آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۸۹ لالا همه در خواب نازند دیگه چیزی ندارند تا ببازند بخواب آروم نه اینکه وقت خوابه بخواب ای گل که بیداری عذابه و عذابه 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۸۹ لاله ئی را که بر او داغ دورنگی پيداست حيف از ناله معصوم هزارآوايی 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۸۹ یک شب تو را زمستی تشبیه ماه کردم تو خوبتر زماهی من اشتباه کردم 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۸۹ مو که آشفته حالم چون ننالن شکسته پر و بالم چون ننالم همه گویند فلانی ناله کم کن تو آیی در کنارم چون ننالم 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۸۹ من از طرز نگاه تو امید مبهمی دارم نگاهت را نگیر از من که با آن عالمی دارم 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۸۹ مائيم و شهريارا اقليم عشق آری مرغان قاف دانند آيين پادشاهی 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۸۹ یار اگر زخمت زند با تیغ ابرو دم مزن تیغ ابرو را کنم با سوزن مژگان رفو 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۸۹ وای از این دل که نی هرگز به کامم وای از این دل که آزارد مدامم وای از این دل که چون مرغان وحشی نچیده دانه اندازد به دامم 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۸۹ ما را که بجز توبه شکستن هنری نیست با زاهد بی مایه نشستن ثمری نیست 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۸۹ تنها نه من از شوق سر از پا نشناسم یک دسته چو من عاشق بی پا و سر اینجاست 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 شهریور، ۱۳۸۹ تنها نه من ازشوق سر از پا نشناسم یک دسته چو من عاشق بی پا و سر اینجاست تا در نزنی بهر چه داری آتش هرگز نشود حقیقت حال تو خوش 2 لینک به دیدگاه
unique1366 1752 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 شهریور، ۱۳۸۹ شرابي تو شراب زندگي بخش....... شبي مينوشمت خواهي نخواهي........... 3 لینک به دیدگاه
بوف کور 476 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 شهریور، ۱۳۸۹ شرابي تو شراب زندگي بخش....... شبي مينوشمت خواهي نخواهي........... یا رب سببی ساز که یارم به سلامت بازآید و برهاندم از بند ملامت:putertired: 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 شهریور، ۱۳۸۹ تا باد صبا پیچ سر زلف تو وا کرد بر خود چو سر زلف تو پیچیده ام امروز هشیاریمافتاد به فردای قیامت زان باده که از دست تو نوشیده ام امروز 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 شهریور، ۱۳۸۹ زین همــــرهان سست عناصر دلــــم گرفت شیــر خـــدا و رستم دستــانــم آرزوســـــت 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 شهریور، ۱۳۸۹ تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه این همه حرف، دیگه حرف "ت"ام داره تموم میشه خیلی فک کردم تا یادم بیاد. 2 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 شهریور، ۱۳۸۹ هر کس سخنی از سرِ سودا گفتند زان روی که هست کس نمی داند گفت 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 شهریور، ۱۳۸۹ هر کو نظری دارد با یار کمان ابرو باید که سپر باشد پیش همه پیکان ها 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 شهریور، ۱۳۸۹ آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 شهریور، ۱۳۸۹ دل را که مرده بود حياتی به جان رسيد تا بويی از نسيم میاش در مشام رفت 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده