاه

همسفـر!

 

از دلت چه خبـر؟ از دل من خبـر داری؟

 

از نگاهت چه خبر؟ از نگاه بارانی من خبـری داری؟

 

من هر روز قاصدک ها و کبوترانی همراه با عشق را به سویت می فرستم، تـا برایم از تو خبری بیاورند.

 

امـــا...

 

هر بار که باز می گردند، می گویند: تو اصلاً در انتظـار خبری از من نیستی! پنجره اتاقت را بسته ای...!

 

  • Like 14
لینک به دیدگاه

گفته بودم :

شاد باشد برایت تمام لحظاتی که زار میزند دل من حتی.

"بد جور زار می زند دل من این روزها "

در جمع من و این بغض بی قرار جای تو خالی ...

 

پ.ن:

اگر تمام شدم ...

از من اين گونه ياد كنيد :

جنگ جويی كه فقط با خود جنگيد ...

  • Like 16
لینک به دیدگاه

درختان بر تن لباس گرم دارند در این فاصله از مهرت....تا آذر....

ولی چه تناقضی است که رنگت گرمه...ولی حال و هوایت سرد....

با این حال سوسوسی چراخ برق و رقص لامپ های پشت ویترین....می شن تنها تابلوهای راهنمایی انگار....

با این تفاوت که هرکدوم راه خودشونو نشون میدن.....

توی شب های پاییزی...یک راه قشنگه....جاده...با تابلو راهنمایی برگریزون.....بقیه اش مصنوعیه....

راه قشنگ پاییزی..تقدیم نگاهت...

 

 

  • Like 20
لینک به دیدگاه

وقتایی که دلم یهو واسه یکی تنگ میشه

کپ میکنم

هیچ جوری ذهنم متمرکز نمیشه

مخصوصا وقتی نمیتونم واسه بقیه توضیح بدم چرا و برای چی دلم تنگ میشه واسه این ادم....

مدام تکرار میشه اسمش تو ذهنم و دیوونم میکنه

حتی اگه همین چند دقیقه پیش پیشش بوده باشم یا باهاش حرف زده باشم

این دل تنگی ربطی به هیچی نداره

یهو میاد اما یهو نمیره

کم کم میره

جونم و میگیره تا بره

 

دلم تنگ شده ....

برو دیگه ...

  • Like 15
لینک به دیدگاه

واقعا چقدر زمان زود میگذره

امروز کل دوران بچگیم اومد جلو چشمام

چقدر کیف میداد وقتی اونموقع میشتیم با بچه محلامون واسه ایندمون فکر و خیال میکردیم

کی فکرش و میکرد روزی به اینجا برسیم

گاهی لازمه البوم خاطرات و ورق بزنیم تا بدونیم چی بودیم و چی شدیم

راستی هنوز اولین کفشی که پوشیدم و دارم قد یه انگشته هر وقت میبینمش خندم میگیره:ws47:

  • Like 14
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...