Paroshat 6378 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اردیبهشت، ۱۳۹۶ الان این نوشته رو می خوندم آدم ها عوض نمیشوند ... فقط دلتنگ که میشوند ؛ برمیگردند ! و دوباره از نو با همان عادت ها دوستی می کنند ... آدم ها برمیگردند ، نه برای اینکه قدر و قیمتت را فهمیده اند ... برمیگردند ، چون دیواری کوتاه تر از تو پیدا نکرده اند ... یادت باشد دلخوش نکنی به این برگشتن ها ... آدم ها عوض نمی شوند ! چرا باید بعد ناامیدی که تو زندگی هم ایجاد میکنیم برگردیم؟؟؟؟! چرا باید به جایی برسیم که کاملا مایوس بشیم؟؟؟؟؟! اصلا چرا باید بریم که بخوایم دوباره برگردیم؟؟؟؟! چرا ... چرا... چرا... 6 لینک به دیدگاه
NYC 20977 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اردیبهشت، ۱۳۹۶ لیست اصلاح طلبان برای انتخابات شورای شهر تهران اومده و متاسفانه هیچ اسمی از یاشار سلطانی و لیلا ارشد و ترانه یلدا و ... نیست. و به جز یاشار سلطانی بقیه اشون اونقدری ناشناخته هستن که رای نیارن. اگر رای ندی به این لیست باز هم قالیباف مهره های خودشو میکنه داخل شورا که رو گندکاری و فساد مالی و حادثه پلاسکو و ... ماله بکشن اگر هم رای بدی امثال لیلا ارشد جا میمونن. پریشب بی خواب زده بود به سرم نصف شب از خواب پریدم یکبار دیگه گوشیمو چک کردم ببینم اشتباه نمیکنم و واقعاْ این لیست درسته یا نه. کل این سایت های خبری رو دارم شخم میزنم ببینم این لیست قراره تغییر کنه یا نه. استرس واقعاْ تمام وجودمو گرفته. و متاسفانه نمیتونم بیخیال اتفاقات اطرافم باشم. (به قیمت بار بی اخلاقیش حاضرم بگم متاسفانه). تو ایران معمولی نباشی روانی میشی. خودم کم مشکل روحی دارم این چیزا هم بهش اضافه میشه. واقعاْ نمیدونم باید چیکار کنم. 4 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اردیبهشت، ۱۳۹۶ اولین جایی که رفتم برای کار یک شرکت بود با 12 تا کارخونه بعد دو سال استعفا دادم شش ماه حقوق نگرفته بودم بخشیش رو دادن و سه میلیون رو خوردن سال 90 3 میلیون پول خوبی بود. دیروز در کارگروه تسهیل و رفع موانع تولید مدیرعامل اون شرکت رو دیدم که کارش گره خورده بود و حالا دست به دامن دولت. تا منو دید پا شد مدام به خم و راست شدن و مجیز گویی که بلکه کارش رو با رابطه راه بندازه از قدیم گفتن کوه به کوه نمیرسه آدم به آدم میرسه ، تو روابطتون با آدما طوری رفتار نکنید که بعدا پشیمون بشید و اصلا فکر نکنید که ممکن نیست روزی کارتون بهش بیافته. 8 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۶ حس مامان شدن يه بار تو ذهنم ، تمام فرايند مامان شدن رو شبيه سازي كردم از لحظه اي كه مي فهمم باردارم و حس اينكه يه موجودي تودلم داره تكون ميخوره تا لحظه زايمان و درد و شيردادن و ... قشنگ حس گرفتم تا كيفيت شبيه سازيم بالا باشه درست يادمه اخراي تعطيلات عيد بود و من كتاب پنه لوپه به جنگ ميرود اورايانا فالاچي رو تازه تموم كرده بودم اما اينكه خودم واقعا بچه دار بشم تقريبا هرگز بهش فكر نكردم الانم ترديد دارم اما از وقتي كه كتاب زنان ، شغل و ميل به پيشرفت خانوم شريل سندبرگ رو خوندم و با عقايد اين زن قدرتمند اشنا شدم ديگه بچه دار شدن رو مانعي بر سر پيشرفت و زندگيم نميدونم دست كم جبهه گيريم نسبت به اين قضيه كمتر شده ولي هنوز مطمئن نيستم شريل ميگه : بخاطر بچه دار شدن از كارت دست نكش و بخاطر كارت از بچه دار شدن صرف نظر نكن بلكه انقدر قدرتمند باش كه خودت زمان و وقت بلند شدن از ميز كارت رو تعيين كني نه ديگران (منظورش از ديگران شوهرت يا كارفرمات يا قانون گذار كشورت ) منظورش اينكه وقتي ميفهمي بارداري و قراره بچه اي به دنيا بياري بايد تو خود تو باشي كه از كارت دست ميكشي و وظايف مادري خودت رو انجام ميدي ولي بازهم بايد انقدر قدرتمند باشي كه در كنار وظايف مادري بتوني وظايف كاري خودت را نيز انجام دهي شريل به عنوان يه زن قدرتمند و صاحب نفوذ تونسته تو سازمانهاي تحت مديريت خودش يعني گوگل و الان هم فيس بوك تسهيلاتي رو براي زنان شاغل و مادر فراهم كند اون معتقد هس هرچقدر زنان زيادي به قدرت برسند مي توانند صداي طيف وسيعي از زنان جامعه و جهان باشد و اون رو به گوش نهادهاي قانون گذار برساندد و حتي فراتر از اين اون زنان خود ميتواند با وضع قوانيني دنيا رو براي برابري حقوق زن و مرد اماده تر كنن شريل خودش رو مثال ميزنه تا وقتي كه خودم باردار نشدم و بخاطر پارك ماشين توي پاركينگ شركت گوگل به مشكل بر نخوردم هرگز مشكل زنان باردار شاغل تو محيطهاي كاري رو نفهميدم بنابراين وقتي به اتاق صاحبان و موسسان گوگل رسيدم موضوع خودمو باهاشون در ميون گذاشتم و بلافاصله اونارو ترتيبي دادن كه يه پاركينگ اختصاصي براي زنان باردار ايجاد كنن شريل ميگه من به عنوان يه زن قدرتمند و صاحب مقام و منصب تونستم با اعتماد به نفس اين خواسته خودمو مطرح كنم والا اگه همين درخواست رو يكي از زنان ميان رده همان شركت مطرح ميكرد شايد اصلا بهش توجهي نميشد كتاب خوبيه به همه دوستان گلم پيشنهاد ميكنم حتما مطالعه اش كنن ته نوشت : شايد خيليا اسم خانوم شريل سندبرگ رو نشنيده باشن ولي همه كيم كارداشيان رو مي شناسن هم شريل و هم كيم هر دو محافظ شخصي دارن ولي فرقشون اينكه از شريل به خاطر مغزش ازش محافظت ميكنن (شخص مارك زاكربرگ اين محافظان رو براي شريل استخدام كرده ) ولي از كيم كارداشيان بخاطر پايين تنه اش ازش محافظت ميشه توي وب بزنيد با چهره خانوم شريل سندبرگ اشنا بشيد از نظر جذابيتهاي زنانه طبيعي هيچي كم نداره قدرت و مديريت اونو تبديل به جنس خشن و مرد نكرده مادر دوتا بچه هم هس 9 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۶ سخنراني خانوم شريل سندبرگ در تدتاك : چرا ما تعداد كمي زن رهبر و پيشرو داريم 7 لینک به دیدگاه
!Hooman 10133 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۶ حس مامان شدن يه بار تو ذهنم ، تمام فرايند مامان شدن رو شبيه سازي كردم از لحظه اي كه مي فهمم باردارم و حس اينكه يه موجودي تودلم داره تكون ميخوره تا لحظه زايمان و درد و شيردادن و ... قشنگ حس گرفتم تا كيفيت شبيه سازيم بالا باشه درست يادمه اخراي تعطيلات عيد بود و من كتاب پنه لوپه به جنگ ميرود اورايانا فالاچي رو تازه تموم كرده بودم اما اينكه خودم واقعا بچه دار بشم تقريبا هرگز بهش فكر نكردم الانم ترديد دارم اما از وقتي كه كتاب زنان ، شغل و ميل به پيشرفت خانوم شريل سندبرگ رو خوندم و با عقايد اين زن قدرتمند اشنا شدم ديگه بچه دار شدن رو مانعي بر سر پيشرفت و زندگيم نميدونم دست كم جبهه گيريم نسبت به اين قضيه كمتر شده ولي هنوز مطمئن نيستم شريل ميگه : بخاطر بچه دار شدن از كارت دست نكش و بخاطر كارت از بچه دار شدن صرف نظر نكن بلكه انقدر قدرتمند باش كه خودت زمان و وقت بلند شدن از ميز كارت رو تعيين كني نه ديگران (منظورش از ديگران شوهرت يا كارفرمات يا قانون گذار كشورت ) منظورش اينكه وقتي ميفهمي بارداري و قراره بچه اي به دنيا بياري بايد تو خود تو باشي كه از كارت دست ميكشي و وظايف مادري خودت رو انجام ميدي ولي بازهم بايد انقدر قدرتمند باشي كه در كنار وظايف مادري بتوني وظايف كاري خودت را نيز انجام دهي شريل به عنوان يه زن قدرتمند و صاحب نفوذ تونسته تو سازمانهاي تحت مديريت خودش يعني گوگل و الان هم فيس بوك تسهيلاتي رو براي زنان شاغل و مادر فراهم كند اون معتقد هس هرچقدر زنان زيادي به قدرت برسند مي توانند صداي طيف وسيعي از زنان جامعه و جهان باشد و اون رو به گوش نهادهاي قانون گذار برساندد و حتي فراتر از اين اون زنان خود ميتواند با وضع قوانيني دنيا رو براي برابري حقوق زن و مرد اماده تر كنن شريل خودش رو مثال ميزنه تا وقتي كه خودم باردار نشدم و بخاطر پارك ماشين توي پاركينگ شركت گوگل به مشكل بر نخوردم هرگز مشكل زنان باردار شاغل تو محيطهاي كاري رو نفهميدم بنابراين وقتي به اتاق صاحبان و موسسان گوگل رسيدم موضوع خودمو باهاشون در ميون گذاشتم و بلافاصله اونارو ترتيبي دادن كه يه پاركينگ اختصاصي براي زنان باردار ايجاد كنن شريل ميگه من به عنوان يه زن قدرتمند و صاحب مقام و منصب تونستم با اعتماد به نفس اين خواسته خودمو مطرح كنم والا اگه همين درخواست رو يكي از زنان ميان رده همان شركت مطرح ميكرد شايد اصلا بهش توجهي نميشد كتاب خوبيه به همه دوستان گلم پيشنهاد ميكنم حتما مطالعه اش كنن ته نوشت : شايد خيليا اسم خانوم شريل سندبرگ رو نشنيده باشن ولي همه كيم كارداشيان رو مي شناسن هم شريل و هم كيم هر دو محافظ شخصي دارن ولي فرقشون اينكه از شريل به خاطر مغزش ازش محافظت ميكنن (شخص مارك زاكربرگ اين محافظان رو براي شريل استخدام كرده ) ولي از كيم كارداشيان بخاطر پايين تنه اش ازش محافظت ميشه توي وب بزنيد با چهره خانوم شريل سندبرگ اشنا بشيد از نظر جذابيتهاي زنانه طبيعي هيچي كم نداره قدرت و مديريت اونو تبديل به جنس خشن و مرد نكرده مادر دوتا بچه هم هس این کتاب محورتیش فقط خانوم ها هستند ؟ 3 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۶ این کتاب محورتیش فقط خانوم ها هستند ؟ خب اگه شما وقتي به زنان جامعه فكر ميكني برميگردي به سرشونه خودت نگاه ميكني بايد بگم بله اين كتاب براي شما مردان هم نوشته شده ولي اگه برميگردي و اون زير پات دنبال زن ميگردي نه اين كتاب براي شما نوشته نشده بلكه مخاطبش زناني ست كه خودشو باور كردن و ميخوان انقدر قدرتمند بشن كه به سرشونه هاي شما برسن 4 لینک به دیدگاه
!Hooman 10133 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۶ خب اگه شما وقتي به زنان جامعه فكر ميكني برميگردي به سرشونه خودت نگاه ميكني بايد بگم بله اين كتاب براي شما مردان هم نوشته شده ولي اگه برميگردي و اون زير پات دنبال زن ميگردي نه اين كتاب براي شما نوشته نشده بلكه مخاطبش زناني ست كه خودشو باور كردن و ميخوان انقدر قدرتمند بشن كه به سرشونه هاي شما برسن حرف شما متین ولی من منظورم نگاه نویسنده بود ! اینکه میخواد افکار ، عقاید و قدرت زنان جامعه رو نشون بده یا اینکه صرفا راهنمای خود زنان باشه تا با اصولی که گفته میشه به اون جایگاه برسن و خودشون رو باور کنن 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 اردیبهشت، ۱۳۹۶ و من چقدر پرم از هيچ... اينبار نميزارم. اينبار اين عطيه نميبازه. شايد زير دوش فقط زار بزنه....نميشكنه. 7 لینک به دیدگاه
!Hooman 10133 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۹۶ به قومی مبتلا شده ایم که فکر می کنند، خدا جز آنها کسی را هدایت نکرده است ..! ابن سینا 8 لینک به دیدگاه
!Hooman 10133 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۹۶ بزرگترین اشتباهی که می توانیم انجام دهیم این است که : به برخی آدم ها طولانی تر از آنچه که لیاقتش را دارند اجازه دهیم در زندگیمان بمانند 6 لینک به دیدگاه
Paroshat 6378 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۹۶ دلم برای ماه من شعرهایت تنگ شده 4 لینک به دیدگاه
!Hooman 10133 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اردیبهشت، ۱۳۹۶ دیروز ی سوسک رو با چسب 1 2 3 چسبوندم به دیوار ! خیلی حال داد ! باید زرنگ باشه تا جلوی چشم یکی که حوصله نداره آفتابی نشه نمیدونم چرا حس خیلی خوبی داشتم ! اینکه انگار از همشون انتقام گرفتم چقد دوست داشتم مشکلاتمم اینطوری به دیوار به چسبونم تا حس خوبی بهم بده .. 4 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اردیبهشت، ۱۳۹۶ آیدای خوب آیدای مهربان، آیدای خودم!.... بگذار این حقایق را برایت بگویم. راستش این است.من نمی بایستی به تو نزدیک می شدم، نمی بایستی عشق پاک و بزرگ تو را متوجه خودم می کردم، نمی بایستی بگذارم تو مرا دوست بداری. من مرده یی بیش نیستم و هنگامی که تو را دیدم آخرین نفس هایم را می کشیدم. شرافتمندانه نبود که بگذارم تو مرده یی را دوست بداری.افسوس، چشم های تو که مثل خون در رگ های من دوید، یک بار دیگر مرا به زندگی بازگرداند. تصور می کردم خواهم توانست به این رشته ی پر توان عشقی که به طرف من افکنده شده است چنگ بیندازم و یک بار دیگر شانس خودم را برای زندگی و سعادت آزمایش کنم. چه میدانستم که برای من، هیچ گاه "زندگی" مفهوم درست خود را پیدا نخواهد کرد؟ ... .روزی که با تو از عشق خود گفت و گو کردم، امیدوار بودم دریچه ی تازه یی به روی زندگی خودم باز کنم.پیش از آن، همه چیز داشتم به جز تو. آنچه مرا از زندگی مایوس کرده بود همین بود که نمی توانستم قلبی به صفا و صداقت تو پیدا کنم که زندگی مرا توجیه کند؛ که دلیلی برای زندگی کردن و زنده بودن من باشد... حالا من از زندگی چه دارم؟ به جز تو هیچ! .... تو را دوست می دارم. تو عشق و امید منی. بهار و سرمستی روح من هنگامی است که گل های لبخندهی تو شکوفه می کند. من چگونه می توانم قلب بدبختم را راضی کنم که از لذت وجود تو برخوردار باشد، اما نتواند اسباب سعادت و نیک بختی تو را فراهم آورد!؟ .... زود زود برایم نامه بنویس. یک لحظه بی تو نیستم. کاش می توانستی عکسی برایم بفرستی. عکسی که همه ی اجزای آشنای من آن تو پیدا باشد: آن خال کوچکی که اسمش احمد است. آن خطوط موقر و باشکوه روی گونه هایت و آن کشیدگی کبریایی چشم هایی که یقین دارم نگران آینده ی پُربار و شادکام من و توست. هزار بار می بوسم شان.آن ها را و تو را و خاطره های عزیزت را. احمد تو سنندج، ٨ دی ماه١٣٤١ از نامه های "احمد شاملو" به آیدا کتاب: مثل خون در رگ های من (گزیده ای از صفحات 63تا67) 5 لینک به دیدگاه
!Hooman 10133 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اردیبهشت، ۱۳۹۶ رابطه ها یک بار اسماً تمام میشوند یک بار رسماً. یعنی آدم گاهی میرود که بداند ماندنش برای شما چند می ارزد؟ اینطور مواقع با یک لبخند گرم، با یک تنگدلیِ ملتمسانه برمیگردد و بهای عشقتان را هزار هزار بار بیشتر از قبل میپردازد. این آدم های اسمی تمام شده را میشود نجات داد، برگرداند، برقشان انداخت و دوباره گذاشت سرِ طاقچه ی دل. . . اما حواستان به "او"ی زندگیتان باشد، اگر یک روزی رسماً برود، من به شما اطمینان میدهم انقدر دلسردش کرده اید که شاهرگ دوست داشتنتان را برای همیشه از بیخ زده .. 9 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اردیبهشت، ۱۳۹۶ این روزها سخت در ناکجا آباد زندگی گیر کرده ام نمی دانم خوب بودن چقدر خوبه یا بد ؟ خوب و بمونم یا منم بشم میشه باقیه هرچند شدنی نیست. بخدا این همه نماز و روزه و سفرهای زیارتی مفتش نمی ارزه به شکستن دل کسی که بدخواهتون نیست! من خدا نیست آدم هستم و متأسفانه اگه کسی دلمو بشکنه نمیتونم ببخشمش این روزها یه گسل داره خطه خراسان و انگار جدا میکنه از ایران علتش هرچی که هست ولی انگاری داره یطوری میشه دلم میخواد تموم شه این دنیا راحت شیم . 8 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اردیبهشت، ۱۳۹۶ يكي بهم بگه ، دوستي يه معامله هس يا يه قرارداد عاطفي بين دو نفر از ديروز ده بار اين جمله رو خوندم هزار بار توي ذهنم تكرارش كردم "من خیلی پیش قدم بودم برای گفتگو این بار می زارم به عهده تو." دوستم ، قرارم اين بود دوست تو باشم و دوستم باشي پس اين معامله ها و قراردادها چيه ميخوام برگردم به همون دوران ايميل هاي هر ازگاهي سلام عليكي اينجوري شايد دوستي قديمي حرمتش حفظ بشود از ديروز دارم بهش فكر ميكنم هنوز بهش چيزي نگفتم 11 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اردیبهشت، ۱۳۹۶ انتخابات امسال رو جدی بگیرید چه شورا چه ریاست جمهوری بذرهای امیدی که 92 کاشتیم تبدیل به جوانه های نحیفی شدن که هر لحظه ممکنه زیر چکمه تمامیت خواهان لگد مال بشن انتخاب با خود ماست که روز 30 اردیبهشت فرصت تبدیل شدن این جوانه هارو به نهال های تناور بدیم یا نه 6 لینک به دیدگاه
alborzrad 2116 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اردیبهشت، ۱۳۹۶ امان از سردی روزهای تابستان، امان از مرداد و روزهای سردش، سردی نگاهی آسمان نگاهی را بارانی میکند، سردی دستانی تب دستانی را قطع می کند ، سردی کلامی آهنگ کلامی را می دزدد ... تنها زمستان هوایش ناجوانمردانه سرد نیست تابستان هم سرمای جگرسوز دارد! (زندانی تردید! دربند خویشتن خویشم!!) 6 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده