رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

تالار ادبیات کلبه شعر داره بــاور کنید! جای شعر که اینجــا نیست.

 

تاپیک هایی با عنوان های مختلف هست. خواهش می کنم رعایت کنید. اینجـا گاه نوشته ست... :hanghead:

  • Like 7
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

هر شکلکی می تونه بارمعنایی مختلفی برای آدمای مختلف داشته باشه.

یه سریاشون بیتر از اونی که هستن می تونن احساس خوب بدن یه سریا هم بیشتر از اونی که هستن احساس بد

من خودم از بین شکلکایی که تو انجمن هست نسبت به (:a030:) اصلا حس خوبی ندارم !!

 

یه جورایی معناش این میشه از نظر من که بسه بابا ساکت شو......هر چی تو میگی اصلا...فقط بسه

 

یه جور تمسخر هم توش میبینم.

 

هر بار که می بینمش دلم می خواد کله اون کسی که گذاشتشو بکنم.....حالا شاید بیچاره اصلا منظوری هم نداشته

ولی چی کار کنم که با دیدنش حس بدی بهم القا میشه :sigh:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

دلم می خواد یکی ازم بپرسه

چطوری ؟

بگم خوبم

بعد تنگ هم دیگه رو بغل کنیم بفشاریم و او بگه

اخه مگه مریضی مگه ازار داری چرا دروغ میگی جه مرگته چه ازارته تا کی این همه نقاب تا کی این همه دروغ....بسه دیگه بسه میفهمی !

  • Like 4
لینک به دیدگاه

داشتم اهنگ الکی نامجو را گوش می دادم دوچار یه حزن عجیبی شدم خیلی عمیق ناراجت کننده بود ماشن وکنار پارک کردم تو یه خیابون خلوت و تاریک صندلی را یکم خوابوندم و به دورترین نقطه ممکنه خیره شدم دلم گرفته بود بیشتر گرفت ناراحت شدم نمیدونم چرا ...هیچ ربطی به اهنگ هم نداشت به نظرم اون اهنگ اینقد جلف بود و هست که به تنهایی اعتبار موسیقی سنتی را به ابتذل میکشه پس نمی تونست دلیل این اجساسم باشه. اره ربطی به اهنگ نداشت نمیدونم از کنار جایی رد شدم یا شخص خاصی را دیدم یا به چیزی برخوردم که همچین حسی برام تداعی شد نمیدنم کی به خودم اومدم نمیدنم ...

  • Like 6
لینک به دیدگاه

عجول....

تو بعضی از کارها خیلی عجولی...عجولم...عجولیم....

هول هولکی غذا خوردن.....تند تند نوشتن....زود زود تصمیم گرفتن....

یک وقتایی...بعدش پشیمون می شی...پشیمون می شم....پشیمون میشیم...

شاید یک دقیقه فکر...یک تصمیم برامون داشت که 180 درجه با این یکی فرق می کرد....

آره...می شه زد زیرش...می شه خیلی راحت تو این دوران راست راست راه رفت و کَج کَج گفت...ولی...

ولی نوبت خودمون هم می رسه....اونوقته که می گیم...توف به روزگار نامرد...

حتما باید پای حقِ خودمون بیاد وسط که آرمان گرا بشیم...

.

.

.

لا به لای لقمه هایی که آماده می کنی..تا...

بزاری تو کاسه ی دیگران...بزارم تو کاسه ی دیگران....بزاریم تو کاسه ی دیگران...

یک لحظه فرصت بدیم....برای.....برای....

 

  • Like 9
لینک به دیدگاه

برای من ...

دوسـت داشتن آخرین دلیل دانایی است

اما هوا همیشه آفتابی نیست ...

عشق همیشه علامت رستگاری نیست

و من گاهی اوقات مجبورم

به آرامش عمیق سنگ حسادت کنم

چقدر خیالش آسوده است

چقدر تحـــمل سکوتش طولانی ست

چقدر ...

  • Like 6
لینک به دیدگاه

آرامش اگر در پی بی احساسی باشد ارزشی ندارد

عشق راه رستگاریست

و دانایی بدون دوست داشتن از نادانی بدتر است

 

او و او و او و او.همه در یک کلمه خلاصه میشود : او

  • Like 2
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...