رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ای خدا!من نمی دونم این چه حسیه که بعد یه مدت تعطیلی نه تنها دلم واسه یونی و بچه ها تنگ نمی شه،کلا دوست ندارم از شعاع 20 متری یونی هم رد شم!:hanghead: من 15 ساله دارم این حسو 2 بار در سال تجربه می کنم،هربار هم سعی می کنم باهاش مقابله کنم اما با یه تعطیلی دوباره همه چیز برمی گرده به قبل!:4564:

خدا جون این بار هم کمکم کن لطفا!:5c6ipag2mnshmsf5ju3

 

######

چرا خوابم نمی بره؟بابا من 20 ساعته بیدارم!:sad0:

مرا مجبور به استفاده ی نادرست از حرفه ام نکنید ...:w000:

 

:whistles::whistles::whistles:

  • Like 24
لینک به دیدگاه

همیشه فکر می کردم چرا تا یکی به دیگری ابراز علاقه می کنه ، با این که طرف مقابل شاید خیلی هم منتظر این لحظه بوده ، اما تا می فهمه دیگری خواهانش شده به راحتی می گذره و می ره ؟!

 

امروز درک کردم که آدما خیلی عجیبن و در عین حال خیلی احمق، و البته طماع!

همیشه دوست دارن که دنبال چیزی که خواهانش هستن بدَوَن ؛ به همین خاطره که اگر همون چیز به راحتی براشون مهیا بشه براشون ارزشی نداره !

همیشه فکر می کنن بهترین ها از آن دیگرانه و در دور دست ها و این قدر در این آرزوهاشون غرق می شن که یادشون می ره جایگاه خودشون ، بغل دستشون و جلوی پاشون رو نگاه کنن ؛

و وقتی همین ها رو هم که براشون ارزشی نداشته از دست بدن با حسرت می شینن و بهش فکر می کنن

 

واقعا چرا ما آدما این جوری هستیم؟!:hanghead:

  • Like 24
لینک به دیدگاه

دارم م م م م رادیو گوش میدم برنامه صبح ایرانی ی ی

 

 

این رو گذاشته

 

باز آمد بوی ماه مدرسه *** بوی بازی های راه مدرسه

 

بوی ماه مهر ماه مهربان *** بوی خورشيد پگاه مدرسه

 

از ميان کوچه های خستگی *** می گريزم در پناه مدرسه

 

باز می بينم ز شوق بچه ها *** اشتياقی در نگاه مدرسه

 

زنگ تفريح و هياهوی نشاط *** خنده های قاه قاه مدرسه

 

باز بوی باغ را خواهم شنيد *** از سرود صبحگاه مدرسه

 

روز اول لاله ای خواهم کشيد *** سرخ بر تخته سياه مدرسه

 

:banel_smiley_4:

 

چقد بدم میاد از بوی ماه مهررررررررررررررررررررررر31.gif31.gif31.gif31.gif31.gif31.gif31.gif31.gif31.gif31.gif31.gif31.gif31.gif31.gif31.gif31.gif

  • Like 10
لینک به دیدگاه

1 ساعت عقب کشییدیم آقا ما مکافات داریم تو خونه:icon_pf (34):

جرات نمیکنیم برنامه هامونو ساعت اعلام کنیم هر چی میگیم میگن با ساعت قدیم یا جدید:icon_pf (34):

  • Like 12
لینک به دیدگاه

آخ جون تونستم اولین قسمت سریال کلاه پهلوی رو ببینم :hapydancsmil:

 

امشبم قسمت دومشه

 

کلی حرف داره توشااااااااااااااااااااااااا

کلی

فقط داره از افعال معکوس استفاده می کنه (حالا فکر کن می کنه )

کارگردان سریال کیف انگلیسی با بازی عالی لیلای عزیز خودم یادتونه ؟

ضیاالدین دری

درسته تو این مملکت هیچوقت نمیزارن یه سریال بی طرف ساخته بشه ولی بازم درنوع خودش می تونه مفید باشه

 

درضمن آیت اللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللله :putertired: علم الهدا از دیدن خانوماش چیز شده :ws28:

 

 

داشتم فکر می کردم خانومای این سریال چیزکننده بودن یا خانومای سریال یوسف :ws38:

 

ولش کن به من چه

 

جمعه ها ساعت 10 پوآروی محبوبمو می دیدم حالا که به مهپاره دسترسی ندارم میشینم اینو می بینم :sigh::hanghead:

 

پ.ن : بعد از سه سال و اندی این اولین باره دارم میشینم پای رسانه میلی :icon_razz:

  • Like 21
لینک به دیدگاه

دخمل خانومای عزیز هر وقت غاط زدین

هروقت مختون هنگ کرد

هروقت کلافه بودین

هروقت استرس داشتین

هر وقت موقع کار رو پروژه تون بعدشو ندونستن چیکار کنین

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فقط کافیه برید جلو آینه و یه دست قشنگ از ته آرایش کنید:ws3:

رژ غلیظ (برق لب یادتون نره )

سایه چش ازنوع جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغ و شیطانیش

رژگونه درحد چیییییییییییییییییییییییییی

لاک ناخن

ناخونای پاتونم یادتون نره:w02:

مدل موی عجق وجق

 

بعععععععععععدش

انقدهههههههههههههههه آدم از استرس خالی میشه :ws37:

 

 

 

درضمن یه شام مفصل هم نوش جون فرمودم پش بندش یه لیوان بزرگ چاییییییییییییی پررنگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ

 

کلا امشب زدم به سیم اخر:(2310):

 

الانم فکر کنم برا پاک کردن این همه رنگ و لعاب باید برم زیر دوش آبicon_pf%20(34).gif

  • Like 21
لینک به دیدگاه

توجه..توجه....طبق آخرین اخبار رسیده دوستان با حضور کم نظیرشون در رای گیری مسابقه ی تالار...در شرکت در اون کم همتی کردن و گفتن...ما رای می دیم یکی دیگه شرکت کنه!!!:banel_smiley_4:

های تویی که پریدی به گزینه ی مسابقه ی طنز رای دادی!!

های تویی که نیشت وازه...ببخشید بازه!!!!:4chsmu1:

های تویی که نمک رو زخم نیستی....نمک شور نیستی...نمک به اندازه هستی...:ws37:

 

های حتی تویی که صبح تا شب خسته می نویسی...بیا بنویس..از خودت بنویس...خاطره بنویس...خاطره ی بچگی بنویس...:babygirl:

 

دیگه نمی خواد ببافی که!!!:ws3:

 

باید بشینی فسفر بسوزونی یادت بیاد......!!!:w02:

 

یک آتشی پارگی...یک دست به گل آب دادن....ی:hrqr6zeqheyjho1f9mxک به معنای واقعی رفتن از دیوار راست به بالا...:w12:

 

یک شیرین زبونی......:tt2: یک دروغ پدر و مادر رو جلوی آیفون رو کردن که بابا خونه است ولی می گه نیست!!!....:ws3:

 

یک حرف خصوصی خانوادگی تو خونه رو بیرون گفتن......نظر مادرتون در مورد خواهر شوهرش رو تو روش گفتن.....:whistle:

 

از این خاله زنک بازی ها هم داشتین..بیاین...:ws3:

 

بیاین تو روخدا....

 

بیاین یکم بخندیم!!!!...:ws28:

 

نیشمون رو وا کنیم...تو یک تاپیک بگیم گور بابای در به دریمون..گوربابای خستگی مون...گوربابای نادانی بعضی ها که حرص در میاره....گوربابای اونا که چشم دیدنمون رو ندارن....گوربابای دوروغ گو ها.....:ws37:

 

بیاین در حد یک تاپیک یک مسابقه بخندیم....وقت هست بازم زانوی غم بغل بگیریم...:ws37:

 

 

 

نشانی نویسنده:زندگی/سر دوراهی بچگی/کوچه ی خاطرات/پلاک خنده

نشانی گیرنده:خودتون

 

 

خاطرات خودتون رو به صاحب تاپیک ذیل بفرستین.....فقط نمک یادتون نره....به اندازه باشه....:ws3:

 

[h=1]فراخوان مسابقه : خاطره ای از کودکی ( طنز )[/h]

  • Like 18
لینک به دیدگاه

دیروز که باز هم لبانت طعم گس گرفته بود

 

عینک تیره ات را روی میز گذاشتی

 

چشمانت را بستی

 

و ذهنت عریان شد

 

غافل از اینکه ...

 

پشت این تیرگی

 

یک تن عریان انتظارت را می کشید

  • Like 19
لینک به دیدگاه

خدا نکنه از دهنت بپره به یارو بگی...

 

ایول چقدر کارت خوبه... چقدر حرفه ای هستی... چقدر........... و خلاصه ازش تعریف کنی...

 

همچین خودشو میگیره که از گفتت پشیمون میشی... :-ا

  • Like 20
لینک به دیدگاه

به تیمور گفتم

چیه این همه نم و رطوبت

حایی که برف میاد صب مردم پرده را میزنند کنار همه چی را سپید سپید میببند زیبای زیبا

اینجا چی ؟ صب پا میشی همه جا خیس و نمناکه

اصن ادم باید زیر برف زندگی کنه کار کنه بازی کنه عاشق شه بره ، بیاد ...

 

تیمور گفت:

.

. و ازادی برای مردم مثله همون برفی هست که میگی

ما اسیر هوای نمناکیم

 

تیمور همون سایمه که بام حرف میزنه.

  • Like 16
لینک به دیدگاه

اونوقتا من و خواهرم یه اتاق داشتیم

هفته اول مهر پدرم همیشه صُبا ساعت هفت می اومد تو اتاق

با یه لحن آهنگین می گفت "مدرسه ها باز شده"

ما دو تایی اینقد از این آهنگ و جمله بدمون میومد

یکی از بچه ها نوشت خوشحالم از اینکه بچه مدرسه ای نیستم

من حسرتشو می خورم ...

  • Like 17
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...