رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

کاش حداقل قطرات اشک واسم نبودنتو قابل تحمل میکرد ، اما افسوس اونقد قدرتت زیاده هیچ چیز توانایی این کارو نداره .... :sigh:

 

کسی نیس کمکم کنه ؟؟؟ :sad0:

 

خدایا .........

  • Like 12
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

آخا این یعنی چــــــــــــــــــــی؟!!!!:w000:

من بعده 4هفته اومدم و میبینم حدود 70 تا پیام دارم و ازون 70تا سیُ خورده ای پیام خصوصیه!!!! کلی با تعجبُ ذوق بازشون میکنم و میبینم همشون تبلیغاتین!!!! آخه یعنی چی؟:w000::w000:

من الان شیکست خوردم!!!!چجور با احساسات جوونه مردم بازی میکنین؟؟؟!!!:sad0:

  • Like 19
لینک به دیدگاه

شب خوابیدی تو تختت هی قل میخوری.. !بعد گوشیتو بر میداری مینویسی"خوابم نمیبره"... !

سرد میشی...!

یغض میکنی...!

میبینی هیچکسو نداری که واسش اینو بفرستی...

 

لعنتی...!

  • Like 20
لینک به دیدگاه

دقیقا 100 روز از رفتنت گذشت ....sigh.gif

دلم خیلی برات تنگ شده...hanghead.gif

 

الان تو از همه به خدا نزدیک تری واسم دعا کنhanghead.gif

امیدوارم روحت همیشه شاد باشه:icon_gol:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

بعضی وقتا اینقد دلم میخوادت که تو اون لحظه همه ی دنیا رو مقصر دوری مون میدونم.

اون وقته که بی جهت بداخلاق میشم، بغض میکنم، اشک میریزم و دوست دارم با همه قهر کنم،

 

حتی با خودت...hanghead.gif





  • Like 13
لینک به دیدگاه

چه دنیای نامردیه

اینو همیشه میگم

دیگه واسه ادما مهم نیس دوست باشی یا دشمن ، محبت کنی یا خشم ، همه رو به یه چشم میبینن ====> اینه درد واقعی :icon_redface:

  • Like 17
لینک به دیدگاه

دانشجویان عزیز ، به لحظات ملکوتی " غلط کردم از ترم بعد می خونم " نزدیک می شویم :icon_pf (34):

  • Like 16
لینک به دیدگاه

یه جایی خوندم نوشته بودم "تنهایی که طولانی میشه، معیار دوست داشتن عوض میشه"

اما من میگم: تنهایی که طولانی میشه، چیزایی که شاید قبلا برامون کم اهمیت بودن تو چشم میان و ممکنه دلتو به اونا ببندی...ولی حواست باشه... گاهی سپری کردن لحظه ها با تنهایی، بهتر از سپری کردن اونا با آه و افسوس .

  • Like 18
لینک به دیدگاه

شصت درصد ترافیک تهرون واسه نداشتن کاباره است . حالا چرا؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

+ بیست درصد خودروها دارن دنبال داف میگردن

+ بیست درصد خودروها دافو جستن دنبال جا میگردن

+ بیست درصد خودروها مامورن میخوان اونا رو بگیرن

  • Like 12
لینک به دیدگاه

دختره زبون پسره رو تا ته حلقش میفرسته تو !

بعد حالا تو خونه سر سفره هی میگه نه بابا این لیوان دهنیه ...

ازش نمیخورم ... !

 

بزنم سر و تهش و یکی کنما :|

 

والا

  • Like 15
لینک به دیدگاه

سادگی واژه‌های من، گواه زیبایی چشمهای تست،

 

لطافت باران هیچ می شود، اگر قطره‌ای از آن همه روی گونه‌ات بنشیند،

 

نکند امشب باز دلت گرفته باشد؟ .....

 

 

 

آری امشب بد جوری دلم گرفته:hanghead:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

زُغال اَخته شده ایم در این سرما..که اگر لَبو بودیم در بساط لبو فروش..فروش مان بهتر بود!:ws37:

 

تُرش می گوییم...تُرش رویی می بینیم!...حتما انصاف است دیگر..

 

نمی دانم چرا بر خلافش خوبی می کنیم..باز تُرش رویی می بینیم؟!

 

آها...مثل همیشه ممکن هست ایراد از مزه ی دهن خودمان باشد...وگرنه دیگری که به عهده نمی گیرد مسولیت این تُرشی را!

 

خوب این میان یکی هم باید پیدا شود که خلافِ جهت رود شنا کند...

 

بالا و پایین گوسفندان رو خوب نگاه کند که گرگی در لباس میش به آن نیاندازند دیگر....

 

سر را بالا و پایین نکند قبل از تایید و انکار....ببیند خوب..بشنود خوب...که بدهکار خود و دیگری نشود...

 

لوپِ کلام...:ws3:هر هِری که به ذهنش رسید به زبان نیاورد...:ws37:

 

 

پ.ن:امان از این سرما...که تُرش زبانم می کند....:ws37:

 

 

موخره:نوشته ی فوق تحت تاثیر خوردن یک کاسه زغال اخته آمد بر کاغذ مجازی...در حالی که دیگران در حال خوردن لبو بودند!

 

من این میان نخواستم لبو باشم!....خواستم تُرش باشم....:ws37:

  • Like 14
لینک به دیدگاه

اونقدر غم ها بر روی هم سوارند که درون دلم جای محبت و صفا و.....

دیگه داره تنگ میشه و اینقدر ای کاش... ای کاش ها و افسوس ها وآرزوها

وارد دلم شدن که تصمیم دارم این 2 روز تعطیلی به یه جای دور از شهر

به کوه و دره ای بروم و آنجا همچون فریاد بزنم و فریاد بزنم تا شاید اگر

خداهم باز صدایم نشنید حداقل خودم انعکاس صدایم را بشنوم ...

حتی شاید اندکی از این کوه غم از دلم کاسته شود ودلم سبکتر

شود.... یک دل تنها مگه چقدر تحمل داره

باز هم ( ای کاش ) همه دوستان شاد باشند.

 

  • Like 11
لینک به دیدگاه

حس یک عاشق شبگرد را دارم

که در خواب و خیال

راهی پس کوچه های شاعرانه می شود

در دلم هر لحظه سیل ِ

خاطراتت ، ناگزیرــ

طرحی از یک شعر تازه ،

یک ترانه می شود

  • Like 8
لینک به دیدگاه

فکر کنم کم کم دارم دیوونه میشم از دست خودم

الان احساس می کنم هویج از من به درد بخورتره

والا چه فایده داره زنده باشی ولی نتونی اونجور که میخوای زندگی کنی

هر روز صبح پاشی و ببینی دنیای که ساختی در حال فرو پاشی

وقتی با یه هموطن نمی تونی چهار تا دیالوگ سالم ارتباط برقرار کنی

فایدش چیه

الکی به خودم امید میدم که شاید میزون بشه حالم ولی هر روز دریغ از دیروز

اصن یه وضعی :ws3:

  • Like 20
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...