S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۱ آبی باش مثل آسمان سبز باش مثل جنگل صادق باش مثل کودک همیشه همه ی بچه ها دوست دارن بزرگ بشن و نمیدونن که اگه بزرگ بشن چقدر دلشون می خواد دوباره بچه بشن همون طور خوشحال بخشنده و فداکار صادق و پاک 13 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۱ حیف شدم....حروم شدم... این کلمه ها رو زمزمه می کنه...متوجه نیست که می شنون دور و اطرافیاش... مُهر مکان عمومی خورده به این صحنه از زندگی... ناخواسته دیگران هم شریک می شن... چهره ش خسته است...کمی چشماش پُف کرده.... خیره است به نفر رو به رویش...طرف همش خودش رو برانداز می کنه فک می کنه مشکلی هست... نمی دونه که اون خیره به جای دیگه است... همیشه از این که پژمردگی رو تو چهره ی یک نفر می بینم...چند تا از برگ های وجودم هم زرد می شه... اونجاست می رسم به اون حرف که ناراحتی رو برای خودمون نگه داریم...دیگرون گناهی ندارن... ولی...ولی...ولی....یک وقت دیگه دست خودمون نیست...نیست...دست خودش نبود.... . . . اگه می تونین....اگه دست خودتون بود....ناراحتی رو صورتتون نیاد.... می دونم وقتی دلت گُنده شده...نمی تونی لبخند ژِکوند تحویل بدی.... گفتم اگه دست خودت بود..می دونم گاهی وقتا دست خودمون نیست... 14 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۱ از کرده خودم پشیمون نیستم..بذار فکر کنه احمقم..بذارفکر کنه ضعیفم..مهم نیس.. مهم اینه که من خواستم درست بشه.. نه درست درست ولی خب یکم بهتر.. تو نخواستی.. بازم خیالی نیس.. هر کسی سوی خودش.. به همین راحتی.. 13 لینک به دیدگاه
not found 16275 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۱ وقتی سنگ صبور همه باشی، حتی پدرت، برادر بزرگت ..... وظیفه ت سنگین میشه انگار! با اینکه جنس ظریفی و از همه کوچیک تر، اما انگار اونقدر پیششون بزرگ جلوه کردی که دیگه بهت نمیاد خسته باشی! آره دیگه این حس کاذب بزرگی باعث میشه بخاطر غرورت یه جایی دور از چشم همه، تو یه دنیای مجازی حرفتو بزنی که سبک شی!!! اما این حس سبکی فقط یه حس کاذبه!!! سبک نشدی، خورد شدی ****************** دارم اسلایدامو درست میکنم یه نمه کوچولو استرس شیرین دارم، ولی خوبه. تموم میشه ، یه بار فکری سنگین کمتر میشه اندکی صبر سحر نزدیک است 17 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۱ تهمت آبرو آدم را میریزه آبرو مثل اب میمونه وقتی ریخته شد دیگه برنمیگرده آبرو که ریخته شد اعتماد از دست میره حالا ببین تهمت چیکار میکنه 13 لینک به دیدگاه
s.m1990 522 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۱ اینجا یه سرعتی داره یکم از سرعت نور کمتره ماشاللهههههههه چه تند تند آپ دیت میشه 5 لینک به دیدگاه
s.m1990 522 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۱ ظاهرا من چشم زدم اینجا رو یک ساعته پستی زده نشده 4 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۱ بوی عید میاد.............:hapydancsmil: 12 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۱ میگن از دل برود هر آنکه از دیده رود.. چاخان نباشه.. 6 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۱ نبودنت را دارم با ساعت شنی اندازه میگیرم یک صحرا گذشته 4 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۱ کاش میشد وقت رفتن چشمهایم را کنار تو بگذارم تا در حسرت دیدارت نمانم. 7 لینک به دیدگاه
poor!a 15130 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۱ کتاب بیشعوری رو بازم خوندم ! خب خدارو شکر من هنوز انقدر بیشعوریم شدت نگرفته که تنها بمونم .. ولی خب از جهاتی هم میبینم هر روز دارم بیشعور تر میشم هنوز تحلیلش نکردم ... ولی فکر میکنم تو روزهایی از سال بیشعور ترم یا لا اقل بیشعور تر دیده میشم داشتم میگفتم .. کتاب ناتور دشت رو هم خوندم خیلی بهم میگفت بخون ... خب حالا شاید در مورد حیله گرا حس متفاوت تری دارم پیش تر ها راحت تر زندگی میکردم ... کمتر فک میکردم مدتیه همه چی خراب شده .. چون فکر میکنم ..! پیش تر ها بحث نمیکردم .. سکوت میکردم و حالا سکوت رو از یاد بردم چون فکر میکنم که میفهمم ! چیزی که مشخصه اینکه قوی تر شدم ! جا داشت به خاطر سعید مدتها زندگی نکنم ولی ... چ میشه کرد .. منم یه بیشعورم و از خودم خیلی انتظار ندارم ! 14 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۱ ترجیحا سعی کنید مطالب کپی نزارید و نوشته ها از خودتون باشه. برای شعرهای کپی می تونید از تاپیک های کلبه شعر استفاده کنید. برای ادامه بحث یا نظر درمورد نوشته های دوستان می تونید از پیام عمومی و پیام خصوصی استفاده کنید.پس از نوشته های هم نقل قول نگیرید. درصورت مشکل داشتن با کاربری سعی کنید مشکل رو بین خودتون حل کنید و بهم کنایه نزنید. فقط شکلک و یا فقط عکس در پستی قرار ندید. ممنونم از همکاری همه دوستان برای یادآوری 10 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۱ بلاخره تمــــــــــــوم :smiley-gen165: 10 لینک به دیدگاه
laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۱ از امشب پیشم جایگاهت ویژه ست کاملا مراقبتم نمیذارم خدشه ای بهت وارد کنند تو دیگر مال منی .مال خود خودم هیچ کسی نمیتواند ادعای مالکیتش را کند دوستت دارم افسوس که دیر متوجه ات شدم .از هیچ باد و طوفانی هراس به دل راه نده من کاملا مراقبتم ...........دل من.. 11 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۱ پر از هراسم... پر از هراس رفتنم... یه بار یه جا دیدم نوشته بود هر کس به اندازه غم هایی که متحمل می شه بزرگ می شه... به خودم نگاه می کنم چه زود بزرگ شدم. 8 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۱ مال من نشدي ولي ازت خيلي چيزا ياد گرفتم ياد گرفتم به خاطر کسي که دوستش دارم بايد دروغ بگم ياد گرفتم هيچ وقت هيچ کس ارزش شکستن غرورمو نداره ياد گرفتم تو زندگيم به اون که بفهمم چقدر دوستم داره ياد گرفتم گريه هاي هيچ کس رو باور نکنم ياد گرفتم بهش هيچ وقت فرصت جبران ندم ياد گرفتم هر روز دم از عاشقي بزنم ولي خودم عاشق نباشم :? 10 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۱ گاهي اوقات احتياج به يه آدمي داري? يه دوستي? که وايسته رو به روت که توي چشمات نگات کنه و محکم بزنه تو گوشت که تو صورتت خم شه و دستت رو بذاري روي گونهت و دوباره نگاش کني ببيني که خشمگينه? ببيني که از دستت عصبانيه توي اخم صورتش ببيني که دوستت داره ببيني که دوستته. که نگاش کني? همونجوري که دستت روي صورتيه که اون بهش کشيده زده? که بهت بگه « تو چته؟ بسه? به خودت بيا .. تو چته .. » که سرت فرياد بکشه .. که تو يه هو بلرزي? که بري بغلش? که بغلت کنه? همون دستي که کوبيد تو صورتت رو بذاره رو سرت? توي موهات? که سرت رو فشار بده توي گودي شونش? که تو چشمات رو ببندي? روي شونهش گريه کني? بلرزي? و با خودت فکر کني که : تو واقعاً چته 7 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۱ عدالت چه کلمه بی مفهوم و گنگی باید از دایره واژگان حذف بشه این چه عدالتیه که کسیه که حتی آزارش به یک مورچه نمیرسه یک شبه زندگیش نابود بشه 5 لینک به دیدگاه
ya~ya 820 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۱ یه چایی سرد، یه دنیا کار که مدیر عامل روی میزت گذاشته:putertired:، یه موسیقی غمگین که همکارت کذاشته، یه دنیا افکار پراکنده:JC_thinking:، یه عمری که گذشته اما دوست داشتی بهتر میگذشت:th_running1:، یه صفحه گاه نوشته های نواندیشانی ها که نیم ساعت بهش خیره شدی دوست داری یه چیزی بنویسی اما هیچی به فکرت نمیرسه، فقط جای یه نخ سیگار خالیه :smiley (18): امروز چقدر بیخودی غمگینم:sorry:. 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده