مشاعره

[Afsaneh.M 19632]

گرت هواست که چون جم به سر غیب رسی

بیا و همدم جام جهان نما میباش

 

شكر خدا كه هر چه طلب كردم از خدا

بر منتهاي همت خود كامروا شدم

[Astraea 25351]

میان دلبر و من غیر من حجابی نیست

گر این حجاب فکندیم من همه اویم

[هوتن 15061]

شكر خدا كه هر چه طلب كردم از خدا

بر منتهاي همت خود كامروا شدم

 

مکن از خواب بیدارم خدایا

که دارم خلوتی خوش با خیالش

[Astraea 25351]

شمعم شكفته بود كه خندد بروي تو

افسوس اي شكوفه خندان نيامدي

 

 

[هوتن 15061]

شمعم شكفته بود كه خندد بروي تو

افسوس اي شكوفه خندان نيامدي

 

 

یارب این نو گل خندان که سپردی به منش

می سپارم به تو از دست حسود چمنش

[Afsaneh.M 19632]

شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم / عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است

[هوتن 15061]

شیراز و آب رکنی و این باد خوش نسیم / عیبش مکن که خال رخ هفت کشور است

تو خفته ای و نشد عشق را کرانه پدید

تبارک الله از این ره که نیست پایانش

[niaz 9807]

تو خفته ای و نشد عشق را کرانه پدید

تبارک الله از این ره که نیست پایانش

 

 

 

 

شكر ايزد را كه آنچه اسباب بلاست

ما را زكس دگر نمي بايد خواست

[Mehran Aalto 105]

تو همچون آتشی ای عشق جانسوز

من آن دیوانه مرد آتش افروز

[niaz 9807]

تو همچون آتشی ای عشق جانسوز

من آن دیوانه مرد آتش افروز

 

 

 

زگريه مردم چشمم نشسته در خون است

ببين كه در طلبت حال مردمان چون است

[Mitra 1723]

تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم

از که می نالی و فــــریاد چرا می داری ؟

[هوتن 15061]

تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم

از که می نالی و فــــریاد چرا می داری ؟

 

یا رب به وقت گل گنه بنده عفو کن

وین ماجرا به سرو لب جویبار بخش

[Mitra 1723]

شاه نشین چشم من تکیه گه خیــال تست

جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو ...

[niaz 9807]

شاه نشین چشم من تکیه گه خیــال تست

جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو ...

 

 

 

 

وابيدم پير و برناييم نمونده

به تن توش و تواناييم نمونده

[Mitra 1723]

هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیــــال

با که گویم که درین پرده چه ها می بینم ...

[هوتن 15061]

هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیــــال

با که گویم که درین پرده چه ها می بینم ...

محمل نور تجلی است رای انور شاه

چو قرب او طلبی در صفای نیت کوش

[niaz 9807]

محمل نور تجلی است رای انور شاه

چو قرب او طلبی در صفای نیت کوش

 

شرمست بادا هنوز خاك در تو

از گرمي خون دل نم در جوش است:icon_pf (44):

[Mitra 1723]

ترا که هر چه مرادست در جهان داری

چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری ؟

[Afsaneh.M 19632]

ترا که هر چه مرادست در جهان داری

چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری ؟

 

یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد

دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

[Mitra 1723]

در خــــــــرابات مغان نور خــــــدا می بینم

این عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم ...