رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

ايول گاه نوشته ها ....

بهترين بخش فروم ها همين جاست كه ميايم و بي تعارف از دل گرفته ميگيم ميريم / دقت كرديد چقدر آدم خالي ميشه خداوكيلي خيلي حال ميده / هيچكس نميشناسد فقط مياي ميگي يك عده هم ميخونن

  • Like 14
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

امان از دست این تابستون :

صندل میپوشی یه جای پاتو میزنه

کفش انگشتای کوچیکتو..:banel_smiley_4:

 

هوا هم که خنککککککککک یعنی میترسم دو قدم راه برم

  • Like 10
لینک به دیدگاه

پریروز سه تا دختر خانم جلوم داشتند توی خیابون میرفتند موهاشون تیفوسی بود بعد همه با تعجب بهشون نگاه میکردند.. من نفهمیدم واسه چی؟

شما میدونید علتش چی بود؟

:ws52:شال هم سرشون بود چیزی هم بیرون نبود از موهاشون به اون صورت....

 

یعنی من حالم از نگاههای مردم بهم خورد جای اونها:icon_razz:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

خـــــــ...ـــــــدایــــا

 

 

پـــــــراز حــرفـــــم بــــرای گفــتـنــــــــــ

 

 

ایــــــن بــار پـــیــامبــــــری بـفــــرســـتــــــــ

 

 

کـــه فقـــــط... بشــــــــــــــنـــود

  • Like 7
لینک به دیدگاه

گوگوش :علی تو زن داری ؟

بهروز : نه بابا زنمون کجا بود

گوگوش : نامزد داری ؟

بهروز : رفتم سربازی وقتی برگشتم حامله بود

گوگوش : پس چی داری ؟

بهروز : بابا ولمون کن نصفه شبی مصبتو شکر مارو یاد چیزهایی که نداریم ننداز هر چی خوردیم پرید. ای دایی ای دایی بگم چی بشی این نون رو انداختی تو دومن ما....

behrooz-vosooghi (31).jpg

 

behrooz-vosooghi (53).jpg

behrooz-vosooghi (6).jpg

 

  • Like 15
لینک به دیدگاه

یادش بخیر..یه روزی با چه ذوق و شوقی اومدم نواندیشان.....دوستای خوب و صمیمی و یک رنگ....البته اینجور فکر میکردم...از مهندسا جدا شدم و اومدم اینجا...واقعا که نت برای من یه دنیایی شد...حالا اینجا رو هم انگار نمیخوام...چقدر بیهوده بود فکرم..نه جای موندن و نه توان برگشتن و نه علاقه ای برای حضور در دنیای مجازی...چی شد اون ذوق و شوق که از بعضی اوقات همه زندگیمون میزدیم برای نت....

  • Like 27
لینک به دیدگاه

چه فایده ایست در این زندگی، که قبل از انجام هر کاری باید به بهشتی و جهنمی بودن اون کار فکر کنیم :sigh:

واقعا نمی فهمم ... درک نمی کنم معنای زندگی رو ...

اگر من اومدم به این دنیا تا زندگی کنم پس چرا باید به همه چیز رو به پای یه وعده ، به پای بهشت و جهنمی که فقط ازش شنیدم هدر کنم ! و اگر هم تقدیر اینه که اول و آخر توی یه دنیای دیگه باشم پس چه حاصلی داره زندگی توی این دنیا ! :hanghead:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

به تو خو گرفته بودم، یادته؟

دیگه از دست رفته بودم، یادته؟

خنده های بی تبسم، یادته؟

پشت سر حرفای مردم، یادته؟

سر رو شونه هات گذاشتم، یادته؟

هیشکی رو جز تو نداشتم، یادته؟

بی خبر گذاشتی رفتی، یادته؟

منو دست ِ کم گرفتی، یادته؟

  • Like 6
لینک به دیدگاه

این روزها بیشتر از همیشه تنهام...

همه رفقا ادعای معرفت میکنن اما توی این چند روزه هیچ کدوم برای پرسیدن حال سراغی ازم نگرفتن !

فقط سوال درسی دارن

این ترم که می دونن من درس نخوندم خیلی خیلی کمتر از ترمای پیش شده این تماس های کاریشون

ای بابا ...

ایراد نداره حتما همین رفتار طبیعی تره دیگه! hanghead.gif

  • Like 20
لینک به دیدگاه

یعنی نمیدونم چه صیغه ای هست

یکی دیگه قراره خرید کنه یکی دیگه خرید میکنه:w58:

البته منم قصدشو داشتما ولی خب ...

ببینم میتونم دیگه مثل آدم راه برم با این صندلهای جدید...

یعنی اگر هر فصل من چند جفت نخرم اصلا کارم نمیشه ها....

  • Like 4
لینک به دیدگاه

توقع اینکه همه مثل ما فکر کنن خود دیکتاتوریه . حتی اگر تفکر ما بهترین تفکر باشه ( البته اعتقاد به اینکه ما بهترین فکرو داریم یه جور بیماریه که خیلی خطرناکه ، تهش به مدیریت جهان میرسه :whistle: )

 

در کل به بقیه اجازه فکر کردن بدیم ، لطفا .

  • Like 14
لینک به دیدگاه

سخت ترین درد زندگی اینه که به زور لبخند بزنی تا کسی نفهمه مشکل داری که داری داغون میشی .... اما یه روز بعد از چند سال جلوی همون آدم یک ثانیه یک کلمه یه آه کشیدی محکومی به کم طاقت بودن خدایا به من یاد بده اگر مشکلات دیگران رو نمیدونم اگر میبینم کسی لبخند میزنه فکر نکنم خوشبختی داره خفش میکنه قضاوت نکنم ..... ای خدا بازم شکرت .... از این دوستای گل و بلبل ! :a030:

  • Like 11
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...