sam arch 55,878 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 شهریور، ۱۳۹۰ سلام به روی ماه برگ هایی که طاقت ندارن روی شاخه بمونن.....به اونایی که زردن...نارنجین....قرمزن.....اونایی که لذت خش خش....صدای پاییزو به ما میدن.....اونایی که میدونن هر بهاری...خزونی داره..... سلام به نسیم هایی که آروم میان......و میرن تا برسن به ته کوچه آذر......اونجا که فرشته ای متولد شد.....و سلام آخرم برای همه ی اونایی که پاییزین....:flowerysmile: 9 لینک به دیدگاه
goddess_s 16,415 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 شهریور، ۱۳۹۰ ی وقتایی بهترین حرفا رو از دهن بعضیا که میشنوی اون لذتی رو که باید بهت نمیده چون منتظری کسی دیگه بهت اون حرف و بزنه.... 8 لینک به دیدگاه
poor!a 15,130 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 شهریور، ۱۳۹۰ بعضی وقتا حتی نمیتونی به کسی بگی :بجنگچون خودتم به پیروزیش امیدی نداری ولی تو بجنگ 5 لینک به دیدگاه
::: شیـــما ::: 6,955 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 شهریور، ۱۳۹۰ خیلی سخته ک هیشکی احساسمو ب موتورولا درک نمیکنه اگه رابطه دل ب دل راه داره درست باشه باید اون گوشیم تو مغازه الان دلش واسه من بتپه 6 لینک به دیدگاه
goddess_s 16,415 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 شهریور، ۱۳۹۰ خیلی بی انصافی خیلی بی انصافیی خیلی بی انصافیییییییییییییییییییییییی بخدا خیلی بی انصافی بی انصافیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55,878 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۹۰ تنها آروزیم این است که فریاد بزنم... نه برای خالی کردن دل... نه برای جلب توجه... نه برای گفتن واژه ای... من فقط می خواهم فریاد بزنم تا از قفس درونم بیرون بیایم... من آرزویم.... رهایی از خود است... رهایی از وابستگی هایم... شاید اینگونه دیگر صدای پای غم را در لا به لای کابوس هایم نشنوم... 7 لینک به دیدگاه
nazfar 8,746 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۹۰ تمام قصه هامو از تو دارم بهترین خاطره هامو از تو دارم تو این شبای خالی از ستاره تمام ترانه هامو از تو دارم دلم گرفته... 10 لینک به دیدگاه
Hossein.T 22,596 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ ساعت 02:53 دلم میخواست با یکی حرف بزنم . ولی خب . . . نه کسی اومد سراغم و نه کسی حوصله داشت که سر صحبت رو باز کنم. شب بخیر. 8 لینک به دیدگاه
vergil 11,695 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ عجب کافئینی دارد خاطرات تــ و که اینگونه بی خوابم میکنند...! PS : 5:20! 12 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61,915 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ عاشق اینم برم تو یه جنگل...بخوابم رو برگا... آسمونو که نگاه می کنم فقط برگای پاییزی رو ببینم... چه آرامشیییییی.... دوس دارم...نفس بکشم....وجودم رو پر کنم از این آرامش.... خوش اومدی پاییزه طلایی.... 11 لینک به دیدگاه
soheiiil 24,251 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ عاشق که میشی همه چیز خوب میشود .... حتی .... 8 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47,858 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ خودت باش، کسی هم خوشش نیومد... نیومد که نیومد! اینجا مجسمه سازی نیست 12 لینک به دیدگاه
shaden. 18,583 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ نتـــــــــرس . . . اگـــــــر همــــــــ بخـــــواهمــــــــ از ایـــن دیــــــــوانـه تـر نمیــشومـــــــــ ! گفـــــته بودمــــــــ بی تـــو سخــــت میگــــــذرد بـی انـصـافــــــــ ! حـــــرفمــــــ را پس میگــیرمـــــــــ بــی تــــــو انگـــــــار اصـلا نمـیگــــــذرد! 10 لینک به دیدگاه
poor!a 15,130 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ بـی قـرار هـیچ قـراری نـبوده ام مـگــر قـراری کـه بـا تـو داشتـم و هـرگـز نیـامـدی. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24,371 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ یاد روزای مهر و مدرسه بخیر ... 6 لینک به دیدگاه
poor!a 15,130 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ برای هیلدای عزیز ... جات خالیه... آیینه ها دچار فراموشی اند و نام تو ورد کوچه خاموشی امشب تکلیف پنجره بی چشم های باز تو روشن نیست! زنده یاد قیصر امین پور 3 لینک به دیدگاه
DavOOd_TiTaN 10,472 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ در فکرت بودم تمام دیشب که جاری شد یک قطره اشک از چشم ازش پرسیدم چرا جاری شدی گفت در نگاهت کسی هست که اونجا دیگر جای من نیست :icon_pf (34): 4 لینک به دیدگاه
fargol_2408 3,453 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ من آن موجم که آرامش ندارم به آسانی سر سازش ندارم همیشه در گریز و در گذارم نمی مانم به یک جا ، بیقرارم سفر یعنی؛ من و گستاخیه من همیشه رفتن و هرگز نموندن هزاران ساحل رو نادیده دیدن به پرسشهای بی پاسخ رسیدن من از تبار دریام از نسله چشمه سارم رهاتر از رهایی حصار بی حصارم ساحل، حصار من نیست پایان کار من نیست همدرد و یار من نیست کسی که یار من نیست در انتظار من نیست صدای زنده بودن،در خروشم به ساحل چون میایم،خموشم به هنگامی که دنیا فکر ما نیست برای مرگ هم در خانه جا نیست اگر خاموش بشینم،روا نیست دل از دریا بریدن،کار ما نیست من از تبار دریام از نسله چشمه سارم رهاتر از رهایی حصار بی حصارم ساحل، حصار من نیست پایان کار من نیست همدرد و یار من نیست کسی که یار من نیست در انتظار من نیست من آن موجم که آرامش ندارم به آسانی سر سازش ندارم همیشه در گریز و در گذارم نمی مانم به یک جا ، بیقرارم 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده