رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

باد می آید...

باران می آید...

دارم برای تو مینویسم...

بگذار نامه ها و خاطراتمان مرا دوباره عاشق کند...

  • Like 6
لینک به دیدگاه

الان این جمله ی نادر ابراهیمی تو ذهنمه که:

 

تحمل تنهایی از گدایی دوست داشتن آسان تر است...تحمل اندوه از گدایی همه ی شادی ها آسان تر است...سهل است که انسان بمیرد تا آن که بخواهد به تکدی حیات برخیزد...

 

آسان تر است.............

سهل است................

  • Like 15
لینک به دیدگاه

می دانی...؟؟

بعضی ها را هرچه قدر گوش دهی ......عادت نمیشوند!

بعضی ها هرچه تکرار شوند ...باز بکر اند و دست نـخورده!

دیده ای؟!

شنیده ای؟!

بعضی ها بی نهایت اند!...

اما فقط بعضی ها..

  • Like 11
لینک به دیدگاه

چند وقت بود خیلی به خودم میبالیدم

من کارم روابط عمومیه

من ادما رو میشناسم

من از کور در نمیرم

من خیل صبورم

امروز فهمیدم هنوزم با این همه تجربه

بی وقت از کوره در میرم و بی گناه مجازت میکنم

هنوزم بدجوری د ل میشکنم

 

بعضی وقتا این تلنگرا خوبه

میفهمی کجای کاری

  • Like 14
لینک به دیدگاه

بوی تند رفتن میاد.....

 

بوی کهنگی حرف ها، بوی خسته شدن از بسته بودن گوش ها.....

 

نمیدانم بو از این خانه است یا از خانه همسایه.

 

اما به هر حال این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست،مشکوکم ........ :JC_thinking:

  • Like 20
لینک به دیدگاه

این روزها سرشارم از معنی ام ...

 

اما زبان دهانم را تفکر داده بر باد ...

 

 

تفکر جز با عقل نیز ممکن هست که بسی شایسته تر است.

  • Like 14
لینک به دیدگاه

یک تخت...یک صندلی.....یک میز....

دفترچه مشق.....با نقاشیه یک پسر که داره با گچ رو تخته می نویسه....بابا آب...بقیه اش نا تمامه....

من و یاد دوران دبستانم انداخت....

دفتر رو وا کردم....حوصله ام سر رفته بود...

اول دفتر نوشته ام ....

به نام او....او که دوست بود...هست...خواهد بود....

من به یادتم...

صدام رو می شنوی...

من به یادتم...گاه دست می کشم به چشمام...تو تاری چشمام...باز به یادتم...

صدام رو می شنوی....

رو میز یک لیوانه با یک پارچ شیشه ای آب...

یک قورت می خورم...

می گم به یادتم...

از لای کرکره ها نور می اد داخل....کم رنگه....ولی روشن می کنه فضایی که تو توش نیستی...

پس منو به یاد می اندازه که بگم به یادتم.....

من حق ندارم داد بزنم....آخه رو دیوار قاب عکسی هست که میگه هیس...

پس آروم میگم...

حدا کنه بشنوی...

من به یادتم...

  • Like 14
لینک به دیدگاه

فردا روز مهمی هست

اما من دل و دماغ 5 سال پیش و ندارم

میدونم خب دلش خیلی میشکنه از بی ذوقیام

اون پر از شوق داره این راهو میره واسه اولین بار

ولی واسه من این راه یه راهه تکراریه

خب چی کار کنم

شرمنده ام

همیشه به روم نمیاری

و این منو بیشتر میشکنه

کاش یه بار بگی از دستم خسته شدی

ولی نمیگی که ...

دوست دارم

هر چند که خیلی کم پیش میاد بهت بگم

خیلی دوست دارم

  • Like 18
لینک به دیدگاه

گاهی اوقات بعضی آدما با رفتارشون اعصاب آدم رو خورد میکنن... :ws25:

ولی اگه بدونی که رفتار اون از یک مشکل و یا بیماری ناشی میشه عصبانی که نمیشی هیچ...

دلتم براش میسوزه... :there:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

اگه شد ما یک بار بلال بخوریم،این ذرت هاش لای دندونمون گیر نکنه !!! :ws37:

 

تا میایی قورت بدی،هی باید لای دندونت را تمیز کنی.

 

ما نفهمیدیم بالاخره این بلال لذت بخشه یا زجر آور !!! :JC_thinking:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

نمیدونم چرا من هرچی تو f.b میگردم دوستای دوره دبستانم پیدا نمیشن! :no:

رفیقایی داشتیما! کلا با تکنولوژی غریبه هستن... :icon_razz:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

وقتی پشت تلفن ازم پرسید خوبی

گفتم خوبم

خندون هم جوابشو دادم خیلی پر انرژی

صدامو کردم کپی شادی

تا خیالش ازم اسوده باشه

اخه خودش خیلی فکر داره دیگه نمیخوام فکرش درگیر منم بشه

اخ اگه بتونم این روال رو تا اخر در پیش بگیرم

اخه اگه بتونم این طاقت صاب مرده مو فولادیش کنم:ws37:

اخ اگه بتونم دم فرو ببندم :ws37:

سارا خانوم بزرگ شو

خانوم شو

سارا خانوم طاقت بیار

سارا خانوم جنستو پولادین کن وگرنه باختیا :ws37:

  • Like 12
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...