رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

غربت یه دیواره بین تو و دستام

 

یک فاجعست وقتی تنها تو رو می خوام

 

غربت یه تعبیره از خواب یک غفلت

 

تصویری از یک کوچ در آخرین قسمت

 

وقتی ازم دوری از سایه می ترسم

 

حتی من اینجا از همسایه می ترسم

 

غربت برای من مثل یه تعلیقه

 

یک راه طولانی روی لب تیغه

 

این حس آزادی اینجا نمیرزه

 

زندون بی دیوار سلول بی مرزه

 

این حس آزادی اینجا نمیرزه

 

زندون بی دیوار سلول بی مرزه

 

وقتی ازم دوری شب نقطه چین میشه

 

دیوار این خونه دیوار چین میشه

 

وقتی ازم دوری از زندگی سیرم

 

دنیا رو با قلبت اندازه می گیرم

 

این حس آزادی اینجا نمیرزه

 

زندون بی دیوار سلول بی مرزه

 

غربت یه دیواره بین تو و دستام

 

یک فاجعست وقتی تنها تو رو می خوام

 

غربت یه تعبیره از خواب یک غفلت

 

تصویری از یک کوچ در آخرین قسمت

 

وقتی ازم دوری از سایه می ترسم

 

حتی من اینجا از همسایه می ترسم

 

غربت برای من مثل یه تعلیقه

 

یک راه طولانی روی لب تیغه

 

این حس آزادی اینجا نمیرزه

 

زندون بی دیوار سلول بی مرزه

 

این حس آزادی اینجا نمیرزه

 

زندون بی دیوار سلول بی مرزه

  • Like 7
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

خدایا هیچ وقت ننگ رسوایی رو به پیشونی من نزن:icon_gol:

خدایا بزام خطامو فقط خودت بدونی و من فقط شرمنده خودت باشم...

خدایا چون میدونم آخرش منو میبخشی:hanghead:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

خیلی خوشحــــــــــــــــــالم................. w34.gif

 

خدایا ببخش که ندیدمت................... ببخش که بنده بدی بودم...........

 

 

 

خداجون واقعا امشب به من هدیه ای دادی ، به بزرگی آینده پیش روم ،به اندازه همه ثانیه ها و لحظات سوخته گذشته ، امشب معجــــزتو بهم نشون دادی..........

 

 

دیگه نــــــــــــاراحت نیـــــــــــــــــستم.................

 

 

دلم میخواد داد بزنم............

خدا جون ممنونــــــــــم ازت............... heartshape2.gif

 

 

مثله همیشه هوامو داشتی.............................budhug.gif

  • Like 13
لینک به دیدگاه

سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد.

پائولو کوئیلو

 

 

آبجی عزیزم امیدوارم همیشه همینقدر عاقلانه تصمیم بگیری...

 

من محکوم شدم به بی احساسی ولی دراصل قضیه برای من منتفی بود و حل شده و تموم شده برای همین فقط شاهد برخورد ها بودم.. چقدر بعضی ها روحشون کثیفه .. خدایا خودت کمکشون کن..

  • Like 11
لینک به دیدگاه

سربرگ دفتر نوشم:‌ "او"/نگاهی انداختم

خط خوشی ندارم!

پاره كردم /و دوباره نوشتم

و دوباره و دوباره و دوباره...

 

دلم را آشفته کرد؛خط خطی های بدخط/

دگر بار پاره كردم/و این بار نوشتم: "دوست"/از خودم پرسيد/مرا درک خواهد كرد؟!

 

برگ سياه شده را باز پاره كردم./و بر سپيدی کاغذ اينبار نوشتم: "تو"

لبخندی زدم اما/دلم لرزيد.

 

به ندايی باز،/برگ پاره كردم

و سياه تر اينبار نوشتم: "من"

از ته دل خنديدم!

ورق زدم،

برگی دگر نبود..من بودم تنها....

 

ps:

سر خط دفترت؛ وقتی می خوای بنویسی زندگی، یه نیم نگاهی هم به انتهای خطت داشته باش؛حواست باشه که کج نری!!

  • Like 15
لینک به دیدگاه

رفته بودم سایت اینترنت دانشگاه، پشت سیستم یه دختره نشسته بود، تو نواندیشان بود، آواتار فروغ همون که یه لب گنده بود رو دیدم دی شدم. :دی

  • Like 12
لینک به دیدگاه

گندبزنن به این رییس های شرکت ها خصوصی مخصوصا وقتی نیم کیلو سواد ندارن و فقط هر چی میبینن و خوششون میاد تو باید فراهم کنی whistle.gif

هر روز میاد سفارش کوفیتیشو تغییر میده هی میسازم هی میاد از اول تغییر میده

من نمیدونم یه شرکت چقدر باید سایتش پیشرفته باشه مگه ؟

فک کرده من گوگلم :banel_smiley_4:

یه چیزی یه جایی دیده میگه توقع داره من بفهمم موضوع چی بوده و چه جوری طراحی شده بوده و اسمش چیه و ...

ای کوفت مرض

نخواستیم اصلا واسه تو طراحی کنیم چیزی

 

توقع یه کارایی و داره که هنوز شرکت های گنده دنیا بهش نرسیدن w000.gif

 

الان گفت دیگه همینه سفارشم اگه فردا همین موقع باز عوض نشده بود :banel_smiley_4:

w000.gif

چرا خانوما نمیتونن تصمیم بگیرن

به من چه سایت فلان کس فلان جوره این میخواد کم نیاره

یه بار بگو قضیه چیه چی میخوای تموم شه بره دیگه

 

300 تا سایت و با هم قاطی کرده از هر کدوم یه چیزی میخواد

 

اهwhistle.gif

 

 

واسه دو زار پول ادم به چه غلط کردن هایی باید بیفته

نخواستیم

  • Like 11
لینک به دیدگاه

دیشب کودکی مرد ، به دلیل گرسنگی

چه آسان به خاک پسش دادیم

و چه دردناک تر از مرگ او داستان مادرش که برای قرص نانی تن به هر کاری آن هم

نه از روی خوشی ... از روی اجبار

 

راستی زیارت همسایه اش قبول ... مکه رفته بود

  • Like 7
لینک به دیدگاه

دنیای قشنگی نیست، آدمها مثل رودها جاریند، زلال كه باشی سنگ هایت را می بینند، برمی دارند و نشانه می روند، درست به سمت خودت'‎

  • Like 8
لینک به دیدگاه

امروز واسه چندمین بار احساس کردم نباید حقیقت رو گفت.....توی این دوره زمونه باید دروغگو باشی تا باورت کنن......لعنت به من....چرا من آخه؟!!!

:sigh:

خدایا.....تو شاهد بودی من حقیقت رو گفتم.....چون دیدم اون دقیقا توی جایگاه 2 سال پیشِ خودمه.....نمیخواستم مثل من بشه.....تَوَهُم برگشتنشو داشته باشه.....

 

اون موقع من کسی رو نداشتم که بهم حقیقت رو بگه.....پس با سر خوردم زمین.....

 

نمیخوام اون مثل من بشه......حتی اگه مجبور بشه راجع به من یه قضاوت نادرست داشته باشه ......ممکنه فکر کنه همه حرفام دروغ بوده.....یا دست به سرش کردم.....

 

ولی میدونم بلاخره همه چیزو میفهمه......امیدوارم که فقط اون موقع پیش خدای خودش شرمنده نشه.....چون من از الان بهش این حق و میدم که شک کنه.....این حقه اونه.....

 

ولی میدونم یه روزی میفهمه که حقیقت چی بوده....شاید اون موقع دیگه من نباشم که بهم بگه:

 

تو راست میگفتی.....!!

  • Like 11
لینک به دیدگاه

این و برای سارا میذارم دیگه هاپو نباشه:w58::ws3:

 

[flash=witth=25heigh=25]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

:w31:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

همیشه فکر میکردم این نهایت سردی منه

 

الان میبینم من به وسعت بی نهایت میتونم سرد باشم!

 

 

 

 

هر چی هوا روبه گرمی میره عمر من و اخلاقم یخ میزنه.

  • Like 14
لینک به دیدگاه

لحظه لحظه زندگیم داره مثه جرعه های آب سرکشیده میشه و به تموم میشه و من همچنان دست رو دست گذاشتم و مات و مبهوت بدی و زشتیای روزگارم:w58:

  • Like 9
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...