رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

تو کل عمرم پرآرامش ترین لحظه های زندگیم زمانی هست که سرم رو شونه ی مادرم باشه و بی هوا خوابم ببره:5c6ipag2mnshmsf5ju3تنها جایی هست که از تمام مشکلات دنیا فارغ میشم:5c6ipag2mnshmsf5ju3

2vskk8irdvvkx58ytl47.jpg

  • Like 12
لینک به دیدگاه

لحظه ای می رسد که باید بین تسلیم شدن یا دفاع از خود یکی را انتخاب کرد . نمی توان مدام در تردید و ترس به زندگی ادامه داد .

  • Like 9
لینک به دیدگاه

آره ؛ این کمر منه که داره روز به روز بهتر می شه...هرچقدر هم دکترا با تعجب بگن : دختر تو با این سنت با خودت چیکار کردی؟!

بازم بی توجه به این حرفها من فقط بهتر می شم... این هدف منه :ws37:

  • Like 17
لینک به دیدگاه

چقد سوء تفاهم بده:5c6ipag2mnshmsf5ju3بدتر از اون عجول بودن ولجوج بودن منه:icon_pf (34):از فردا نه...از همین الان سعی میکنم گذشت کردن و بدون فکر تصمیم نگرفتن رو یاد بگیرم:w16:

 

خدایا کمک کن بتونم قدر آدمای خوب و لحظه های خوب زندگیم رو بدونم:icon_gol:

  • Like 16
لینک به دیدگاه

تا حالا فکر میکردم کار کردن کار اسونیه!انقد گفتم کار میخوام کار میخوام خدا زد تو سرم گف خوب بیا برو ببینم میخوای چکار کنی:vahidrk:

ولی خیلی سخته آقا:4564:

اما یه چیش خوبه که اصلا نمیزارم هیچ زمانی از دستم خارج شه!!!تازه میفهمم زمان چقد ارزش داره:w58:

ولی خوشحالم:hapydancsmil:یه فرصته :ws52:من میتونم!!!

خوب اولشه عادت میکنم!مگه نه؟؟؟؟:sad0:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

عاشق این آهنگ محسن چاووشی ام:hanghead:

چه کسی خواهد دید مردنم را بی تو

 

گاه می اندیشم خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید

 

آن زمان که خبر مرگ مرا می شنوی

 

روی خندان تو را کاشکی می دیدم

 

شانه بالا زدنت را بی قید و تکان دادن دستت:hanghead:

 

که مهم نیست زیاد و تکان دادن سر:sigh:

 

چه کسی باور کرد جنگل جان مرا

 

آتش عشق تو خاکستر کرد

 

می توانی تو به من زندگانی بخشی

 

یا بگیری از من آنچه را می بخشی

  • Like 12
لینک به دیدگاه

میون تموم شلوغی های میدون ونک و رفت و آمدها یه شهر کتاب بود که وقتی می رفتم اونجا یه آهنگ ملایم می شنیدم و با خیال راحت دنبال کتابی که می خواستم می گشتم . . .

برام شده بود شبیه پاداش . . . وقتی کار خوبی می کردم به خودم قول می دادم اگه ازونجا رد شدم برای خودم جایزه کتاب می خرم . . .

 

امروز دیدم اون شهر کتاب شده مانتو فروشی :hanghead:

.

.

.

 

دلم گرفت . . .

 

.

.

.

  • Like 17
لینک به دیدگاه

وقتی داغونی دنبال راه حلی

وقتی گیجی و حال منو داری

وقتی یه کار نامعمول انجام میدی

اونوقت که میفهمی دوستات تو رو از نگاه خودشون می بینن و دوست دارن تو مثل آرزوهاشون شی

اونوقت میگی خدا من دنبال دوست نیستم دنبال دستم....

بعضی وقتها بعضی اتفاقا دست تو نیس

برام به رسم رفاقت دعا کنید

یه بار یکی ازم پرسید خوبی؟

گفتم من به ندرت بدم

این روزام همش به ندرته

  • Like 9
لینک به دیدگاه

بالا...بالاست از من....قدِ انتظار ها رو می گم...

 

و کوچک...و کوچک..و خیلی خیلی کوچک توانِ من...و زمانِ من...و تمام من هایی که: گِرَم هم نیستن..چه رسد به مَن!...

 

توقعات همیشه به جا...و دویدن های ما همیشه وظیفه هستن...در این روزگار و در بین این آدم ها...

 

این میون تنها مستمسکی که آدم رو خسته نمی کنه...به ثمر رسیدن تک تک اون توقعاته...

 

با اینکه حتی زمانِ تجدید نفس واسه برآوردن توقع بعدی رو نداری....

.

.

.

پایین...پایین ست از من..قدِ خستگی روحی رو می گم...

 

که توان بدنی دست من نیست!...افسار روح دستِ منه فقط!...

 

با تو هم پیاله هستم ای دوست...اگر تو هم مستِ آرامشی...:icon_redface:

 

  • Like 17
لینک به دیدگاه

چه آدم هایی پیدا میشنا?

خو آدم دلش میخواد ی چیزی بگه ها

بدم میاد بدم میاد

مگه همه چی توی این چیزاست!!!

من خودم انتخاب کردم

خودم هم طرف قضیه م

یه کاری میکنن که خیال میکنی 4 سالی رو که زحمت کشیدی و خون دل هم خوردی داشتی هللی تللی میکردی

بابا برای خودتون همه ش

اه

خب شاید اون برای شما ارزش باشه

ملاک های من متفاوته

به درک

 

کی میدونه

منم ب اندازه خودم زحمت کشیدم اما نتیجه ای اونجوری ندیدم

البته شاید در ظاهر اینجوری باشه

نه زورم نمیاد

اونی که باید بدونه میدونه و خودش اون رو برام رقم زده

حالا شما هر چی میخواین فکر کنید

من و اون یه دونه هستی بخش با هم خوبیم

و بهترین یار و یاور رو دارم

بله اینجوریه ...

 

 

Sent from my SM-N900 using Tapatalk

  • Like 9
لینک به دیدگاه

چقدر بده كه حقتو بخورن و تو واقعا در مقامي نباشي كه بتوني حقتو بگيري!

چون در برابر اون آدم، ضعيفي!

چون "گهي زين به پشت"!...:icon_razz:

حالا كي ميشه كه بشه "پشت به زين"؟...نميدونم...:ws38:

 

  • Like 13
لینک به دیدگاه

لب پنجره بشینی بیرون برف بزنه ریز ریز بخوره تو صورتت بعد یه چای داغ بخوری و همینجوری زل بزنی به اسمون خاکستری ، تا سردت نشده از زمستونم لذت میبری...تا سردت نشده...

  • Like 15
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...