YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ تو از این شهر رفته ای و من تمامِ خیابانهایش را از رویِ بی حوصلگی متر میکنم اما هیچ کدامشان قدِ تنهاییام نمیشوند! ... 6 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 فروردین، ۱۳۹۴ چه در دل من،چه در سر تو من از تو رسیدم به باور تو تو بودی و من به گریه نشستم برابر تو، به خاطره تو،به گریه نشستم بگو چه کنم؟ 6 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 فروردین، ۱۳۹۴ اینک برﻭﺑﮕﺬﺍﺭ ﺑﺮﻋﻈﻤﺖ ﻭﯾﺮﺍﻧﯽ احﺴﺎﺳﻢ ﺳﻮﮔﻮﺍﺭﺑﺎﺷﻢﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮﺗﺮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺳﺮﻭﺩﻓﻘﻂ ﺑﺮﻭﻭلی ﺑﺪﺍﻥﻣﻦ ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻪ ﺷﮑﺴﺘﻢ.... 4 لینک به دیدگاه
helma.b 3345 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 فروردین، ۱۳۹۴ عازم این سفرم... سفری دور به جایی نزدیک... سفری از خود من تا خود من... مدتی ست که تماشاگه من رو به خداست... امیدم به خداوندی او... و دلم گرم به این پندار... گرچه تنهایم و دور... اما............ باز خدایم در همین نزدیکی ست... 3 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۴ لحظه های سکوتم ؛ پر هیاهو ترین دقایق زندگیم هستند ! مملو از آنچه می خواهم بگویم و نمی گویم . . . ! 5 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۴ گل در بر و مِی در کف و معشوق به کام است سُلطان جهانم به چنین روز غلام است گو شمع میارید در این جمع که امشب در مجلس ما ماهِ رُخ دوست تمام است در مذهب ما باده حلال است؛ ولیکن بی روی تو، ای سرو گل اندام، حرام است گوشم همه بر قول نِی و نغمهی چنگ است چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است در مجلس ما عطر مَیامیز که ما را هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است از چاشنی قند مگو هیچ و ز شِکّر زان رو که مرا از لب شیرین تو کام است تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است همواره مرا کوی خرابات مُقام است از ننگ چه گویی؟ که مرا نام ز ننگ است! وز نام چه پرسی؟ که مرا ننگ ز نام است مِیخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز وآن کس که چو ما نیست در این شهر کدام است؟ با محتسبم عیب مگویید، که او نیز پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است حافظ! منشین بی مِی و معشوق زمانی کایّام گل و یاسمن و عید صیام است 3 لینک به دیدگاه
roozbeh ameri 8439 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اردیبهشت، ۱۳۹۴ حالم بد است مثل زنی وقت زایمان حتی کمی کبود تر از بغض آسمان در مغز خط خطی من آماس می کند حس به تو رسیدن و افکار توامان دارد شبیه می شود این ماجرا به فیلم من نقش اولم تو نویسنده ای جوان هر لحظه فکر می کنم انگار مرده ام در قسمت هزار و یکم ، آخرین پلان شاید سقوط کرده ام از چشم های تو - اینجا شروع می شود آهنگی از بنان – شرمنده ام که قصه کمی تلخ می شود تقصیر من نبود که این زندگی چنان با من ستیز می کند انگار… بگذریم احساس من گذشته از این حرف ، این زمان حسی شبیه زنده به گوری شبیه مرگ در بطن عاشقانه ترین قسمت رمان 3 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۹۴ دلم برای حضور و غیاب های مدرسه تنگ شده است........ انگار اون موقع مهم بود که من باشم یا نباشم.... 2 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۴ من همان دم كه وضو ساختم از چشمه ي عشق 4تكبير زدم يكسره بر هر چه كه هست 3 لینک به دیدگاه
helma.b 3345 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۴ نردبان را می گذارم روی صفحه آسمان می روم بالا..... ماه را خاموش میکنم.... آسمان من یک ماه بیشتر نمیخواهد..... 4 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۴ نگاه من به سقف افتاده ی شب........ کلید ستاره ها کجاست...... میخواهم برای ساعتی چند...... دنیا را خاموش کنم....... 4 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اردیبهشت، ۱۳۹۴ {سرد بودنم} را بگذار به حساب... {گرم بودنت} با دیگران...! 4 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اردیبهشت، ۱۳۹۴ گاهی باید بغضت را بخوری و اشکت را تف کنی که مبادا دل کسی بلرزد................. حتی در تنهایی خودت هم حق اشک ریختن نداری چرا که قرمزی چشماهیت ، دل می شکند ... آری........... کوه بودن به سنگ بودن نیست.... 3 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اردیبهشت، ۱۳۹۴ دوست داشتنت اندازه ندارد حجم نمی خواهد وقتی همه ی وجودم سرزمین حکمرانی توست ... دوست داشتنت اندازه ندارد حجم نمی خواهد وقتی همه ی وجودم سرزمین حکمرانی توست ... 5 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 اردیبهشت، ۱۳۹۴ دستت که بلرزد اشتباه می نویسی پایت که بلرزد اشتباه می روی دلت که بلرزد وامصیبتا.......................................... 5 لینک به دیدگاه
roozbeh ameri 8439 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 اردیبهشت، ۱۳۹۴ گاهی دلم برای خودم تنگ میشود ... 5 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 اردیبهشت، ۱۳۹۴ آن لعبت زیبای من، خود در دل شیدای من ساز اناالحق میزند، آنگاه به دارم میكشد... 6 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 اردیبهشت، ۱۳۹۴ گاهی دلم میخواهد بگذارم بروم بی هرچه آشنا......... گوشه ی دوری گمنام...... حوالی جایی بی اسم... 3 لینک به دیدگاه
helma.b 3345 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 اردیبهشت، ۱۳۹۴ ایستاده.... و... لبخند زنان! پایش را روی گلویم فشار میدهد... تنهایی! 3 لینک به دیدگاه
Dreamy Girl 6672 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 اردیبهشت، ۱۳۹۴ ایستاده....و... لخند زنان! پایش را روی گلویم فشار میدهد... تنهایی! می کوشم غم هایم را غرق کنم اما بی شرف ها یاد گرفته اند شنا کنند حسین پناهی 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده