ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۳ کاش فقط بودی،وقتی بغض میکردم بغلم میکردی و میگفتی: ببینم چشاتو...منو نگا کن... اگہ گریہ کنی قہر میکنم میرما!!!! 3 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۳ که من هستم آن تک درختی که در پای طوفان نشسته همه شاخه های وجودش ز خشم طبیعت شکسته شعر ساربان نامجو 3 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۳ تا کي غم آن خورم که دارم يا نه وين عمر به خوشدلي گذارم يا نه پرکن قدح باده که معلومم نيست کاين دم که فرو برم برآرم يا نه خیام 2 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۹۳ کوچکتر از هر وقت دیگری ست وقتی نیستی... بگو درِ علم پزشکی را تخته کنند وقتی نمی تواند دلم را در نبودنت توجیح کند... 2 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۹۳ دنـیــآ بــآزی هــایـت رآ ســرم در آوردی گـــرفتنــی هــآ رآ گــرفتــی دآدنــی هــآ رآ نـــدآدی حســـرت هــآ رآ کـــآشتــی زخـــم هآ رآ زدی دیــگر بـس آســت... چیــزی نمــآنــده.. بـگـــذآر بخــوآبــم محتــآج یــک خــوآب بــی بیــدآرم 1 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۹۳ نیا باران زمین جای قشنگی نیست من از جنس زمینم خوب می دانم که دریا جز تو در یک تبانی ماهی بیچاره را در دام ماهی گیر میراند من از جنس زمینم خوب می دانم که گل در عقد زنبور است یک طرف سودای بلبل، یک طرف بال و پر پروانه را هم دوست دارد من از جنس زمینم خوب می دانم که ای باران پشیمان میشوی از آمدن، در ناودان ها گیر خواهی کرد، پس انگه آرزوی مرگ خواهی کرد نیا باران........... زمین جای قشنگی نیست در اینجا مادران فرزندان بالغ در شکم دارند من از جنس زمینم خوب می دانم که در اینجا جمعه بازار است و دیدم عشق را در بسته های زرد کوچک نسیه می دادند در اینجا قدر مردم را به زر اندازه می گیرند در اینجا شعر حافظ را به فال کولیان در به در اندازه می گیرند نیا باران نیا باران.. 1 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۹۳ از عجـــایـب عـشـــق همـــــین است … تـنهـــــآ همــآنی آرامـــت می کــُـند … کـــــه دلـت را آتـــــش زده …! 2 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۹۳ احساس قشنگیه وقتی بدونی یکی دوستت داره، احساس قشنگیه وقتی بدونی یکی دلش برات تنگ شده اما قشنگترین احساس وقتیه که بدونی یکی هرگز تورو فراموش نمیکنه 6 لینک به دیدگاه
خانوم اسفندیاری 465 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۳ گر دلی شکسته دعا گویتان شود زان به،که خود نشسته وعمری دعا کنید 6 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۳ این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش ! همین بس که : نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است ،با تیغِ کُند. 2 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۳ کجاست کاهن دربار؟ خواب بد دیدم که در عروسی اموات، قند ساییدم که روز تاجگذاری م تخت و تاجم رفت که دستمایه ی اندوه شد شب عیدم چه پادشاه نگون بخت و بی کفایتی ام که دست اجنبی افتاده ملک جاویدم تو سرزمین منی! ای کسی که دشمن و دوست به جبر از تن تو کرده اند تبعیدم دلم به دست تو افتاد - زود دانستم- دل تو پیش کسی بود - دیر فهمیدم- تویی که غیرت مردانه ی مرا دیدی چرا تلاش نکردی برای تردیدم؟ در این شب ابدی کورسوی عقل کجاست؟ سر دو راهی ام و بین ماه و خورشیدم... 2 لینک به دیدگاه
bande khoda 899 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۳ من نه عاشق بودم ونه محتاج نگاهي كه بلغزد برمن من خودم بودم ويك حس غريب كه به صد عشق وهوس مي ارزد 1 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۳ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام عاشق شدن چیز ساده ایست …. آنقدر که همه ی انسانها توان تجربه کردن آن را دارند ! مهم عاشــــــــق ماندن است ؛ بی انتــــــــــها بی زوال تا ابــــــد ؛ بی منـــــت …! 3 لینک به دیدگاه
parniyan71 560 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۳ چه کسی باور کرد؟ جنگل جان مرا آتش عشق تو خاکستر کرد.... 3 لینک به دیدگاه
parniyan71 560 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۳ آرزومه که یه لحظه رو به روی من بایستی آخه قلبم نگرونه توی شهری که تو نیستی تو خیال کن آدمای همه دنیا توی شهره توی شهر بی تو اما دل من با همه قهره توی شهری که تو نیستی همه جارو غم گرغته هر کجا رفتی صدام کن عزیزم دلم گرفته شدم اون غریبه ای که تو نباشی نمی ارزه دارم از نفس میفتم مثل یک گیاه هرزه... 5 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۳ ای زبان هم آتش و هم خرمنی چند این آتش درین خرمن زنی در نهان جان از تو افغان میکند گرچه هر چه گوییش آن میکند ای زبان هم گنج بیپایان توی ای زبان هم رنج بیدرمان توی 3 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۳ دیدی که چگونه دلم خسته و تنها ماند چگونه اشک هایم راه به جاده ای بی انتها برده اند دیدی که چه شد؟ دست هایم بی رمق و قلبم تنها وجودم شکست و تنها شدم 2 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۳ گاهي آنقدر دلتنگت ميشوم كه ، در خيال خودتو را به آغوش ميكشم ... و بوسه بارانت ميكنم ، دلتنگم ... به وسعت تمام دلتنگي هايت ...!!! 3 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۳ بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهد برد ، من تو را در قلبم دارم نه در دنیا 3 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اردیبهشت، ۱۳۹۳ [h=2][/h] مدتی است دیگر از تهِ دل نمی خندم فقط لب هایم نقشی به نام لبخند را بازی میکنند تا کسی نفهمد بر من چه میگذرد 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده