felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۰ برای اینکه زیرا..........:girl_in_dreams: 4 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۰ تنها تفاوت ما این است : تو به خاطر نمی آوری برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام من از خاطر نمیبرم ! لینک به دیدگاه
sinister89 4245 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۰ چرا که زیرا؟ آیا یا نه؟ کی میری کجا؟ چطوری یا نه؟؟؟:tt2: 2 لینک به دیدگاه
hamidbala 2844 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۰ اخخخخخخخخ چه حالی می ده این پرسپولیس رو برد! 4 لینک به دیدگاه
.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۰ تن تو نازک و نرمه ، مثه برگ تن من جون میده پرپر بزنه زیر تگرگ 13 لینک به دیدگاه
shirin.agro 6340 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۰ می نويسم (( د ي د ار )) تو اگر بي من و دلتنگ مني ... يك به يك فاصله ها را بردار 9 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۰ گاهی اوقات همه چی تکراری میشه و این تکرار خسته کننده ست! گفتن حرف دل هم برای من تکراری شده... 11 لینک به دیدگاه
Hossein.T 22596 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۰ he was a lot more fun when he had no hope . . .! چقدر این جمله آشناست برام! یا اونقدر بالاتر از خودمون رو نگاه میکنیم که از همه چیز ناامید میشیم یا اونقدر پایین تر که دیگران با این جمله بهت تیکه میندازن . فکر نمیکردم اینقدر . . . ! بگذریم . . . 7 لینک به دیدگاه
poor!a 15130 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۰ زندگی خیلی احمقانه تر از اونیه که فکرشو میکنی :icon_razz: 4 لینک به دیدگاه
aseman70 790 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۰ تا عاقلان راهی برای خندیدن پیدا کنند دیوانگان هزار بار خندیده اند........:flowerysmile: 16 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۰ شیرها می غرند اما سگ ها فقط پارس می کنند و کسی ناله های سوسکی را که زیر پا له می شود نمی شنود ! 15 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۰ دلم برای کسی تنگ است که آمد و رفت.... و پایان داد.... کسی .... کسی که من همیشه دلم برایش تنگ می شود... 18 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۰ سنم که کمتر بود فکر می کردم پدرم تو 40-50 سال پیش گیر کرده و نمی تونه من رو درک کنه! تو دنیای متضادی بودم! خونه یک چیزی می گفت و اجتماع چیز دیگری! خیلی از ارزشهای جامعه برای پدرم ارزش نبود! شاید هم ضدارزش بود. :icon_pf (34): همیشه از این دوگانگی رنج می بردم و پدرم رو مقصر می دونستم. اما الان می دونم پدر عزیزم نه تنها جامانده از تاریخ نیست که جلوتر از اونه. بهترین پشتیبان و حامی من که امیدوارم سال ها سایه ش روی سرمون باشه و براش بهترین ها رو آرزو می کنم.:flowerysmile: 17 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۰ متأسفانه مثل اینکه باز تاپیک داره از روند اصلیش خارج میشه. این بار در صورت مشاهده به طور کامل تاپیک حذف میشه. پس هم به حق دوستاتون که تو این تاپیک شرکت می کنن احترام بذارین و هم اینکه مجبور نشیم تا با خواسته مدیر تالار و استارتر، برای فعال بودن این تاپیک، مخالفت کنیم. 14 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۰ بعضی آدم ها فقط لیاقت خاطره شدن رو دارند ... بعضی ها که لیاقت همونم ندارند 15 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۰ فریب را پایانی نیست. گویند جهل است پایان فریب که علم را درمان میطلبد. گویم علم را استمرار فریب کردند که جهل عالم مرگبارتر از جهل جاهل است. 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده