*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 تیر، ۱۳۸۹ توانا بود هر که دانا بودز دانش دل پیر برنا بود دردم نهفته به ز طبيبان مدعي باشد كه ازخزانه غيبش دوا كنند 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 تیر، ۱۳۸۹ در دیر و حرم زخمه سنتور عبادت حاجی به حجازت زد و راهب به رهابت 2 لینک به دیدگاه
Ka!SeR 1333 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 تیر، ۱۳۸۹ تا به دامن ننشیند ز نسیمش گردی سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست 1 لینک به دیدگاه
adel33 132 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 تیر، ۱۳۸۹ تکيه بر تقوي و دانش در طريقت کافريست راهرو گر صد هنر دارد تحمل بايدش 5 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 تیر، ۱۳۸۹ شب فراق چه پرویزنی بود گردون که ماهتاب بجز گرد غم نمی بیزد 4 لینک به دیدگاه
ERMIYA 24 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 تیر، ۱۳۸۹ درختی که تلخ است وی را سرشت گرش برنشاندی به باغ بهشت ور از جوی خلدش به هنگام آب به بیخ انگبین ریزی و شهد ناب سرانجام گوهر به کار آورد همان میوه ی تلخ به بار آورد 3 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 تیر، ۱۳۸۹ درختی که تلخ است وی را سرشتگرش برنشاندی به باغ بهشت ور از جوی خلدش به هنگام آب به بیخ انگبین ریزی و شهد ناب سرانجام گوهر به کار آورد همان میوه ی تلخ به بار آورد درخت دوستی بنشان ، که کام دل به بار آرد نهال دشمنی برکن ، که رنج بی شمار آرد 4 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 تیر، ۱۳۸۹ دیدی که غم عشق دگر بار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد 3 لینک به دیدگاه
sara 20 1717 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 تیر، ۱۳۸۹ دیرسالی ست که من عاشق دیدار توام فکر من باش در این کلبه گرفتار توام 3 لینک به دیدگاه
تینا 15116 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 تیر، ۱۳۸۹ ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم 2 لینک به دیدگاه
Afsaneh.M 19632 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 تیر، ۱۳۸۹ مرو به خانه ارباب بیمروت دهر که گنج عافیتت در سرای خویشتن است لینک به دیدگاه
تینا 15116 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 تیر، ۱۳۸۹ تو را با غیر میبینم صدایم در نمی آید دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید 1 لینک به دیدگاه
Afsaneh.M 19632 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 تیر، ۱۳۸۹ دیدمت دورنمای در و بام ای شیراز سرم آمد به بر سینه سلام ای شیراز 2 لینک به دیدگاه
تینا 15116 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 تیر، ۱۳۸۹ زندگی زیباست ای زیبا پسند زنده اندیشان به زیبایی رسند آنقدرزیباست این بی بازگشت کز برایش میتوان از جان گذشت 2 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۸۹ تیر غمم زدی به جان تا که به خون نشانی ام هر چه کنی بکن بُتا،زانکه خطا نمی کنی 1 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۸۹ تیر غمم زدی به جان تا که به خون نشانی امهر چه کنی بکن بُتا،زانکه خطا نمی کنی يا رب اين شمع دل افروز ز کاشانه کيست جان ما سوخت بپرسيد که جانانه کيست 3 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۸۹ تو کز مکارم اخلاق عالم دگری وفای عهد من از خاطرت بدر نرود 2 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۸۹ تو کز مکارم اخلاق عالم دگری وفای عهد من از خاطرت بدر نرود درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری چشیده ام که مپرس 3 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۸۹ سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد تا روی در این منزل ویرانه نهادیم 2 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۸۹ سلطان ازل گنج غم عشق به ما دادتا روی در این منزل ویرانه نهادیم من در این سن جوانی ز جهان سیر شدم صورتم گر چه جوان است ز دل پیر شده ام 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده