- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۱ دنیای مرموزیست ما باید بدانیم که هیچکس اینجا برای هیچکس نیست حتی نفسهای مرا از من گرفتند من مردهام در من هوای هیچ کس نیست باید خدا هم با خودش روراست باشد وقتی که میداند خدای هیچکس نیست نجمه زارع 6 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 تیر، ۱۳۹۱ کـاش میدانسـتم این دلـشوره هـای دوسـت داشتـن از چیـست کـاش به ایـن دل میفهـماندم که خودش را هـم کمـی بیـشتر از تـو دوسـت بـدارد 7 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 تیر، ۱۳۹۱ شده ام یک معادله ی چند مجهولی! این روزها هیچ کس از هیچ راهی مرا نمی فهمد !!!! 6 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 تیر، ۱۳۹۱ من که به هيــــــچ دردی نميخورم... اين دردها هستند که چپ و راست به من ميخورند! 5 لینک به دیدگاه
sweetest 4756 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۱ غمگینم اما دوستت دارم. غمگینی هرگز ذره ای از دوست داشتن نمی تواند کم کند و گرفتاری من اینست. حالم مسری است ، خودم را از تو میگیرم تو نگیری. اما یک لطفی کن آن لحظه که میگویم همه چیز تمام است غمگین شو! خیالت راحت غمگینی هرگز ذره ای از دوست دا...شتن کم نمی کند. نه! پس ، پس بیا قراری بگذاریم. من تا سه در دل خودم میشمارم، یک، دو، سه، بعد من میگویم همه چیز تمام، تمام! تو غمگین شو! سرت را پایین بنداز و بگو نه، نه خاطره، نه! نمیدانی چقدر تاثیرگذار است اعتراضت، نه برای ماندن برای نماندن. میروم ، میروم اما یادم میماند و من بیش از پیش دوستت دارم. یک نوع دوست داشتن همراه با ترس، من از تو میترسم. از همین موضوع رنج میبرم که نمیگذاری با تو بد باشم، کمی بد اخلاق، غرغرو ، بهونه گیر ... غمگینم اما، اما، اما دوستت دارم! تو مرا به یاد صدف های ساحل می اندازی. صدف های ساحل، تو مانند این هایی! زیبا، آرام، دوست داشتنی. اما من غمگینم... 5 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۱ دلتنگـی، پیچیــده نیســت یک دل یک آسمان یــک بغــض و آرزوهــای تـَـرک خـورده به همین ســادگـی.... 5 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۱ آرام ، آرام گام بردار و در میان سکوت هایم قدم بزن می خواهم ، مست صدای آمدنت شوم بیا ... 5 لینک به دیدگاه
*Cloudy sky* 22513 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۱ فقط دلم میخواد تنها باشم دیگه به هیچ باوری فک نمیکنم تنهایی قشنگترین عشقه جرمش اینه فقط، تنهایی نه خوارت میکنه نه تحقیرت تو دنیایی که با هم بودن تاوانش نابودی ی احساسه همون تنهایی قشنگترین سر نوشته 4 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۱ دلخوشم که هر چه از من دور شوی از آن ســوی کُرۀ زمین ... به من نزدیکــــــ تر می شوی ! فقط می ترسم مبادا گالیـله اشتبــاه کرده باشــد...! 4 لینک به دیدگاه
*Cloudy sky* 22513 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۱ شکستــــن دل به شکستـــــن استخوان دنـــــده می مـــاند... از بیـــرون همه چـیـز روبه راه است ... ! امــا هــــر نــفـــس ... درد است که میــــکشــــی ... !!! 3 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۱ بند بند وجودمــــ بـه بند بند وجود تــو بستــه استـــــ با این همه بنــد چه قـــــ ـــ ـدر از هم دوریـــــــ ــــ ـم 7 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۱ تو کجایی سهراب ؟ آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند ... وای سهراب کجایی آخر ؟ ... زخم ها بر دل عاشق کردند... خون به چشمان شقایق کردند ... تو کجایی سهراب ؟ که همین نزدیکی عشق را دار زدند ، همه جا سایه ی دیوار زدند ... ای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش مثقالی است! .... دل خوش سیری چند ؟ صبـــــــــــــــــر کن سهـــــــــــــــراب...! قایقت جـــــــــــــــا دارد ؟؟ 6 لینک به دیدگاه
afra68 174 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۱ افرا سه سال عکس غزلهای گریه را بر خاطر مکدر دفتر کشیده است!... . . . 7 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۱ از بلندی ها به پایین نمی نگرم ... می ترسم ! انگار به اعماق خودم سقوط خواهم کرد ... در بلندی ها سرم گیج می رود ! مرا به سمت خود می کشد اعماق درونم ...! 6 لینک به دیدگاه
sweetest 4756 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۱ [h=3]درونم غوغاست … ساده میشکنم … با یک تلنگر کوچک … … این گونه نبودم …. شــــدم … !![/h] 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۱ بايد باور کنيم تنهايي تلخ ترين بلاي بودن نيست چيزهاي بدتري هم هست روزهاي خسته اي که در خلوت خانه پير مي شوي و سالهايي که ثانيه به ثانيه از سرت گذشته است تازه تازه پي مي بريم که تنهايي تلخ ترين بلاي بودن نيست چيزهاي بدتري هم هست دير آمدن ! دير آمدن "بوکوفسکي" 6 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۱ دوستم داشته باش ، بادها دلتنگ اند دستها بیهوده ، چشمها بیرنگ اند دوستم داشته باش ، شهرها می لرزند برگها می سوزند ، یادها می گندند باز شو تا پرواز ، سبز باش از آواز آشتی كن با رنگ ، عشق بازی با ساز دوستم داشته باش ، عطرها در راهند دوستت دارم ها ، آه ، چه كوتاهند دوستت خواهم داشت ، بیشتر از باران گرمتر از لبخند ، داغ چون تابستان دوستت خواهم داشت ، شادتر خواهم شد ناب تر ، روشن تر ، بارور خواهم شد دوستم داشته باش ، برگ را باور كن آفتابی تر شو ، باغ را از بر كن دوستم داشته باش ، عطرها در راهند دوستت دارم ها ، آه ، چه كوتاهند خواب دیدم در خواب ، آب ، آبی تر بود روز ، پر سوز نبود ، زخم شرم آور بود خواب دیدم در تو ، رود از تب می سوخت نور گیسو می بافت ، باغچه گل می دوخت دوستم داشته باش ، عطرها در راهند دوستت دارم ها ، آه ، چه كوتاهند ...ء 4 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۱ آمدم امشب به میخانه تمنایت کنم می نمی خواهم بیا ساقی تماشایت کنم بیقرارم ساقی از میخانه بیرونم مکن کرده ام می را بهانه تا تماشایت کنم 4 لینک به دیدگاه
maryam*arch 1022 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ ساعتها زیر دوش به کاشی های حمام خیره می شوی غذایت را سرد می خوری ناهار ها نصفه شب ، صبحانه را شام! لباسهایت دیگر به تو نمی آیند، همه را قیچی می زنی! ساعتها به یک آهنگ تکراری گوش می کنی و هیچ وقت آهنگ را حفظ نمی شوی! شبها علامت سوالهای فکرت را می شمری تا خوابت ببرد! تنهائی از تو آدمی میسازد که دیگر شبیه آدم نیست . روزهای من اینگونه و شبهایم اصلاً نمیگذرد . 4 لینک به دیدگاه
sweetest 4756 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۱ چه نا برابر است ، جنگ ِ من و تو قبول ندارم به جنگ آمده ای و تیغ عشق آوردی حساب نکردی که من به جز تو هیچ ندارم ؟ 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده