Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۳ گذاشتم دارم بزنند! خیانت نکرده بودم حوصله اثباتش را نداشتم... 2 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۳ بافندهای تمام عمر ترنج و ابریشم میبافت گل میبافت اما وقتی مرد نه فرشی داشت و نه کسی که گلی بر گورش بگذارد. 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۳ دیــر آمــد … در آسـتــا نــــه ی پیــری مقــابل مـــن ایـستــاد مــرگ را تــرجیــح دادم..... 3 لینک به دیدگاه
uzf 1982 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۳ خیالت را می بافم زمستان است شاید شال گردنی بافتم 2 لینک به دیدگاه
ra.ar 967 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۳ نیمشب همدم من دیده گریان من است ناله مرغ شب از حال پریشان من است خنده ها برلب من بود و کس آگاه نشد زین همه درد خموشانه که بر جان منست 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۳ حال ندارم که وصف کنم... آرامبخش و خواب آور معلومه حال آدم چیکار میکنه دیگه.. 2 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۳ تظـاهـر بـہ شـادﮮ مـﮯ ڪنم ! حرفــ مـﮯ زنمـ مثـل همـہ امـا ؛ خیلـﮯ وقتــ استــ مـُرده امـ ...! دلمـ مـﮯ خـواهـد ببـارمـ و ڪسـﮯ نپـرسـد چـرا ؟ ! 1 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۳ با رفتنت دردام برگشتن مردی که ترکش کردی تنها نیست اما یه چیز تازه فهمیدم دنیا بدون عشق دنیا نیست حال عجیبی دارم این روزا ابری شدم نزدیک بارونم چند تا بهار و بر نمیگردی چند سال درگیر زمستونم این زمستونم به یاد تو میمونم برف و بارونم به یاد تو میمونم هرچی میتونی نیا و تلافی کن من تا میتونم به یاد تو میمونم 2 لینک به دیدگاه
ra.ar 967 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۳ از منزل کفر تا به دین یک قدم است وز عالم شک تا یقین یک نفس است این یک نفس عزیز را خوش میدار کز حاصل عمر ما همین یک نفس است 3 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۳ [h=2][/h] یه حسی دارم این روزا ...........شاید مردم حواسم نیست!!!!!!! 3 لینک به دیدگاه
uzf 1982 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۳ پنجشنبه ها غروب آوار خستگی که نه ................دوری زتو مرا تا شنبه می کشد 1 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۹۳ شکستم چه آسون... با یه حرفت... امروز حالم کردی داغون.. 93/11/2 3 لینک به دیدگاه
wensen 205 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، ۱۳۹۳ رنگ سال گذشته را دارد همه لحظه های امسالم 365 حسرت را همچنان می کشم به دنبالم قهوه ات را بنوش و باور کن من به فنجان تو نمی گنجم دیده ام در جهان نما چشمی که به تکرار می کشد فالم یک نفر از غبار می آید مژده تازه تو تکراریست یک نفر از غبار آمد و زد زخمهای همیشه بر بالم باز در جمع تازه اضداد حال و روزی نگفتنی دارم هم نمی دانم از چه می خندم هم نمی دانم از چه می نالم راستی در هوای شرجی هم دیدن دوستان تماشاییست به غریبی قسم نمیدانم چه بگویم جز اینکه خوشحالم دوستانی عمیق آمده اند چهره هایی که غرقشان شده ام میوه های رسیده ای که هنوز من به باغ کمالشان کالم چندیست شعرهایم را جز برای خودم نمی خوانم شاید از بس صدایشان زده ام دوست دارند دوستان لالم .... 1 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، ۱۳۹۳ عاااااااالی ام....حالم فوق العاده عالیه..... 2 لینک به دیدگاه
Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، ۱۳۹۳ ای ماجرای شعر و شبهای جنون من آخر چگونه سر کنم بی ماجرا امشب ... 3 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 بهمن، ۱۳۹۳ من ماهم و تو ماهی ان برکه ی کاشی... اندوه بزرگی است چه باشی چه نباشی 3 لینک به دیدگاه
uzf 1982 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۳ من پر از شور پر از عشق پراز آزادی تو چرا خسته تنی ؟ 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۳ باااااااارون میباره.. من خوبم.. هوا.... سرما و سوز و بارون... عالیه حالم... +بببخشید شعر نبود... 2 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۳ به تیره بختی خود کس نه دیدم و نه شنیدم ز بخت تیره خدایا چه دیدم و چه کشیدم برای گفتن با دوست شکوه ها به دلم بود ولی دریغ که در روزگار دوست ندیدم 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده