رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'درام'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. sam arch

    ادبیات نمایشی

    نمایش یا درام به معنای نشان دادن، باز نمودن و مرادف اصطلاحات تماشا، تقلید و بازی است؛ در اصطلاح به هر اثری که برای اجرا در روی صحنه تئاتر توسط بازیگران نوشته شده باشد، نمایشنامه می‌گویند. مهد نمایش یا درام، یونان باستان بوده است. «دراما» در یونانی به معنای کار یا عملی است که واقع می‌شود؛ و در اصل هنری است که روی صحنه می‌آید. ادبیات نمایشی یا دراماتیک بر اساس تقسیم بندی ارسطو یکی از انواع مهم ادبیات بوده و به دو نوع کمدی و تراژدی تقسیم می‌شود: تراژدی، نمایشِ اعمال مهم و جدی است که در مجموع به ضدِ قهرمانِ اصلی تمام می‌شود و هسته داستانی((plot به فاجعه (Catastrophe) منتهی می‌شود؛ این فاجعه معمولاً مرگ قهرمان تراژدی است؛ مرگی که اتفاقی نیست بلکه نتیجۀ منطقی و مستقیم حوادث و مسیر داستان است. یونانیان نخستین تراژدی نویسان بودند. چند اثر مهم تراژدی دنیا عبارتند از: رمیو و ژولیت، اُتلٌو، و مکبث از شکسپیر؛ تراژدی «آندروماک» اثر «راسین». در ادبیات ایران، نمایش به مفهوم واقعی و رسمی کمتر قدمت دارد؛ اما، با توجه به ویژگی‌های تراژدی، نمایشِ سنتی «تعزیه» که قدیمی‌ترین نمایش بومی ایران است، می‌تواند در چارچوب تراژدی قرار بگیرد. نوع دوم ادب دراماتیک، «کمدی» “Comedy” است. کمدی اثری نمایشی است که با جلب توجه بیننده به خود، باعث سرگرمی می شود. هدف کمدی خنده و تفریح است؛ اما، در واقع مسایل جدی در پردۀ شوخی طرح می‌شود؛ از نمونه های خوب کمدی «سفر دراز روز در شب» اثرِ «یوجین اونیل» و «شب دوازدهم، توفان، هیاهوی بسیاری برای هیچ» از آثارِ «شکپیر» است. شاید بتوان معادل کمدی در ایران را، در بخش نمایش‌های سنتی، مثلِ بقال بازی، نمایش تخته حوضی یا سیاه بازی دانست که برای ایجاد روحیه شادی و خنده در بین مردم اجرا می‌شده است. تاریخچه ادب دراماتیک بی‌تردید به یونان باستان می‌رسد. در این کشور باستانی، به نمایش توجه و اهمیت زیاد داده می شد و اولین بار ارسطو به صورت کلاسیک بدان پرداخت، به نحوی که آراء ارسطو، منبع مهم و اولیه‌ای است که هنوز هم مورد مطالعه و استفاده است. به طور کلی درام در اکثر تمدن‌های قدیم وجود داشته و جزء مراسم مذهبی محسوب می‌شده است؛ زیرا در آن مراسم به تجلیل خدایان و مردگان و از کیفیت گناهان و امثال این موضوعات سخن می‌رفته است. سابقۀ درام در مصر به حدود چهار هزار سال قبل از تولد مسیح می‌رسد. در روم باستان درام بسیار رواج داشته و در اروپای قرون وسطی، کلیسا بر اثر علاقه مفرط مردم به تئاتر، درام مذهبی را به وجود آمد که در آن زندگی مسیح و قدسیان به صحنه می‌آمد. در اروپای عصر رنسانس، درام قدیم یونان و روم دوباره ظهور کرد. در ایران پیش از اسلام نمایشنامه وجود داشته در جریان تاریخ ایران، نخستین بار در دورۀ پارت‌ها به صحنه سازی سورنای بزرگ(به کسر سین و واو) بر می‌خوریم که می‌توان آن را به عنوان اولین نمایش ضبط کرد. از دوره ساسانیان دربارۀ نمایش، متنی به نام «در کنار قصر پاد – واژ یک آواز جا دارد» باقی مانده؛ و «پتواژ گفتن» نامی است که ساسانیان به تئاتر خود داده بودند. در دورۀ ملاجقه «خیمه شب بازی» متداول بود. مقارن با تحولات زیاد دورۀ مشروطه در ایران، در جریان انتقاد از گذشته و رویکرد به پدیده‌های نو، تحولی در عرصه نمایش به وجود آمد. نمایش به عنوان یک نوع ادبی (ژانر) از همین موقع شکل گرفت. نخستین انگیزه‌های ایجاد نمایش جدید، با سفر برخی رجال و جوانان به اروپا و دیدار آنان از تماشاخانه غرب میسر شد. نوشتن نمایشنامه در ایران، ابتدا با ترجمه آثار نمایشی غربی ها شروع شد. آثار کسانی مثل مولیر، شکسپیر، دوما و … به فارسی ترجمه شده، بعضاً به صحنه رفت. در همین زمان، کسانی دست به نوشتن نمایشنامه هم بردند، از جمله آخوند زاده، احمد محمودی، میرزا آقاخان تبریزی و …؛ این نمایشنامه‌ها از نظر فنی و تکنیک درام نویسی ضعیف و از نظر محتوا پرمایه بود و تمام موضوعات مطرح در دوره مشروطه از جمله آزادی، قانون، وطن و … در آن مطرح شده بود. یکی از دلایل گسترش نمایشنامه نویسی در ایران آن روزگار، امکان طرح مسایل سیاسی و اجتماعی در نمایشنامه برای مخاطبان عام بود. اولین نمایشنامه آن دوران با سبک درام غربی، «جعفرخان از فرنگ آمده» اثر حسن مقدم است. بعد از این، با وجود اینکه نمایش و تئاتر از پایه‌های بنیادین در ایران برخوردار نبوده اما همواره هنرمندان تلاش کرده‌اند نمایشنامه‌های خوبی نوشته و به صحنه آورند؛ مانند آثار غلامحسین یوسفی، علی نصر، بهرام بیضایی و دیگران. شاید کمتر توجه شده ترین بخش ادبیات موضوع ادبیات نمایشی است به گونه ای که خیلی ها به این نظرند عدم پیشرفت در مقوله ی نمایش در ایران به همین منسجم نبودن و کم توجهی به ادبیات نمایشی بر میگردد. حال سوال این است که ادبیات نمایشی چیست؟ ادبیات نمایشی گونه یی از ادبیات است که در قالب نمایش برروی صحنه می آید. این تعریف کوتاه و جامع دربرگیرنده ی کلیه ی متونی میشود که قابلیت تبدیل به نمایش را دارند خواستگاه این ادبیات یونان باستان و روم بوده است ادبیات نمایشی در غرب به تراژدی ، کمیدی و درام تقسیم میشود. تراژدی تصویر ناکامی اشخاص برجسته است ؛ کمیدی تجسم عیوب و رذیلت های اخلاقی است به گونه یی که مایهء خنده باشد و درام کوششی است برای نشان دادن شکل عادی زندگی با همهء تضادها و تعارض های آن.درون مایه و محتوای نمایش نامه ها ممکن است دینی ، ملی ، سیاسی و اجتماعی باشد. نمایش نامه ها همواره در طول تاریخ باعث ایجاد حرکت هایی در میان مردم می شده اندو گاه بسیار تاءثیر گذار بوده اند در کشور ما نمونه های قدیمی ادبیات نمایشی شامل مراسمات نقالی و تعزیه میشود اما ادبیات نمایشی به صورت تکمیل شده ی امروزی شامل دو بخش فیلمنامه و نمایشنامه میشود. تصویر و نمایشنامهنمایشنامه در تعریف عام متنی است که برای بازیگران نوشته شده است تا بتوانند با آن نمایش را به روی صحنه ببرند این متن توسط کلمات نگاشته می‌شود این تعریف بسیار ساده در بطن خود تعارض آشکاری دارد؛ زیرا متن خواندنیِ نمایشنامه باید به نمایش دیدنی تبدیل شود و این امر امکان‌پذیر نیست زیرا خواندن نمایشنامه با دیدن نمایش متفاوت است و یک اثر خواندنی نمی‌تواند دیدنی هم باشد مگر آنکه خواندن متنی باعث ‌شود تا ایده‌ای در ذهن فردی پدید آید و او این ایده را بپروراند و بر اساس آن اثری نمایشی خلق کند؛ به طور مثال: هنرمندی با خواندن خبری از روزنامه نمایش را به روی صحنه می‌برد. در این عمل او ایده متن را با در نظر گرفتن تمهیدات تصویری به اثری نمایشی تبدیل می‌کند. در واقع یک متن سادة خواندنی فقط می‌تواند در حکم ایده‌آل برای اثری نمایشی باشد و یک متن خواندنی هرگز نمی‌تواند تبدیل به اثری دیدنی شود. اما نمایشنامه تفاوت اساسی با یک متن سادة [خواندنی] دارد و ما زمانی که در تعریف نمایشنامه از متنی خواندنی نام می‌بریم باید در تعریف خود تجدید نظر کنیم و در جست‌وجوی تعاریفی تازه از نمایشنامه باشیم. از دیدگاه ما نمایشنامه، تصویرنامه‌ای است که با کلمات نوشته می‌شود و کارگردان به هنگام اجرا از این اثر [تصویری ادبی] نمایشی دیداری پدید می‌آورد. در تعاریف آکادمیک از نمایشنامه، به عنوان اثری ناتمام یاد شده است که توسط گروه اجرایی باید به اتمام برسد. از این رو مارتین اسلین متن نمایشنامه را فقط زمانی که به روی صحنه برود، درام می‌نامد. در تعریف نوین ما از نمایشنامه، کارگردان فردی است که با استفاده از اشیاء و عوامل انسانی از تصویرنامة نمایشنامه‌نویس اثری نمایشی می‌آفریند. در واقع در هنگام اجرای نمایش اثری تصویری و ادبی به نمایش دیداری تبدیل می‌‌شود. در این نوشتار ما نمایشنامه را از ب‍ُعد تصویری بررسی می‌کنیم. زیرا هدف نمایشنامه‌نویس از نگاشتن نمایشنامه پدید آوردن اثری دیداری است.تصویرسازی دراماتیک قبل از ورود به این مبحث ابتدا باید به تعریف واژگان بپردازیم. زیرا این ترکیب از دو واژة تصویر و درام ساخته شده است. تصویر «نمایاندن اشیاء، اعمال، افکار، احساسات، ایده‌ها و بیان اندیشه و هر تجربة حسی و فراحسی از راه زبان است. تصویر یا صورت خیال از تلفیق اشیاء، کلمات، احساسات و اندیشه‌هاست به هنگام خلق اثر هنری به یاری نیروی تخیل در ذهن هنرمند به وجود می‌آید. تصویر شعری، مجموعه‌ای از واژگان است و نمی‌توان آن را به صورت عینی دید پس به بیانی تصویر شعری انگاره یا صورت خیال است.»۱درام«واژه نمایش (drama) در یونانی صرفاً به معنای کنش است. نمایش کنش تقلیدی است. کنش برای تقلید یا بازنمایی رفتار بشر است. عنصری که نمایش را نمایش می‌سازد دقیقاً بیرون و فراسوی واژه‌ها قرار دارد و عبارت از کنش یا عملکردی است که اندیشه و مفهوم مورد نظر پدیدآورندة اثر را تحقق کامل می‌بخشد.»۲با بررسی در تعریف ارائه شده می‌توان به تعابیر زیر دست یافت: ۱٫ تصویر از طریق زبان به نمایاندن می‌پردازد. ۲٫ تصویر را نمی‌توان به گونة عینی دید. ۳٫ تصاویر به هنگام خلق اثر هنری به یاری نیروی تخیل در ذهن هنرمند به وجود می‌آید. ۴٫ تصاویر از راه زبان و واژگان ساخته می‌شود. ۵٫ تصاویر در درام باید وجه دیداری داشته باشد. زیرا درام به قصد اجرا نگاشته می‌شود. تصاویر دراماتیک از حوزه تصویرشناسی درام از ترکیب تصاویر ساخته شده است که در برابر تماشاگران به نمایش گذاشته می‌شود برای شناسایی تصاویر در درام باید به واشکافی جزء به‌ جزء درام بپردازیم.صحنه رخدادگاه درام، مکانی است که رویداد در آن به تصویر کشیده می‌شود رخدادگاه شامل قید مکان و زمان نمایش است که برای القای مفهوم نمایش و در جهت اثبات تم توسط نویسنده تصنیف می‌شود. اجزای صحنه ۱٫ موضوع: که در قالب داستان به تصویر کشیده می‌شود. ۲٫ شخصیت: شخصیت از طریق گفتار، رفتار خود داستان را به تصویر می‌کشاند و بدون شخصیت درام شکل نمی‌گیرد. یعنی درام بدون تصویر ناممکن است. ۳٫ کلام دراماتیک: کلامی است که توسط اشخاص نمایش ردوبدل می‌شود و علاوه بر انتقال اطلاعات شامل زوایای دید اشخاص نمایش است. در زمان خواندن نمایشنامه تصویری از اشخاص بازی در ذهن ما ساخته می‌شود و ما پی می‌بریم که آنها از چه طبقة اجتماعی هستند و چه ویژگیهایی دارند. درام‌نویس بر مبنای خصوصیات اشخاص بازی به نوشتن کلام دراماتیک می‌پردازد و از این طریق اشخاص بازی را به تصویر می‌کشند. ۴٫ فضا: تصویرهای دراماتیک در کنار هم معنایی می‌سازند این فضا در برگیرندة تصاویر است و دلالت بر معنایی می‌کند. ۵٫ زمان و مکان: تصویرهای دراماتیک نمی‌تواند معل‍ّق در فضا رها شوند آنها برای شکل‌گیری نمایش نیازمند آن هستند که در مکان و زمان خاصی تثبیت شوند و حول محور آن به حرکت در آیند. تصاویر شاعرانه؛ تصاویر دراماتیک در شرحی که حسن انوشه برای بیان تصویر نوشته است. از واژه تصویر شاعرانه استفاده می‌کند [تصویر شعری، مجموعه‌ای از واژگان است و نمی‌توان آن را به صورت عینی دید. پس به بیانی تصویر شعری، انگاره یا صورت خیال است] درام در آغاز نوعی شعر به حساب می‌آمد و از این رو نمی‌توان میان تصاویر شاعرانه [شعر] و تصاویر دراماتیک [نمایشنامه] تمایزی قائل شد و تصاویر شاعرانه همان تصاویر دراماتیک به حساب می‌آید با این تفاوت که زبان در شعر روایتگر [شاعر یا راوی] و به طریق ترکیب واژگان در جهت فضاسازی شکل می‌گیرد و این فضا از طریق زبان انتقال می‌یابد. تمام این مراحل در درام هم اتفاق می‌افتد اما تصاویر شاعرانه همیشه جنبة عینی ندارد اما درام به نیت عینیت بخشیدن به تصاویر شکل می‌گیرد. اما برای آنکه وارد بحث تصویر دراماتیک شویم و تفاوت آن را با تصاویر شاعرانه دریابیم ناچار به انطباق تصویر در شعر و درام هستیم و برای نظم بخشیدن به بحث تطبیقی میان دو روایت از هملت اولی نمایشنامه هملت نوشتة ویلیام شکسپیر و دومی شعر هملت سرودة احمد شاملو انجام می‌دهیم. اما پیش از آنکه وارد بحث شویم به یک نکته اشاره کنیم و آن مطلبی است که دکتر تقی‌ پورنامداریان دربارة شعر احمد شاملو در کتاب سفر در مه نوشته است. وی معتقد است که «نمایشنامة معروف شکسپیر [هملت] از داستانهایی است که شاملو به آن توجه دارد و در مجموعه «مرثیه‌های خاک» شعری به نام اوست. شعر هملت فقط با در نظر گرفتن زیر و بم دقیق این داستان قابل دریافت است.»۳ از این جهت می‌کوشیم تا از نظر تصویری ارتباط میان شعر و نمایشنامة هملت را بررسی کنیم. نکتة دومی که لازم به ذکر است تفاوتهای میان دو روایت شعری و دراماتیک هملت است زیرا تصویرسازی هر اثر بر مبنای روایتی است که نویسنده و شاعر برای بیان اثر اتخاذ می‌کنند و بدون توجه به این تفاوتها بررسیها ناقص و ناتمام می‌ماند. نمایشنامة شکسپیر بر مبنای زاویه دید سوم شخص / دانای کل/ نوشته شده است و شکسپیر تمام صحنه‌ها را به تصویر می‌کشد. اطلاعاتی از این طریق به تماشاگر داده می‌شود که سایر شخصیتهای نمایشی از آن ناآگاه هستند یک موقعیت آیرونیک ایجاد می‌شود. برای مثال ما از اندیشة منفی هملت نسبت به کلادیوس آگاه هستیم و می‌دانیم که هملت از او انتقام می‌گیرد این اطلاعات میان ما و هملت ردوبدل می‌شود اما کلادیوس تا زمان کشته نشدن پولونیوس ‍[پور افلیا] از جانب هملت احساس خطر نمی‌کند همچنین شکسپیر حوادث پس از قتل هملت و آمدن فورتینبراس و تشییع جنازة هملت را به ما نشان می‌دهد. اما شعر هملت [سرودة شاملو] بر مبنای زاویة دید اول‌شخص نوشته شده و بر طبق اطلاعاتی که هملت با ما در میان می‌گذارد ما سایر شخصیتها را می‌شناسیم.با این تفاسیر در می‌یابیم که تصاویر در نمایشنامه هملت سه بعدی است: ۱٫ بعد اول، تصاویری که با آگاه شدن از کلام افراد به آن دست می‌یابیم. ۲٫ بعد دوم، تصاویری که با دیدن رفتار افراد مشاهده می‌کنیم. ۳٫ بعد سوم، تصاویری که ما از تضاد رفتار و کلام افراد مشاهده می‌‌کنیم. اما تصاویر در شعر شاملو فقط به بعد اول خلاصه می‌شود. ۱٫ تصایری که ما از طریق کلام افراد به آن دست می‌یابیم: تصاویر در شعر هملت سرودة شاملو …بودن یا نبودن بحث در این نیست وسوسه این است. شراب زهرآلوده به جام و شمشیر به زهر آب‌دیده در کف دشمن هر چیزی از پیش روشن است و حساب‌شده و پرده در لحظة معلوم فرو خواهد افتاد …۴ راوی شعر به روایت داستان می‌پردازد و ما با شنیدن گفته‌های او پی به داستان می‌بریم و از این راه نقبی به شخصیت او می‌زنیم… راوی از شراب زهرآلوده و پرده که در لحظه معلوم خواهد افتاد سخن می‌گوید. این دو ترکیبهایی است که او استفاده کرده و به جای استفاده از اشاره مستقیم از زبان تصویری بهره می‌برد.تصاویر در نمایشنامة هملت ویلیام شکسپیر هملت: بودن یا نبودن. حرف در همین است. آیا بزرگواری آدمی بیشتر در آن است که زخم فلاخن و تیره‌بخت ستم‌پیشه را تاب آورده یا آنکه در برابر دریایی فتنه و آشوب سلاح برگیرد و با ایستادگی خویش بدان هم پایان دهد.۵ هملت از طریق کلمات اندیشه خود را در قالب تصاویر ارائه می‌دهد. او به جای آنکه بگوید در زندگی انسان باید تابع افراد ستمگر باشد یا اینکه در برابر آنها مقاومت کند از زخم فلاخن و تیره‌بخت ستم‌پیشه استفاده می‌کند. شکسپیر اندیشه را در نهایت ایجاز در قالب تصویر می‌آورد. دوم آنکه در جمله انسان باید تابع افراد ستمگر باشد، تنها اندیشه قابل انتقال است اما زخم فلاخن و دریای آشوب علاوه بر انتقال مفاهیم؛ تصاویری را در ذهن ما می‌سازند مانند واژة زخم که در ذهن تداعی‌کنندة خون و درد است در تصاویری که از طریق کلام انتقال پیدا می‌کند دو مقوله حائز اهمیت است ما در زیر به تفکیک این دو مقوله می‌پردازیم:تصویرسازی از طریق رفتار بعد دوم تصاویری که ما از رفتار افراد مشاهده می‌کنیم این تصاویر در اجرا توسط بازیگران به تصویر کشیده می‌شود اما در غالب گفتارهای متن و گاهی در متن مستتر است … شراب زهر‌آلوده به جام و / شمشیر به زهر‌ آب‌دیده / در کف دشمن / همه چیز / از پیش روشن است و حساب‌شده / و پرده/ در لحظه معلوم / فرو خواهد افتاد. شاه: گرترود ننوشید. شهبانو: مینوشم. خداوندگار من خواهش می‌کنم معذورم بدارید. شاه: (با خود) جام زهرآلود کار از کار گذشت. هملت: شهبانو را چه می‌شود؟ شاه: دید از ایشان خون میرد. بیهوش شد. شهبانو: نه شراب. شراب. آخ هملت عزیزم شراب شراب با زهر بود / می‌میرد/ هملت: اوه ننگ های … درها را ببندید یا خیانت. خائن را بگیرید/ لایرتیس می‌افتد./ لایرتیس: خائن اینجاست هملت و توای هملت کشته شده۶ تصویرسازی از تضاد رفتار و گفتار «شاه: اگر چه یاد مرگ برادر گرامی‌مان هملت همچنان تازه است و شایسته چنان است که دلهامان اندوهگین و سراسر کشور مانند پیشانی مرد غمزده پژمرده باشد ولی بصیرت در ما چنان با طبیعت به جنگ برخاسته است که با اندوهی بس خردمندانه به یاد اوییم و در همان حال خود را نیز در یاد داریم. از این رو آنکه زمانی به جای خواهر ما بود و اینک شهبانوی ما و وارث همایون این کشور جنگاور است اگر بتوان گفت با سروری دگرگون گشته با چشمی خندان و چشم دیگر گریان با خوشی و نشاط در مراسم تشییع و سرود سوگواری در جشن زناشویی در حالی که شادی و اندوه را در برابر می‌داریم او را به زنی گرفتیم.»۷ نمایشنامة هملت بر پایة تضاد رفتار و گفتارهای شاه بنیان نهاده شده است. همین عامل باعث می‌شود هملت در برخورد با شاه دچار تردید شود و برای غلبه بر تردید خود به اندیشه بپردازد تا بتواند به حقیقت امر دست یابد و بدین‌گونه تراژدی هملت رقم می‌خورد.[تصویرسازی از طریق کلام دراماتیک۸ با توجه به نمایشنامه و شعر هملت]تصویر مفرد تصویر مفرد تصویری که بی‌نیاز به چیز دیگری، مستقل و خود‌به‌خود دارای مفهوم باشد. ‍«برناردو: در نگهبانی‌ات خبری نبود. فرانسیسکو: یک موش هم نجنبید.» [نمایشنامه هملت] فرانسیسکو به جای بیان صریح و مستقیم از بیان تصویری استفاده کرده است: «و پرده/ در لحظه معلوم/ فرو خواهد افتاد» ‍[شعر: هملت]تصویر مرکب تصویر مرکب در موردی که مجموع چند تصویر یک تصویر کلی را تشکیل بدهد. در اینجا مجموعه‌ای از تصاویر مفرد وجود دارد که همسو شده‌اند تا تصویر بزرگ واحدی را تشکیل دهند و تمام تصاویر را سازمان دهد. [نمونة شعر]: پدرم مگر به باغ جتسمانی خفته بود [تصویر اول] که نقش من میراث اعتماد فریبکار اوست [تصویر دوم] [تصویر سوم] و بستر فریب او کامگاه عمویم [نمونة نمایشنامه]: [هملت: اوه! کاش این تن سخت سخت‌جان می‌توانست بگدازد و آب شود و همچون شبنم محو ‌گردد] این تصویر مرکب از تلفیق تصاویر مفرد ساخته شده است برای مثال [تصویر اول] اوه! کاش این تن سخت سخت‌جان می‌توانست بگدازد [تصوی دوم] اوه! کاش این تن سخت سخت‌جان می‌توانست آب شود.تصویر مفرد مفصل تصویر مفرد مفصل عبارت است از ساختن یک تصویر مفرد اما تصویری که در بردارندة بیش از دو ویژگی باشد. تصاویر فرعی: مشخصة این نوع تصاویر آن است که در این تصویر تمام تصاویر جزئی موجود در ارتباط با یک تصویر اصلی و محوری قرار دارد، به طوری که دیگر تصویرها از آن زاییده شده‌اند. در اینجا نیز می‌توان از مثالهای قبلی بهره‌ جست. [نمونة شعر] پدرم مگر به باغ جتسمانی خفته بود [تصویر محوری] که نقش من میراث اعتماد فریبکار اوست/ تصویر جزئی و بستر فریب او کامگاه عمویم تصویر جزئی با حذف تصویر محوری ارتباط مضامین فوق به یک‌باره از هم گسسته می‌شود «که نقش من میراث اعتماد فریبکار اوست و بستر فریب او کامگاه عمویم.» [نمونه نمایشنامه] «هملت: اوه! کاش این تن سخت سخت‌جان می‌توانست بگدازد و آب شود و همچون شبنم محو گردد» اوه! کاش این تن سخت سخت‌جان می‌توانست بگدازد [تصویر محوری] تن سخت می‌توانست آب شود [تصویر جزئی] تن سخت‌جان می‌توانست چون شبنم محو شود [تصویر جزئی]
  2. ژان ميشل آدام- فرانسوازرواز برگردان: آذين حسين زاده- کتايون شهپرراد «در روايت‌گري بار اصلي بر عهدة جملات نيست، بلکه بر عهدة ابر- عبارت گسترده، و قطعه قطعه کردن حوادث است.» (آمبرتواگو، در حاشية به نام گل سرخ،ص 50) اصل ترکيب تا حدي نشان مي‌دهد که چگونه خواننده يا شنوندة متن روايي به جمع‌آوري عبارات براي تشکيل ابر- عبارت، و همين‌طور سکانس براي درست کردن متن مبادرت مي‌ورزد. الف. از عبارت تا سکانس به منظور نشان دادن نخستين قابليت عبارت، مي‌توانيم متن شمارة 23 را مانند تمامي سکانس‌ها به زنجيره‌اي از عبارات مجزا تفکيک کنيم. فرايند خواندن و تفسير که بر مبناي نمودار الگويي پي‌رنگ‌بندي پايه گذاري شده است، تمامي عبارت مذکور را در مجموعه‌اي گرد هم مي‌آورد و، در نتيجه، ابر عبارت [عبارت روايي] و سکانسي کامل را شکل مي‌دهد: متن شمارة23 «روزي روزگاري شاهزاده‌اي بود [الف]. او مي‌خواست با يک شاهزاده خانم عروسي کند[ب]. ولي شاهزاده خانم بايد يک شاهزاده‌ خانم واقعي باشد[پ]. اين‌گونه بود که شاهزاده تمام دنيا را زير پاگذاشت تا شاهزاده خانمي واقعي پيدا کند [ت]. چيزي که زياد بود شاهزاده خانم بود [ج]، ولي اين‌که شاهزاده خانم، شاهزاده خانمي واقعي باشد، اين را نمي‌شد کاملاً مطمئن بود [چ]. هميشه يک جاي کار مي‌لنگيد [ح]. پس شاهزاده به سرزمين خود برگشت [ح] و شروع کرد به قصه گفتن [د]. آخر خيلي دلش مي‌خواست همسرش يک شاهزاده خانم واقعي باشد [ذ].» موقعيت شمارة 1: عبارت روايي1 [الف] شخصيت اصلي را معرفي کرده است و [ب] منظور جستجويش را مشخص مي‌کند. گره: عبارت روايي2 ويژگي ايجاد جريان داستان با عبارت [پ] مشخص مي‌شود. خصوصيت ويژه‌ (واقعي بودن) اشاره به گره دارد که با لفظ «ولي» همراه است. کنش عبارت روايي شمارة 3 عبارت [ت] هستة کنش را شکل مي‌دهد. گره‌گشايي- حل و فصل: عبارت روايي 4 عبارت روايي شمارة4 نيز مانند عبارت روايي شمارة 2 با حرف ربط [ولي] همراه است. عبارات [ث]، [چ] و [ح] به روشني نشانگر عدم امکان تطابق خواستة اصلي، با توجه به شاهزاده خانم‌هاي متعدد، از سوي عامل (نمي‌شد کاملاً مطمئن بود) به منظور دستيابي به واقعيت است. قطعاً ابر- عبارت ياد شده در اين‌جا هيچ‌گونه نقشي در حل و فصل (مجدد) مشکل اصلي ندارد، اما عبارت روايي شمارة 4 نقش خود را به ترتيبي ايفا مي‌کند تا به اين سکانس امکان خاتمه يافتن دهد (همان‌گونه که عبارت روايي شمارة 2 امکان شروع حرکت سکانس را فراهم آورد). موقعيت پاياني، عبارت روايي 5 عبارت روايي 5 از عبارت روايي 4 سرچشمه مي‌گيرد (حرکتي که با لفظ «پس» همراه است). موقعيت پاياني که عبارت [خ] و [د] و [ذ] را دربر مي‌گيرد، با اعلام بازگشت عامل، شکست او را در جست‌وجوهايش اعلام مي‌دارد. انسجام متني که ما از آن با مفهوم سکانس ياد کرديم، از يک سو، به نظر هم‌چون شبکه‌اي ارتباطي و تسلسلي جلوه‌گر مي‌شود- گسترة قابل تفکيک به بخش‌هايي (عبارات) که با هم در مي‌آميزد (ابر عبارت) و به کل (سکانس) بدل مي‌شود- و از يک سو، همچون مجموعه‌اي کاملاً مستقل. سکانس با برخورداري از سازماني دروني همواره در ارتباطي وابسته/ غير وابسته با مجموعه‌اي گسترده‌تر قرار دارد که خود بخشي از آن را تشکيل مي‌دهد. ب. از سکانس تا متن تعريف پروپ از متن حکايت به اين ترتيب است: «حکايت مي‌تواند شامل سکانس‌هاي متعدد باشد، و هنگام تحليل متن بايد نخست سکانس‌هاي تشکيل دهندة متن را شمارش کرد [... ] جدا کردن يک سکانس از باقي متن هميشه کار آساني نيست، ولي مي‌شود با دقت فراوان بدين کار مبادرت ورزيد [.... ] وجود فرآيندهاي منفردي چون توازي، تکرار و غيره... بدان‌جا ختم مي‌شود که حکايتي بتواند از سکانس‌هاي متعددي شکل بگيرد.»(ريخت شناسي حکايت، ص 113) در حکايت آندرسن نيز جريان از همين قرار است، بلافاصله پس از شروع پاراگراف دوم، خواننده ديگر بار سکانس ابتدايي را تفسير مي‌کند. بدين‌سان، سکانس نخستين که ديگر صرفاً نقشش تنها به برطرف کردن نوعي کمبود در متن تنزل يافته است، به راحتي مبدل به نخستين ابر- عبارت حکايت مي‌شود. حکايتي که به حرکت، يا مجدداً به حرکت، نمي‌افتد (عبارت روايي 2 گره) مگر با اين واژه‌ها: ادامة متن شمارة 23 «يک شب هوا خيلي خراب شد، رعد و برق، باران و طوفان. خلاصه واقعاً وحشتناک بود. در اين وقت کسي به در وازة شهر کوبيد و پادشاه پير رفت دروازه را گشود... شاهزاده خانمي پشت در بود...» به عنوان نتيجه‌گيري مي‌توان به تعريفي ازمتن روايي اشاره کرد که تأکيد آن بر ويژگي ترکيبي متن روايي است: متن روايي ساختار سلسله‌مند و پيچيده‌اي است مرکب از تعدادي سکانس نيمه کامل يا کامل‌ تحليل انواع داستان (رمان، درام، فيلم‌نامه) ژان ميشل آدام- فرانسوازرواز برگردان: آذين حسين زاده- کتايون شهپرراد منبع
  3. EN-EZEL

    مطالب گوناگون

    مکانیزم موتور جت موتورهای جت به چند دسته اساسی تقسیم می شوند: • توربوفن Turbo Fan • توربوجت Turbo Jet • توربوپراپ Turbo Prop • پالس جت Pulse Jet • پرشر جت Pressure Jet • رم جت Ram Jet • سکرام جت Scram Jet در حقیقت، تمام موتورهای جت که توربین دارند، نوع پیشرفته تری از همان موتورهای توریبن گازی هستند که در زمان های دورتر استفاده می شده است. از موتورهای توربین گازی بیشتر برای تولید برق نه تولید نیروی رانش استفاده می شود. موتورهای جت کلاً بر پایه ی موارد زیر کار می کنند: هوا از مدخل وارد موتور جت شده و سپس با چرخاندن توربین نیروی لازم را برای مکش هوا برای سیکل بعدی آماده کرده و خود از مخرج خارج می شود. در این حالت فشار و سرعت هوای خروجی، بدون در نظر گرفتن اصطکاک، با سرعت و فشار هوای ورودی برابر است. سیکل کاری موتورهای جت پیوسته است، این بدین معناست که هنگامی که هوا وارد کمپرسور می گردد، به سوی توربین عقب موتور رفته و آن را نیز همراه با خروج خود به حرکت در می آورد، یعنی نیروی لازم برای مکش در حقیقت به وسیله توربین انتهایی موتور تولید شده است و بدین گونه است که همزمان با ورود هوا به کمپرسور، توربین نیز به وسیله نیروی تولید شده توسط سیکل قبلی در حال چرخش است و نیروی آن صرف چرخاندن کمپرسور می شود. در این فرآیند، دوباره نیروی تولید شده توسط این سیکل به توربین داده شده و توربین نیروی لازم جهت ادامه کار را فراهم می آورد. موتور توربوفن با ضریب کنار گذر پایین F-119 پرات اند ویتنی 1- موتورهای توربوفن یا Turbo Fan موتورهای توربوفن در حقیقت چیزی میان موتورهای توربوجت و توربو پراپ هستند. بازده موتورهای توربوفن بسیار زیاد است، و به همین علت هم در بسیاری از هواپیماهای مسافربری و ترابری در سرعت های ساب سونیک Sub Sonic از آن ها استفاده می شود. در موتورهای توربوفن، ابتدا هوا کمپرس شده سپس وارد اتاقک احتراق می شود و بعد از انفجار از طریق شیپوره یا نازل خروجی خارج شده و در طی این فرآیند، نیروی تراست لازم را جهت رانش هواپیما به جلو تامین می نماید. البته در موتورهای توربوفن، مقادیر دیگری از هوا از طریق کنارگذر نیز عبور داده می شود که در نهایت به گازهای خروجی داغ پیوسته و نیروی تراست را افزایش می دهد. تفاوت موتورهای توربوفن با توربوپراپ در این است که موتورهای توربوپراپ، فن یا ملخ ایجاد کننده تراستشان در خارج از پوسته موتور قرار گرفته اما در موتورهای توربوفن، ملخ یا فن تولید کننده تراست کاملاً در درون پوسته موتور قرار گرفته است. دیاگرام یک موتور توربوفن با ضریب کنار گذر بالا 2- موتورهای توربوجت یا Turbo Jet موتورهای توربو جت، بیشتر بر نیروی تولیدی از گازهای خروجی اتکا دارند و در هواپیماهایی بیشتر کاربرد دارند که با سرعت های مافوق صوت حرکت می کنند. در موتورهای توربوجت، ابتدا، هوا وارد کمپرسور شده و متراکم می گردد. اما چون این هوا با سرعت نسبتاً زیادی وارد موتور گردیده برای احتراق مناسب نمی باشد و بیشتر سوخت مصرف شده، بدون اشتعال حدر می رود. به همین دلیل هوا به قسمت دیفیوژر یا همان کاهنده سرعت فرستاده می شود تا از سرعت آن کاسته شود. در دیفیوژر، ابتدا از سرعت هوا کاسته و بر دما و فشار آن افزوده می شود. سپس این هوای آماده برای احتراق، به اتاقک احتراق فرستاده می شود. در اتاقک احتراق یا Combaustion Chamber، هوا ابتدا وارد لوله احتراق گشته، با سوخت مخلوط شده سپس منفجر می گردد. قسمتی از نیروی حاصله از این انفجار صرف گرداندن توربین شده و مابقی برای تولید نیروی رانش به کار می رود. گاهی در هواپیماهای توربوجت، بعد از شیپوره خروجی یا نازل، قسمتی به نام پس سوز یا After Burner قرار می دهند که بر نیروی تراست می افزاید. دیاگرام کار موتور های توربوجت، توربوپراپ و توربوفن After Burner یا قسمت پس سوز چگونه کار می کند؟ هنگامی که گازهای خروجی از موتور خارج می شوند، هنوز مقداری اکسیژن و سوخت مصرف نشده دارند که در قسمت پس سوز، با مشتعل ساختن دوباره گازهای خروجی و افزایش 4 برابر سوخت معمولی به این مخلوط، به طور قابل توجهی بر نیروی تراست می افزایند. البته استفاده از پس سوز فقط در شرایط اضطراری و شرایط جنگی مجاز است در غیر این صورت مجاز نیست. تنها هواپیمای مسافربری با پس سوز، هواپیمای کنکورد Concorde ساخت مشترک آلمان، انگلیس و فرانسه است که به علت ایجاد آلودگی صوتی زیاد و مصرف سوخت بالا، بازنشست شد. 3- موتورهای توربوپراپ یا Turbo Prop: موتورهای توربو پراپ، در حقیقت از نیروی ملخ برای تولید تراست استفاده می کنند و تنها وجه جت بودن آنها، تولید نیروی لازم برای این چرخش توسط موتور جت است. طرز کار موتورهای توربوپراپ عیناً مانند موتورهای جت توربینی دیگر است و تنها وجه تمایز آنها این است که نیروی تولید توسط توربین بیشتر صرف چرخاندن ملخ می شود تا کمپرسور، به همین دلیل برای تولید نیروی بیشتر، تغییراتی هم در توربین موتورهای توربوپراپ داده می شود. 4- موتورهای پالس جت یا Pulse Jet: موتورهای پالس جت دارای توربین، کمپرسور، یا شفت نمی باشند و تنها قطعه متحرک البته در نوع دریچه دار، دریچه آن می باشد. در این گونه موتورها، ابتدا توده بزرگی از انفجار در داخل موتور صورت می پذیرد که سبب بسته ماندن دریچه می شود. چون تنها راه فرار هوا از موتور قسمت انتهای آن می باشد هوا به طرف آنجا هجوم می آورد.در نتیجه تر ک هوا، خلا یا حالت مکشی به وجود آمده که باعث باز شدن دریچه و ورود هوای تازه می شود. در این حالت، مقداری هوای محترق شده از خروج بازمانده و صرف تراکم و انفجار گاز تازه وارد می گردد و سیکل به همین ترتیب ادامه پیدا می کند.در نوع بدون دریچه، از یک خم برای ایفای نقش دریچه استفاده می شود که با انفجار گازها و بدلیل وجود این خم، کاهش فشار صورت گرفته و مقداری از گازهای خروجی باز می گردند به همین ترتیب سیکل ادامه داده می شود. 5- موتورهای پرشر جت یا Pressure Jet: از این گونه موتورها در حال حاضر استفاده ای نمی شود و شرح کارکرد آنها در اینجا اضافی است. 6- موتورهای رم جت یا Ram Jet: موتورهای رم جت، هیچ قطعه ی متحرکی ندارند و در نگاه اول، مانند یک لوله توخالی به نظر می رسند که بیشتر در سرعت های مافوق صوت به کار می روند. موتورهای رم جت نیز مانند پالس جت، دارای توربین، کمپرسور یا ... نمی باشند استفاده از آنها به عنوان موتور دوم معمول است که بیشتر در موشکها به کار می روند. در این گونه موتورها، برای روشن شدن موتور ابتدا باید سرعت هوا به مقدار لازم برسد در صورت رخداد چنین حالتی، موتور جت به طور خودکار خود را روشن می کند. در موتور رم جت، هوا با سرعت زیاد وارد موتور شده و به علت سرعت بیش از حد، در قسمت دیفیوژر به خوبی کمپرس و متراکم شده و دما و فشار آن بسیار بالا می رود. در این حالت مخلوط هوا و سوخت منفجر گشته و با خروج از موتور، نیروی تراست بسیار زیادی را آزاد می کنند. این موتورها قدرت بسیار زیادی را دارا می باشند اما برای شروع پرواز و برخاست مناسب نمی باشند.
  4. كنترل شيميائي بويلربازياب فهرست: کلیا ت: شرح کلی سیستم تزریق مواد شیمایی سیستم تزریق هیدروکسید آمونیوم(آمونیاک) سیستم تزریق گاز اکسیژن سیستم تزریق هیدرازین سیستم تزریق فسفات فشار بالا و فشار پایی کنترل کیفیت آب کندانسه در سیکل اصلیدر طول کارکرد طبیعی ملاحظات کلیا ت: نیروگاه سیکل ترکیبی خوی سیستم با خنک سازی هلر و کندانسور از نوع جریان پاششی کار می کند. بخار خروجی از توربین بخار بطور مستقیم با آب خنک سازی که در برج خنک کن هلر مدام خشک و سیرکوله می شود مخلوط شده و کندانس (مایع) می گردد. برای خاصیت شیمیایی آب در سیکل بخار مشخصاً سیستم خنک سازی خشک هلر تعیین کننده می باشد. بهنگام باز کردن مسیر برای آب مورد استفاده قرار دهيد. از یک سو در محتویات آب تغذیه فيد واتر، هیچ خطری ناشی از نشتی آب خام خشک سازی ایجادمیشودوجود ندارد،از سوی دیگر، با حجم زیادی از آب زمین ذخیره شده در سیستم خنک سازی خشک که اثرمقابل تغییر ممکنه درجبران کیفیت آب مربوطه به کار کردن را بر طرف می کند.برای کارکرد طبیعی رزین های کنترل شیمیایی مختلفی برای آب می توان انتخاب کرد از میان آنها یکی کنونسیونی می باشد که کمترین مقدار خوردگی در سراسر سیکل نیروگاهی ایجاد می کند.بعلاوه احتیاج به مقدار بلودان صفر، یا کمترین مقدار بلودان دارد. رژیم های کنترل شیمیایی زیر برای آب بوسیله موسسات ماهر مانندVGB،EPRT توصیه و مشخص شده است. بویلر با قلیائیت خیلی بالا توام با سیستم خنک سازی قلیائی متوسط: (رژیم کنترل شیمایی مخلوط آب MWT): سیکل بویلر با قلیائیت بالا و سیکل خنک سازی با قلیائت متوسط نگهداری می شود. قلیائیت خیلی بالای بویلر با تزریق مخلوطی از مواد قلیا کننده فرار(مانند آمونیاک) ومواد قلیا کننده غیر فرار ( مانند تری سدیم فسفات ) نگهداری می شود. از آنجا که مواد قلیاکننده غیر فرار در داخل بویلر باقی میمانند، نیاز سیستم خنک سازی به قلیائیت متوسط بآسانی انجام می شود. در این حالت سیستم خنک سازی آب PH رژیم کنترل شیمیایی ترکیبی(CWT) درسیکل بخار. رژیم کنترل شیمیایی ترکیبی آب(CWT) یک روش پیشرفته می باشد. به این معنی که در زیر (خروجی)CPP ترکیبی از اکسیژن گازی و یک ماده قلیا کننده فرار(مانند آمونیاک) تزریق میگردد.در نتیجه کل سیکل بخار تماماٌ با قلیائت متوسط(PH بین 8و8.5) نگهداری میشود ولی از آنجا که کندانسور نوع جریان DC (تماس مستقیم فاز بخار با خنک سازی) بنابراین در واحد خنک سازی خشک غالب خواهد شد. همچنین تزریق گاز اکسیژن موجب تشکیل لایه اکسید آهن هماتیت(Fe2o3) روی لایه مگنتیت(Fe3o4)می گردد که مستقیماٌ سطح فولاد می پوشاند. در نتیجه مگنتیت بوسیله لایه هماتیت محافظت می گردد. در این رژیم کنترلی،کند اکتیویته، خروجی CPPباید مطمئناٌ پایین باشد. اجزاء برج خنک کن (هلر) از آلومنیوم ساخته شده است که عمدتاٌ در مقابل محیط قلیائی ضعیف و خورده می شود.به این دلیلPH آب کندانسه در سیکل خنک کن باید کمتر از 8.5 باشد و در مخلوط (CWT) مورد استفاده قرارمیگیرد و هر دو مورد آب کندانسه وسیستم خنک سازی اصلی، تا از خوردگی آهن و آلومینوم از بویلر،سیستم کندانسوروبرج خنک کن خشک به هنگام کارکرد طبیعی واحد جلو گیری شود.رژیم کنترل شیمیایی ترکیبی(CWT) از آلمان نشأت گرفته و امروز در کشورهای اروپای غربی و وافریقای جنوبی نسبتاٌ عمومیت یافته است . اخیراٌ تجدید نظرهای زیادی از جمله موارد زیر بوسیلهEPRT ایجاد شده و برای اولین باردرآمریکا بکار گرفته شده است. روش(CWT) با لحاظ کردن شرایط زیر در طی عملیات اجرا می گردد: .کنداکتیوته باید o.2µs/cm.یا کمتر از آن باشد. .غلظت اکسیژن محلول 200ppm-20 باشد. .لیست نقشه های مرجع/مدارک .paidسیستم تزریق مواد شیمایی .paidسیستم تزریق اکسیژن . خط راهنمای VGB .شیفت مهندسی EGI شرح کلی سیستم تزریق مواد شیمایی: سیستم تزریق مواد شیمایی برای ایجاد شرایط بهینه آب در کندانسور بویلر، تغذیه بویلر،آب تغذیه بویلر،آب خنک سازی و سیستم های بخار تعبیه شده است تا ازخوردگی داخلی در این سیستم جلوگیری شود وبخار با خلوص بالا نگهداری شود. سه محل (ایستگاه)تزریق مواد شیمیایی در نزدیک پمپهای آب تغذیه بویلر قرار گرفته است که هر یک شامل موارد زیر است: سیستم تزریق هیدروکسید آمونیوم(آمونیاک): این سیستم شامل یک تانک اختلاط، دو پمپ با تزریق 100% (برای هر بویلر یک پمپ در نظر گرفته شده است) با تنظیم پیچ دستی برای کنترل PH هیدروکسید آمونیوم بطور مداوم در جریان پایین دست (خروجی)CPP به منظور نگهداری PH در حد 8.5 تزریق می گردد. بعلاوه آمونیاک به داخل خط جبران آب(make up) در خروجی پمپهای انتقال آب و تانک ذخیره decoratorبرای تنظیم PHتزریق خواهد گردید. سیستم تزریق گاز اکسیژن: این سیستم شامل سیلندر های گاز اکسیژن و لوله کشی مناسب(سیستم با مقیاس متناسب)گاز اکسیژن درجریان پایین دست (خروجی)cpp(در ورودی پمپهای انتقال آب کندانسور(condensate booster pumps)و در صورت نیاز در خروجی پمپهای سر کوله واحد خنک سازی آب تزریق می گردد. سیستم تزریق هیدرازین: این سیستم شامل یک تانک، دو پمپ 100% تزریق (برای هر بویلر یک پمپ تعبیه شده است) با تنظیم کنندء پیچی دستی و یک پمپ برگشت دهنده مشترک هیدرازین (N2H4) به داخل خط ورودی مشترک پمپهای آب تغذیه بویلر (sudion of boliler feralug) تزریق می شود و هم چنین داخل خط تغذيه در خروجی پمپهای انتقال برای محافظت بویلر تنظیم گاز اکسیژن محلول در طول عملیات راه اندازی وپیش راه اندازی تزریق می گردد. سیستم تزریق فسفات فشار بالا و فشار پایین: هر سیستم تزریق فسفات شامل یک تانک اختلاط و دو پمپ 100% (تزریق) با تنظیم کننده دستی ( برای هر درام بویلر یکی تعبیه شده است) با یک پمپ برگشت دهنده مشترک. فسفات سدیم به درامهای IP&HP هر بویلر جهت کنترل PHو گرفتن لختی آب بویلر در طول عملیات راه اندازی و پیش راه اندازی تزریق می شود.بطور کلی در کارکرد طبیعی آمونیاک(NH3) واکسیژن (در صورت لزوم) تزریق می گردد. کنترل کیفیت آب کندانسه در سیکل اصلی: رعایت کنترل کیفیت آّب کندانسه از تصفیه آب چنانچه در نیروگاه سیکل ترکیبی خوی بکار گرفته شده است برای واحدهای عملیاتی در شروع به کار کرد طبیعی توصیه شده است. در طول عملیات blowoutو آزمایش شیرهای اطمینان (safety valve test) (پیش راه اندازی) چنانچه سطح آب در درام بخار در زمان عملیات بالا برود(طغیان کند) ویا تغییر ناگهانی نماید املاح موجود در آب بویلر ممکن است در داخل درام به فاز بخار منتقل شوند(carryover) برای جلوگیری از تشکیل جرم درسوپر هیترها درمان با موادفرار (ALLVOLATILE TREATMENT) برای کنترل کیفیت آب بویلر در این مرحله از عملیات توصیه می گردد. در درمان AVTلازم نیست که مواد شیمیایی مستقیماُ به بویلر اضافه گردد آمونیاک به آب تغذیه بویلر اضافه می شود و با تنظیم PH آنPH آب بویلر را نیز کنترل مینماید. هیدرازین در AVTطبق جدول زیر به آب بویلر تزریق می شود: مقدار تزریق هیدرازین (PPM) دمای© DEAERTOR 30 الی 50 ................ 100 > 0.2 الی 0.5 ............ 100 در کندانسور بخار در این مرحله هنوز خلاء نشده است. در عملیات تخلیه سیسلیس (SILLICA PURGE) (راه اندازی) بویلر با قلیائیت خیلی بالا توأم با سیستم خشک سازی با قلیائیت متوسط (رژیم کنترل شیمایی آب مخلوط MWT)) توصیه می گردد. در این عملیات میزان غلظتهای باقیمانده سیلیس، کلسیم و سایر نمکهای ایجاد کنندۀ لختی آب بویلر با افزودن فسفات بآسانی با با عملیات بلودان BLOW DOWNمتفرق و جابجا می گردند.سدیم فسفات می تواند ایجاد خاصیت قلیایی مناسب در آب بویلر نموده وph آن را کنترل نماید بدون اینکه سود اضافی از درام وارد فاز بخار می شود. اما قلیائیت بخار همیشه زیر حداکثر مقدار مطلوب (ph=8.5) نگهداری خواهد شد تا از اجزاء برج خنک سازی (cooling tower)(خوردگی آلومنییوم محافظت شود. عامل های قلیا کننده خیلی فرار (مانند آمونیاک) به سیستم بویلر بنحوی تزریق می گردد تا phسیکل برج خنک سازی از 8.5 تجاوز ننماید. مواد غیر فرار مانند(NA3PO4) در سیستم بویلر اضافه می شود تا مقدار PH در داخل بویلردر حد مورد نیاز(تقریباُ 10-9) نگهداری شود.در این حالت کنداکتیویته پایین دست (خروجی) CPPباید خیلی پایین و کمتر از 0.3μs/cm باشد. در طول کارکرد طبیعی: برج خنک سازی خشک نیازمند کنترل کیفیت زیر می باشد تا در سر کوله آب در سیکل برج از خوردگی آلومینیوم جلوگیری شود. پس CWT (درمان ترکیبی یا رژیم کنترل شیمیایی ترکیبی)برای کارکرد طبیعی کامل (LOUD) مورد استفاده قرار خواهد گرفت. حداقل حدود کنترلی پارامترهای قابل اندازه گیری 8-8.5 PH 0.2μs/cm > EC بدین معنی که تزریق ترکیبی از گاز اکسیژن و قلیا کنندة فرار (آمونیاک) در بعد ازCPPانجام می شود. بنابراین آب با قلیائیت متوسط (PHمساوی 8الی8.5) نگهداری خواهد شد.(در سراسر سیکل بخار) اما با توجه به اینکه کندانسور جریان DC(تماس مستقیم آب کندانسور با بخار) بنابراین در واحد خنک سازی خشک همواره بر مورد مطلوب غالب خواهد شد. ملاحظات: به منظور کاهش هدایت الکتریکی ((conductivity در آب بویلر در حد کمتر از o.2µs/cmوانتقال از رژیم کنترل شیمایی مخلوط (MWT) به (CWT) از چند روز قبل بایستی آّب بویلر خالی شود و غلظت فسفات به بعد از آن کمتر باشد. یک لایه محافظ (موثر) در CWTمیتواند ایجاد شود زمانی که لایه مغناطیس( به حد کافی) ابتداأ تشکیل می شود و روی سطح فولاد و بعد یک لایه نازک هماتیت fe2o3روی سطح fe3o4 را می پوشاند بنابراین بهتر خواهد بود که شرایط آب مسیر سیر کوله خنک سازی (cooling) از سیستم های قبل از بویلر و خود بویلر با روش AVT اجرا شود و انگاه تبدیل به CWTگردد. ملاحضات: واحد غلظت بر حسب mg/LمعادلPPM می باشد. مادة استخراج کنندة نرمال_ هگزان برای استخراج ذرات معلق روغن. هیدرازین به آب تغذیه بویلرفيد واتر بعنوان حذف کننده( پاک کننده) اکسیژن اضافه می گردد. هیدرازین باقیمانده در آب تغذیه باید در حد ی می باشد که PH آب را تا حدی معین بالا ببرد (بیشتر از آن می باشد) زیرا هیدرازین تجزیه شده (آمونیاک و نیتروژن ) و موجب افزایش بیشتر PH می گردد. از فسفات بعنوان بالا بردن PH در آب درامها استفاده کنید. تزریق فسفات تری سدیم را چنان تنظیم کنید که نسبت مولی NA/PO4 2.5 الی 2.6 باشد. برای کنترلPH در رنجهای بالاتر آمونیاک توصیه می شود. اندازه گیری نمایید در خروجی دی اریتور اندازه گیری نمایید در ورودی اکونو مایزر کنداکتیویته را بطور مستیقم اندازه گیری نمایید.
  5. سلام دوستان عزیز کاربرد گسترده بویلرها درصنایع مختلف اعم از بویلرهای پرفشار ویزرگ درنیروگاهها وصنعت نفت وبویلرهای کوچک درصنایع تاسیساتی اشنایی مهندسان رو با این مسئله اجتناب ناپذیر میسازه درفایلی که تقدیم حضورتون میشه سعی شده تا اطلاعاتی درزمینه اشنایی دوستان عزیز با تجهیزات وکلیات بویلرها اعم از واتروالها پمپ های سیرکولاسیون بویلر فن دمنده بویلر...تا شیمی بویلر به صورت گذرا تقدیمتون بشه امیدوارم مورد استفاده دوستان عزیز قرار بگیره دانلود کنید Boiler Parts.zip
×
×
  • اضافه کردن...