Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۸۹ تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من سر راحت ننهادی به سر بالینی 4 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۸۹ یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب کز هر زبان که می شنوم نا مکرر است 4 لینک به دیدگاه
Ka!SeR 1333 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۸۹ تو هم روزی اگر پرسی ز حالم لب بامت ز حال دل بنالم و گر پروا کنم بر من نگیری که ترسم زنی سنگی به بالم 3 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۸۹ ما را گلی از روی تو چیدن نگذارند .................................. چیدن چه خیال است که دیدن نگذارند . ............................................................................ گفتم شنود مژده دیدار تو گوشم . .............................................................................................................. آن نیز شنیدم که شنیدن نگذارند 4 لینک به دیدگاه
ARASH_NAZARI 737 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ هنوز این اتاق خالی این چراغ نیمه روشن همه شاهدن که هیچ وقت تو نرفتی از دل من 4 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ نرگس که نظر باز بود در صف گلها ..................................... ............تا چشم تو را دیده نظر سوی تو دارد 4 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ نرگس که نظر باز بود در صف گلها ..................................... ............تا چشم تو را دیده نظر سوی تو دارد در اين موسم دمي فرصت غنيمت كه دنياي دني بي اعتباره 3 لینک به دیدگاه
Mitra 1723 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال با که گویم که درین پرده چه ها می بینم ؟ 2 لینک به دیدگاه
kimia 4172 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ من و آتشفشان از یک تباریم دوتامون از ته دل بی قراریم پریشونی ما پایان نداره من و آتشفشان دنباله داریم 2 لینک به دیدگاه
Afsaneh.M 19632 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق چهار تکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست... 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ تا چشم دل به طلعت آن ماه منظر است طالع مگو که چشمه خورشید خاورست 2 لینک به دیدگاه
Afsaneh.M 19632 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز می كشم ناز یكی تا به همه ناز كنم 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۸۹ ماهم که هاله ای به رخ از دود آهش است دائم گرفته چون دل من روی ماهش است 1 لینک به دیدگاه
farzaneh.y 2170 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 خرداد، ۱۳۸۹ ماهم که هاله ای به رخ از دود آهش استدائم گرفته چون دل من روی ماهش است تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد این قدر دانم که از شعر ترش خون میچکد 2 لینک به دیدگاه
kimia 4172 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ در کوی نیک نامی مارا گذر ندادند گر تو نمیپسندی تغییر ده قضارا 3 لینک به دیدگاه
Mitra 1723 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ آن ترک پریچهره که دوش از بر ما رفت آیا چه خطا دید که از راه خطا رفت ؟ 3 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین کس واقف ما نیست که از دیده چها رفت 4 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بینکس واقف ما نیست که از دیده چها رفت تا دل هرزه گرو من رفت به چنين زُلف او زان سفر دراز خود عزم وطن نمي كند 3 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ دست با دوست در آغوش نه حد من و تست منم و حسرت بوسيدن خاک پايی 5 لینک به دیدگاه
Afsaneh.M 19632 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۸۹ تورا در آینه دیدند جمال طروت خویش بیان کنند که چه بودست ناشکیبا را شعر از سعدی 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده