Sepideh.mt 17530 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۰ :viannen_38: نشد باشه و باشن و همه چی آروم باشه بابا جون باش اونم باشه آرامشم باشه چرا تناقض دارین با هم 13 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۰ چه قدر خوشحااااااااااااااااااالم... چه قدر باور نکردنی خوشحاااااااااااااااااااااااالم... اون قدر که شاید دوباره برای ساعت 4.5 لحظه شماری کنم... 16 لینک به دیدگاه
Hossein.T 22596 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۰ یکی به ما بگه ساعت 4.5 چه خبره خب 6 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۰ بعضی ها از دور میدرخشند! نزدیک که میشوی یک تکه شیشه ی شکسته ای بیشتر نیستند!!! که باید لگدی بهش زد تا از مسیر نور آفتاب دور شوند و چشمان دیگری را خیره نکنند و گول نزنند!!! 22 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۰ دلم واسه خندیدنِ از ته دل تنگ شده 23 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۰ امشب دلم خیلـی گرفته است. در دلم گویـا چیزی سنگینی می کند ...خیلی سنگین! آنقدر که نفس کشیدنم را سخت می کند. امشب خیلی شب شلوغی است . شلوغ از این نظر که، احساسم مدام در حال تحول و دگرگونی است! 18 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۰ پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم جمکران. برگشتنی مومنه ای محجبه و با محبت. همکاروان ما شده بود همراهمووون میوووووووومد. به دست و پام افتاده بود،حاجیه بی مروت....... 21 لینک به دیدگاه
ho0da 2321 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۰ چقدر اتفاقای این دنیا عجیب و غریبه... مدت ها توی یه داستان از زندگیت دست و پا می زنی و امید داری که خدا به بهترین نحو این داستان رو تموم کنه...بعد یهو همه چی یه جوری می چرخه و خدا قلم و می ده دست خودت که خودت یه پایان بزرگ واسه یه احساس عمیق بنویسی.... انسان بودن خیلی سخته.................................................شاید اگه هیچ احساسی توی دنیامون نبود این قدر سخت نمی شد!!!! 13 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۰ هی زندگی من از رقص خسته ام تمومش کن وگرنه سازت را می شکنم 16 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۰ میگفت : فکر من مباش مسافر ، به سپیده ها بیندیش ... میگفتم : گر مراد یار من بی مرادی ماست ، ... بعدا فهمیدم که مراد من تو جونش بوده که .... :rose: 17 لینک به دیدگاه
Sepideh.mt 17530 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۰ واسه شروع دوباره هیچوقت دیر نیست حتی بعد از نابودی فقط دوباره نباید از همون راه بری فکر کن غول اون مرحله خودت بودی! حالا برو مرحله بعد :girl_yes2: 18 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۰ داستانی که ماهی 1بار تکرار میشه..: دلم واست تنگ شده.. واسه صدات..واسه کارات.. دلتو بکن بنداز دووور... :w888: 23 لینک به دیدگاه
Construction 4752 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۰ زخمی بر پهلویم است ، روزگار نمک میپاشد و من پیچ و تاب میخورم و همه گمان میکنند که میرقصم ! 17 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۰ تو خود حجابی عابدی، از میان برخیز. 21 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۰ دوستای واقعی سه بعدی هستن! عین یه جسم شفاف شیشه ای سه بعدی.....می شه درونشون رو دید...می شه تا عمق وجودشون رفت...می شه با تمام وجود حسشون کرد....می شه فهمید تو دلشون چی می گذره...آره ...همه ی اینا رو می شه دید اگر دلمون با دلشون یکی باشه.... دوستای سه بعدی من...دوستون دارم قده ستاره های آسمون 21 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۰ نشستی اون بالا پیش رود خونه های شیرموز ، حوریا دارن دست و پاتو ماساژ میدن، کولر رو هم گذاشتی رو آخر چون برقش مجانیه ، پیچ خورشید رو هم پیچوندی تا آخر ، تخمه میشکونی و لذت میبری از پختن مخای ما؟ 14 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۰ الان یک عدد موز خوردم. بچه بودیم مهمونی که میرفتیم،موز همیشه در راس هرم میوه ها چشم اندازی میکرد. دست هایم را روی هم میذاشتم و به موز خیره میشدم،که آیا میتوانم از این میوه بهشتی بخورم. اما همه بهم چپ چپ نگاه میکردند که به این میوه بهشتی نزدیک نشو،اگر خواستیم خودمان پوست میکنیم و یک قاچش را بهت میدهیم..... :vi7qxn1yjxc2bnqyf8v امروز فهمیدم آن موز با ارزش دیروز من،یک چیزی در حد خیار است !!!!!!!!! :JC_thinking: 27 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۰ یه سوال ازت دارم آره از تو! خودت می دونی هدفت چیه؟ نمی خواد به من بگی! فقط می خوام خودت بگی می دونی؟ اگه می دونی چیه به خودت جواب بده ارزشش رو داره؟! اگه داره بهت تبریک می گم اگه نداره بهتر نیست یه هدف دیگه انتخاب کنی؟ 15 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۰ آخه این چه وضعشه :w00: تا چند دقیقه وقت دارم بیام نت اداره برق هوس می کنه برق رو قطع کنه :w00: 10 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده