Lean 56,968 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۳ امروز تو خونه یک سری تغییرات برقی قرار بود اتفاق بیفته لذا صابخونه یک عدد برقکار آورده بود برای تغییر دکوراسیون سیم ها آقایی که شما باشید امروز در کمال ناباوری متوجه شدیم بنده به مدت دو سال پول برق خودم و جناب صابخونه رو حساب میکردم خلاصه یه همچین مستأجری هستم من میتونید جهت اجاره منزل خود به اینجانب نام نویسی کنید 15 نقل قول لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12,214 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۳ يه وقتي موضوعي خيلي ذهنمو درگير كرده بود! دائم فكر كردن و خودخوري به خاطر اينكه چرا اون حرفو زدم؟ چرا اون رفتارو كردم؟ نكنه كارم بد بوده؟... يكي بهم گفت: چقدر خودتو درگير حاشيه ميكني! اگه فكر ميكني كارت درست بوده، پس حتما درست بوده! انقدر خودتو اذيت نكن! و من آروم شدم وقتي تمام جوانب كار رو ميسنجي و ميبيني بهترين كار، همونيه كه انجامش دادي، گاهي يه تعدادي تلفات طبيعيه 12 نقل قول لینک به دیدگاه
not found 16,275 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۳ یه مدت نبودم انجمن. یعنی یه ساله که نیستم! یه خط در میون میرم تعطیلات. هروقت میومدم به خاطر تغییر اسم بچه ها کسی رو نمیشناختم. الان که خودمم اسم عوض کردم دیگه بدتر شده!! تو پروفایل هرکدوم از دوستان قدیمی که میرم با خودم میگم نمیشناسه!! پشیمون میشم میام بیرون. دور و برم خلوت شده 16 نقل قول لینک به دیدگاه
آرتاش 33,340 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۳ بدترین کار ممکن و نامرد ترین آدم اونی هست که خودش یه چیزی از چند نفر بخواد بعد همه به خاطرش یه کاری رو انجام ندن اما خودش نامردی کنه و انجامش بده :icon_pf (34):واقعا دور از ذهنمه و همچنان تو شوک موندیم:5c6ipag2mnshmsf5ju3 17 نقل قول لینک به دیدگاه
VINA 31,339 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۳ روز اول رژیم: صبحانه:نصف نون سنگک ..پنیر خامه ای... دو لیوان چایی میان وعده:چایی یا 4 عدد شیرینی معمولی نهار: 8 قاشق باقلی پلو با نصف سینه مرغ میان وعده:نون و پنیر و چایی ...سه عدد شکلات تلخ شام:نخوردم بعد شام: چهار عدد شیرینی خامه ای...یک کاسه کوچیک پسته و بادوم کلی امیدوار که شام نخوردم ولی ترازو 200 گرم بیشتر نشونم داد خدایا یعنی من لاغر میشم من که چیزی نمیخورم() 11 نقل قول لینک به دیدگاه
nasim184 12,256 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ خوبیش اینه که تیزم...سریع میگیرم که کی داره چکار میکنه! من برای خودم راه حل ندارم...همه زنگ میزنن از من راه حل میخوان!!! خودشون اصرار دارن منم دریغ نمیکنم . . . . . . آقا اخه چرا بچه هر چی میخواد براش فراهم میکنید....خط...تبلت...گوشی.اه اه اه ببینید میتونه ازش درست استفاده کنه! ببینید فهمیده عادت یعنی چی؟ ....خدایا به تو میسپارمشون! 10 نقل قول لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50,874 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ اگه خيانت نکردم،فکر نکن نميتونستم... اتفاقا خيلي ها دورو برم بودن... اگه خوب بودم،فکر نکن خوبي از خودت بود...خوبي تو ذاتم بود... اگه بردمت بالا،فکر نکن چيزي بودي...ميخواستم هم قد خودم شي.. اگه تک پر بودم،فکر نکن پريدن بلد نبودم...فقط ميخواستم با تو بپرم.... اگه دلمو فقط به تو دادم،فکر نکن تو عالي بودي...دلم راضي نميشد... اگه واسه ديدنت لحظه شماري ميکردم،فکر نکن خيلي شاخ بودي...به دلم که تنگ بود احترام ميذاشتم... آره ما این جوری بودیم حالا دیگه بی پر و بال نشستیم بالای آشیانه تا دوره دوم زندگیمون شروع بشه. درست مثل عقابها 10 نقل قول لینک به دیدگاه
Valentina 13,664 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ بدم میاد از آدمایی که واسه بقیه مدام رنگ عوض میکنن!!! عزیز من خودت باش.. :icon_razz: 14 نقل قول لینک به دیدگاه
maryam39 8,211 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ بعضیا رو بالا بری پایین بیای نمیتونی دوسشون داشته باشی. هی سعی میکنی از یه زاویه ای بهشون نگاه کنی که دوست داشتنی به نظر بیان اما نمیشه نمیشه خب. زور که نیست چرا باید خودمو مجبور کنم که همه رو دوست داشته باشم؟؟؟؟ به هر حال نفرت هم یه اخلاق انسانه.باید بذاری به اونایی که لیاقتشو دارن هدیه بدی:icon_razz: 16 نقل قول لینک به دیدگاه
VINA 31,339 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ یکی از لذتهای زندگی خوردن شیرینی خامه با چایی داغه بی خیال اضافه وزرن اصن بی خیال دنیا و قانوناش 15 نقل قول لینک به دیدگاه
maryam39 8,211 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ خدایا این اینترتنو از ما بگیر تا ما پله های ترقی رو دو تا دو تا بپریم بالا اگرم نمیگیری حداقل انتظاری ازمون نداشته باش خوب والا مریم اعصاب داغون 13 نقل قول لینک به دیدگاه
Lean 56,968 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ قطع به یقین یکی از سرگرمی های لذت بخش آشپزیه ، مدت ها بود میخواستم سالاد الویه با ایده های خودم درست کنم بالاخره امشب به این تصمیم عمل کردم ، باور کنید هیچ سرگرمی مثل آشپزی با ایده های جدید نیست 17 نقل قول لینک به دیدگاه
دختر باران 18,625 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ چه خوبه بچه ها با شروع سال جدید گاه نوشته هاشون مثل اخرای سال بوی غم نمیده همه ایشالا دل هاشونو تازه کردن و تکوندن از غم ها و غصه ها 17 نقل قول لینک به دیدگاه
not found 16,275 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ پنهانی دوست داشتنت حالی دارد که نپرس ! 13 نقل قول لینک به دیدگاه
manjari 2,934 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۳ سلامی چو بوی خوش آشنایی.......... برای دوستای گلم یه خبر دارم و دلیل غیبتم من و عشقم در تاریخ 1392/12/18 عقد کردیم :vi7qxn1yjxc2bnqyf8v:vi7qxn1yjxc2bnqyf8v:vi7qxn1yjxc2bnqyf8v:vi7qxn1yjxc2bnqyf8v:vi7qxn1yjxc2bnqyf8v:vi7qxn1yjxc2bnqyf8v:vi7qxn1yjxc2bnqyf8v از صمیم قلب برای همه دوستان و بچه های تالار آرزو میکنم تا خیلی زود روزهای پر از عشقشون رو تجربه کنند :ha5t4lmd53df3cpu2lq :ha5t4lmd53df3cpu2lq:1cwpe6q6upfmgganbmp:ha5t4lmd53df3cpu2lq:ha5t4lmd53df3cpu2lq بزرگی میگفت راز شادکامی در این است که : به اندازه ای که تلاش کرده ایم آرزو کنیم، یا هر آرزو یی داریم ، به اندازه اش تلاش کنیم ... عشقم و من خیلی تلاش کردیم و خداروشکر نتیجه اش رو گرفتیم :boos::icon_pf (17)::boos: برای اینکه هزار سال کنار هم خوشبخت و سلامت باشیم دعا کنید ممنونم. 17 نقل قول لینک به دیدگاه
bahar91 939 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۳ دیگه وقتشه جدی شروع کنم صدای نبضش رو میشنوم نزدیکه دستای خوشبختی رو توی دستام بگیرم حالا که تا اینجا آوردیم خودت بقیه ش رو هم ببر خیلی دوستت دارم خیلی خوشحالم که تو رو دارم و هروقت و هرکجا دلم خواست میتونم توی دلم و بلند نامت رو فریاد بزنم آخه من از بین این همه نام زیبا با کدوم صدات کنم ارحم الراحمینم 12 نقل قول لینک به دیدگاه
not found 16,275 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۳ جدیدا چقدر اینجا میام! :5c6ipag2mnshmsf5ju3 دارم ذره ذره رُسَمو میکشم. خودم با دستای خودم. میخوام این بار دیگه همه چیز تموم بشه. برای همیشه. اونقدر مقاومت میکنم تا قطره آخر، تا ذره آخر، تا نقطه آخر!! قبلنا قبل از تموم شدن یه استراحت میکردم و خرده ها رو بهم پینه میکردم و بازم لبخند میزدم. ولی انگار این بار دیگه ریکاوری هم فایده نداره. همه چیز چینی شده. حتی من ... حتی .... 14 نقل قول لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50,874 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۳ یه یکسالی هست به سرم زده جدی جدی برم تو مهد کودک کار کنم. بیخیال مدرک مهندسی که تو ایران اینقدر غول داره هر رشته دیگه پر و بال ندارم بزنم به دیوار که بتونم پر بکشم. شدیدا دنبال کلاسهای مورد نیاز برای رفتن هستم. مثلا دیدم مربیها مدرک مربی خلاقیت و از این جور چیزها دارند. ایشالا که حوصله ام میشه و میرم دنبالش ... این دوره با بچه ها سر و کله زدن خیلی بهتره تا بزرگترها اگه کسی کلاس برای خلاقیت سراغ داره که مدرک هم بدهند . بهم تو پ.خ کنه. البته اگر کسی خبر دااره چطور میشه مربی هم شد تو مهدها بازم منتظر خبر هستم. 12 نقل قول لینک به دیدگاه
sam arch 55,878 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۳ چه خدمتی می کنند..گاهی بعضی واژه ها... از دهانت به منظور دیگری پریده اند بیرون...ولی می نشیند جایی که فکرش را نمی کردی... وقتی که یقه ات را دست کسی می بینی که واژه ات در جیبِ قضاوت او رفته... با خودت فکر می کنی... یا به قولی فکری می شی...که باید خوشحال باشی... که خوش نشست بدون پیشبینی قبلی!... یا بد حال بشی که: چی می خواستیم!..چی چی شد! . . . در این مواقع من همیشه نیمه ی پُر لیوان رو می بینم... 17 نقل قول لینک به دیدگاه
سـارا 20,071 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۳ دلتنگم شدید... نه دلتنگ یه شخص خاص ؛ دلتنگ یه "حس " خاص ؛ که خیلی وقته تجربه ش نکردم... 15 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .