mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۹۱ سراغِ تو را از شعرهای من میگیرند همه حال آنکه من هنوز خودم تو را ندیدهام! 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۹۱ حضورتــ در قلبمــ مثلــ نفســ کشیدنــ استــ آرامــ بیصدا اما همیشگے .... 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۹۱ گاهی باید رد شد باید گذشت گاهی باید در اوج نیاز نخواست گاهی باید کویر شد با همه تشنگی منت هیچ ابری را نکشید گاهی برای بودن باید محو شد باید نیست شد گاهی برای بودن باید نبود گاهی باید نباشی تا لااقل یه جایی ، توی گوشه کنار این شهر ، دلی برات تنگ بشه 7 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۹۱ گاهےســـــرمـ را بالا مے گيرمـ تا آسمان مــــرا فراموش نکند تا ابــــرها بدانند که وقت باريدن است تا پرنده ها ببينند همـــــزاد اسيرشان را... ومےگريمـ تا زمين بداند که من از جنس ابـــــــرمـ نه خاک... ... 7 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۹۱ از آسمانم ماتم ببارد هراس بی تو ماندنم ادامه دارد نمی نویسم ترانه بی تو چگونه پر کشد خیال واژه بی تو به لب رسیده جان کجایی کجایی که برده طاقتم جدایی.... 8 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۹۱ قافیه و استعارم ام ردیف است! کنایه زده ام در خط اول تا.... راه را باز کنم برای واژه های شِبه خاکستری ام... من در صنعت ادبی...خاری هستم به نام مغیلان.... 8 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آبان، ۱۳۹۱ آسمــان ِ اینجـا آبـــــــی ست هَوایــش گـاه اَبـــری و گـاه آفتـــابـی ست کوچــه بـاغ هایش گـاه مَملــــو از عــابـران ِغریــــــــب و گـاه خـــالی از رهگـــذران ِ آشِنـــــــاست خیـابــان هایَ ش گـاه پُــر از شلــــــــــوغی ها و گـاه خــــالی تَـر از خلـــــــــــــــوت هاست و زمیــــنَ ش ... گـاه خیــس از بــــــاران و گـاه خُشــک از سرمــــایـی پـــاییـزی ست مــــ ـــن ... اینجــا ... بیـن غریبـــــــــــــــه هـا نیستـــم اینجــا همــــــــــه آشنــــایَنـد آشِنــا با مــــ ــــن آشِنــا با دِلـــــــــ ـــــم آشِنــا با احســ ــــــــــــــــــــــاس هـایم آشِنـــا با حـرف حَــــرف ِ واژه هـــایی که از دل بَـر می خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزد و دل واژه هــــــــــــــــای می شَـوَد از احســ ــاس 5 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۹۱ امــا دِل ... ایـن واژه ی بـــی نقطــه گـاه به وسعـــــــــــــــــــــــــت ِ آسمــان , اَبــری گـاه به پَهنــــــــای ِ زمیـــن , خیــس از بــاران ِ لحظـــه ها و دَمــــــادَم ... کـــــوچه بـاغ هایش پُـــر از خـــــالی های خلــــــــوت و خیـابـان هایَ ش در اِزدحـــــام ِ عطــری آشِنــــــــاست دِل ... ایـن واژه ی بــــی نقطــه ... بیـن ایـن همـــه آشنـــایـان ِ غریبــه پــوسیــــــــــــــــده است احســاس حُبـــاب ی را دارَم که روی آب نِگــران تَرَکیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدَن است به راستــی ... چه سخـــت است همچـــون حُبــاب بــودن ...!!! همچــون حُبـــاب زندگــــــــــــــــــــــــــــــــــی کـردن بــر روی زمینــــی که آدم هـــایش نه از عشــ ــــق بـــویی بُــرده اند و نه از احســـــــ ــــــــــــــــاس و مُــــدام ... تـــرس از تَرکیـــدَن ِ دلــت تــو را مجبــــور به بــــــــی احســـاس بـودن کُنـد مجبــور به زندگـــی کــردن بـــــــــــی هیــچ عشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــق ی 4 لینک به دیدگاه
lie 2101 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۹۱ پای یک کامپیوتر گیجم سر من درد میکند به جنون... 8 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۹۱ آرامش تو دريا را به ساحل ميرساند آسمان را به ماه، به خورشيد آرامش تو گمشده تاريخي من است آرام باش چون تمام اقيانوسها تنها با ياد تو آرام ميشوند مهربان من گياهان را نگاه كن به خاطر تو از خاك تا افلاك ميروند پرندگان را نگاه كن از لبهاي تو دانه ميچينند كلمات تو كه دل آسمانيات را تفسير ميكنند مسير كوچ پرندگان را نشان ميدهد آرامش تو گمشده تاريخي من است 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۹۱ خسته امــــــــــــ از زمیــــــن و از زمــــــــــان؛ دلمـــــ نگـــــــاه می خـــــــواهد نگاهـــــی از ســـــر شــــــوق کــــــه از آن طـــــــــرف چـــــــــــــهــا راه آمــــدنـــــم را بنگــــــــرد... 6 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۹۱ سلام ؛ حال من خوب است ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند . . . با این همه اگر عمری باقی بود طوری از کنار زندگی می گذرم که نه دل کسی در سینه بلرزد و نه این دل نا ماندگار بی درمانم . . . می دانم ، دل من همیشه پر از هوای تازه باز نیامدن است ! انگار که تعبیر همه رفتن ها ، هرگز باز نیامدن است بی پرده بگویمت : می خواهم تنها بمانم در را پشت سرت ببند بی قرارم ، می خواهم بروم ، می خواهم بمانم ؟! هذیان می گویم ! نمی دانم . . . نه عزیزم ، نامه ام باید کوتاه باشد ساده باشد ، بی کنایه و ابهام پس از نو می نویسم: سلام! حال من خوب است اما تو باور نکن . . . 6 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۹۱ پــُــــر اَز اَشـــڪـــَـــــــم ; اَمـّــــا ; ســــَـــرخـــوشــــــآنـ ـﮧ می خنـــــدَҐ چـِـقــَـــدر سـَـخــتـــــــﮧ ... اِحســـــآسِ פֿـَــفِگـــــــی ڪــــَـــردَטּ ; پُشتــــِـــ ایــن نِقـــآبـــِــــ لَعـنَـتـــی ... 6 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۹۱ آرامــم بگـــذار لعنتـــــــي! هميـن كه فكرت تمــام دنيـايم را اِشغال كرده كافـــي نيسـت ؟ 8 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۹۱ بتاب بر سردی روزگارم که مدتهاست به دام زمستان بی کسی دچارم بتاب كه با تو رها شوم از چنگال بي كسي تو اي مهربانترين … گرماي مهر كلامت را بر سرماي سنگين سكوت روزگارم هميشه بتاب … 7 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۹۱ تنها نیستم مدتی ست با تو... در خودم زندگی می کنم...! 7 لینک به دیدگاه
laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۹۱ اینجا همه چیز خلاصه میشود: اشکها در آهی عشقها در نگاهی و انسانها، با قدمهایی که می آیند و میروند اینجا تنها انتظار من است که خلاصه نمیشود... 5 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۹۱ یتــرســم… کسـی بــوی ِ تنـت را بگیــرد نغمــه ِ دلـت را بشنــود و تو خــو بگیــری به مـــآنـدنـش!!! چـه احســآس ِخـط خطــی و مبـهـمـ یسـت! ایــن عــآشقــآنـه هــآی حســود مــن.... 6 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۹۱ هـنـوز مـنـتـــــــــــظـرم وسـط یـک شـــب بـارانـی کـه از شـدت تـــــب عـرق کـرده ام بـیـدارم کـنـی و بـگـویـی چـیـزی نـیـســـــت . . . خـواب مـی دیـدی 6 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آبان، ۱۳۹۱ همیشه بر این باور بودم که می توان در کنار شقایقها و با وجود عشق،زندگی را معنا بخشید ،اما........ چند صباحی است که اقاقی ها حدیث تلخ رفتن تو را در کوچه باغ شهرزمزمه می کنند .کاش بودی،تا با ترانه نگاهت،هم صدای چکاوک های عاشق میخواندم که بی تو زندگی معنا ندارد 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده