رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

خدایا میشه واسه 1 هفته جای ما رو عوض کنی؟؟

 

شاید بفهمه حال و روز منو ... شاید بفهمه نفرت هایی که لحظه ای بهم دست میده و بعدش .... !

 

حالم داره بهم میخوره از این وضعیت !!

 

حـــــــــــــــــــــالم داره بهم میخوره !

 

خدایا چرا همه چی یه دفعه عوض شد ؟!! چرا به وعده هات عمل نکردی؟؟ من این وسط فقط تورو قبول داشتم !

 

من رو حرفت حساب کرده بودم ... حکمت و قسمت حالیم نیس !!

 

بیا پائین دو کلوم حرف حساب بزنیم .... بنده هات منو نمیتونن قانع کنن !

 

 

:hanghead:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

دارم آروم اروم نارفیقا ، اوناییه که فقط ادعان ، اونایی که اسمشون رو گذاشتن دوست اما هیچ اثری از دوستی توشون نمیبینم خط میزنم ، حذف میکنم و ازشون دور میشم .

حس خوبی نیست اما چاره ای هم نیست ، کنارشون موندن و دیدن این دوستیا عذاب اورتر ازنبودن کنارشونه ...

  • Like 5
لینک به دیدگاه

سال‌ها طول کشید تا با نبودن و نداشتن‌ات

کنار آمدم

مابقی عمرم را

باید صرف کنار آمدن

با بودنت و سهم دیگری شدنت !...

  • Like 9
لینک به دیدگاه

واسه اجابت معجزهِ دلم

واسه یه خنده از ته دل

واسه یه دل آروم و بی آشوب

واسه یه نفس راحت کشیدن

واسه اومدن روزای خوب و بی دغدغه

من چشمم هنوز به رحیم و رحمان بودنِ تو هست!

من چشمم هنوز به قادر بودن تو هست!

راستی خدا، معجزه که برای تو کاری نداره؟

 

پ.ن: اینو قبل ترها نوشته بودم! حالا همین امروز، همین ساعت! دوباره همین حس نوشته رو دارم!

  • Like 3
لینک به دیدگاه

.•*¨¨*•.¸¸¸.•*••*¸¸¸.•*••«¸¸.•*¨¨*•.

♪░b esyar zi ad░♪¸•

.•*¨¨*•.¸¸¸.•*••*¸¸¸.•*••«¸¸.•*¨¨*•.

d 0st daram et¸•

  • Like 7
لینک به دیدگاه

بین من و آرامش همش انقد فاصـــله بود...

 

 

هر چی میگذره داره این فاصـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــله بیشتر و بیشتر میشه....

  • Like 11
لینک به دیدگاه

چرا مینویسم ؟؟

شاید میخوام از یادم بره لحظه هایی که به فکرت نیستم و از عمر من حساب نمی شه ....

میدونی تنهایی رو به یاد نخواهم اورد وقتی امیدی به بودنت هست و این شیرینی را تا زنده هستم از یاد نخواهم برد:icon_gol:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

نمیدونم چرا خوب بودن انقد سخت شده...:ws37:

این شکلی که وقتی داری خوبی میکنی طرف مقابل باور نمیکنه!...

اینجوری که ...امرووووز اندازه یه دنیا دلم از دست یه آدم گرفت... نه ااصلا از دست خودم دلم گرفته چون هنوز یاد نگرفتم که با همه باید مثل خودشون رفتار کرد...الانم فقط از دست خودم ناراحتم:vahidrk:

برای همین ناراحت نیستم از اون فقط نظرم راجع بهش تغییر کرد.دیگه من اون آدم همیشگی براش نخواهم شد!امیدوارم خوشش بیاد...:ws3:

.

.

.

امروز یه درس تازه یاد گرفتم

اینکه...من مسئول افکار دیگران نیستم...بزارم هر جور دوس دارن فکر کنن

والا:hapydancsmil:

خدایا شکرت...پس امروزم روز خوبی بوده حالا که فکر میکنم

93/10/22...اتمام یک مرحله :whistle:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

من همیشه مخم خیلی خیلی شلوغ بوده و هست که خیلی وقت ها ازارم میداده و من تا امروز فکر میکردم که باید همینطوری باشم اما امروز فهمیدم که این یک اختاله که باید درست بشه.

با این لینک مفییییییییییییییییییییییییید

اگه دوس دارین برین ی نگاهی بهش بندازین... خیلی چیزا هست که ممکنه یک عمر ازارمون بدن اما حتا مشاورهای حضوری هم چیزی ازش ب ما نمیگن.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

توی قاب شیشه ای این دنیا همه حواسشون به داخل قاب هست اما کسی به چارچوب قاب نگاه نمیکنه

توی برخورد با آدما ظاهرو میبینی اما به درونشون نگاه نمی کنیم

یک عمر فقط دیدم وقتشه درک کنیم

 

همو واسه یک دقیقه هم که شده درک کنیم و خودمونو جای طرفمون بذاریم....

  • Like 4
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...