ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۹۰ چند تکه از تو ؛ پریشان افتاد روی کاسه ای که فالم را می گرفت . می گفت آرام نیستی ؛ و فردا هیچ نامه ای نخواهد آمد.. 3 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 فروردین، ۱۳۹۱ جایی هست به اسمِ سیم آخر و من الان دقیقاً همان جا هستم! نمی دانم باید بزنم یا نه؟! 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 فروردین، ۱۳۹۱ نامِ «بهار» بر سرِ زبانها افتاده است ولی هنوزهم وردِ زبانِ من نام توست! 6 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۱ حکایت من حکایت کسی است که عاشق دریا بود ؛ اما قایق نداشت دلباخته ی سفر بود ؛ همسفر نداشت حکایت کسی است که زجر کشید ؛ اما ضجه نزد زخم داشت و ننالید گریه کرد ؛ اما اشک نریخت حکایت من حکایت داستان عشقی ست که فرهادش عاشق شیرین نیست...! 11 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 فروردین، ۱۳۹۱ گــاهــی وَقتآ دِلَمــ فَقَطــ سَنگینـی نِگــاهتـــ رو میخوآهد کِهــ زُل بزَنـی بهمـــ و مَن به روی خود نَیارمـــ ...! 6 لینک به دیدگاه
hamed_063 1261 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 فروردین، ۱۳۹۱ این روزها احساس می کنم بالاترین چیزی که می خواهم یک آغوش گرم است احساس می کنم دلم می خواهد میان شقایق و سوسن راه بروم حسی رخوت آلود و خسته توی وجودم بالا می آید احساس می کنم غلت زدن روی علف های مرطوب را دوست دارم نگاه کردن به چشمان مستت را بوسیدن لبان داغ و آتشینت را دوست دارم ... 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 فروردین، ۱۳۹۱ چشمهایم را جا گذاشتم دست هایم را جا گذاشتم پاهایم را جا گذاشتم قلبم را جا گذاشتم نفسم را جا گذاشتم من که جایی نرفته بودم داشتم از پیشِ تو می آمدم. 5 لینک به دیدگاه
hamed_063 1261 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 فروردین، ۱۳۹۱ بس که زندگی نکردیم وحشت از مردن نداریم .. 3 لینک به دیدگاه
shamim _ thr 505 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۱ با چنگ و دندان من که نه با نگاه تو باز مي شود گره اي که دلم را به چشمانت بست 3 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۱ این شاخه ی نازک سرنوشت تحمل وزن هردوتایمان را نداشت! بالاخره یک روز می شکست! شاید این تنها دلیلی بود که من دست هایت را ول کردم و از چشم هایت افتادم!!! 3 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۱ گویند سنگ لعل شود در مقام صبر آری شود.... لیک... به خون جگر شود... 2 لینک به دیدگاه
shamim _ thr 505 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۱ امشب آوازمرا آغوش كن ارتعاش بودنم راگوش كن من پر از اسليمي ومعماريم من پراز تذهيب و خاتم كاريم مكث كن درموج تو در توي من پچ پچي ميايد از آنسوي من نقره پاش دشت خوابستان منم آبشار آفتابستان منم 2 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۱ کاش سرم را بردارم و برای هفته ای در گنجه ای بگذارم و قفل کنم در تاریکی یک گنجه خالی ... روی شانه هایم جای سرم چناری بکارم و برای هفته ای در سایه اش آرام گیرم ... « ناظم حکمت » 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۱ توقع زیادیست؟ خواستن امنیت آغوش تو… و عشقی که... اسیر هوس نباشد..؟ 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۱ از روزی که پا گذاشتی در این خانه.... یک جرعه آب خوش از گلویم پایین نرفته... رهن و اجاره کرده ای... یک سال مانده تا پایان قرارداد... برای خالی کردن اسبابت از ذهن.. 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۱ همین که عشق باشد آن هم در حوالی تو هر چقدر هم که زمستان باشد بهاری ترین هوا سهم من است. 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۱ دو قدم مانده تا صبح... تا ببوسد صورت زمین را خورشید... و من ایستاده ام..در افق...منتظر... به دیدار غروب... 2 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 فروردین، ۱۳۹۱ [h=6] هر چه بشود، [/h][h=6] [/h][h=6] تو از امتداد کلمات من از شعر های من که نمی روی! حتی آنگاه که نباشم. جاوید ساخته ام تو را بر بستــــر حریــــــر فکرم و شعرم... [/h] 2 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 فروردین، ۱۳۹۱ از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیافزود/زنهار از این بیابان وین راه بی نهایت 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 فروردین، ۱۳۹۱ باز، شوق نگاهت، مرا فریاد می زند... رهاتر از رها می شوم... با پای دل، به کویت پرواز می کنم... با هر طپش، دوستت دارمی دیگر را به اوج می برم... مدعی!!!!! فاصله ها را به رخم مکش... تو هیچ گاه نخواهی فهمید... ما فقط به رسم جاده ها دوریم... 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده