Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۲ برای خانما تلخه شنیدنش ولی واقعیت رو باید گفت برادران عزیز آقایان گرامی از من به شما نصیحت از این جماعت نسوان نه چیزی به امانت بگیرید نه چیزی به امانت بدهید ، در شاکله وجودی این جماعت مفاهیمی مانند وقت شناسی ، وفای به عهد ، خوش قولی ، قدر شناسی و... تعریف نشده 8 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۲ نمی دونم چرا یه سری آدما اینجورین...منتظرن یکی تکون بخوره بشینن پشت سرش حرف بزنن.... یعنی شده تفریح...مهم نیست پیره...جوونه...مجرده...متاهله.... آقایون محترم دانشگاه...یه دو سه کیلو سبزی کوکو می خوام بخرم.... زحمت پاک کردنش با شما 14 لینک به دیدگاه
پیرهاید 10193 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۲ شب میلادم در سکوتی خودخواسته گذشت ، به پاس سکوتِ کسی که نباید سکوت می کرد هائد به بهانه ی زادروز 11 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۲ حسن رحیمی جیگرتو بخورم:hapydancsmil::hapydancsmil::hapydancsmil::hapydancsmil: 7 لینک به دیدگاه
reza.eng 1843 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۲ دلتنگ توام ، اینجام اما دل و روحم پیش توست هرگز فراموش نمیکنم محبت بزرگت دستم بگیر . قدرتم بده برای اونی گه تو وجودم گذاشتی لیاقتش داشته باشم .... 8 لینک به دیدگاه
bahar91 939 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۲ آقای رئوف از خداوند بخواه آمرزش و هدایتمان را................... 9 لینک به دیدگاه
دل مانده 7714 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۲ دارم به این فک میکنم که چقد خوش شانسم درست قبل از شروع کلاسام سرما خوردم:confused: حالا باید با یه بینی قرمز و یه ریخت خسته برم دانشگا الان که فک میکنم میبینم اسممو به جای "دل مانده" باید "شمسی" یا لاکی لوک" میزاشتم 9 لینک به دیدگاه
One gear 7070 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۲ عــــــروس تازه ی زهراخانم اینارو دیدی چقدر خوشگله؟! اییییشششش آره دیدمش ، خوشگله امــــا خیلی بی شعــــوره! خوشگلی تنها به چه درد می خوره خـــــواهر؟! آدم باید یه ذره اخلاق داشته باشه! عروس بزرگه شون ماشاء الله یه پارچه خانومه! خیلی باشخصیته! اواااااااا با شخصیتیش بخوره تو سرش خواهـــــر! قیافش مثل وزغ می مونه! دماغش قبل از خودش میرسه! همه چی که شخصیت نیست ! آدم باید یه ذره قیافه هم داشته باشه! از دست بعضی از خانومای همسایه! کاش می شد رفت بالای کوه زندگی کرد از این همسایه ها نداشت! 19 لینک به دیدگاه
blue berry 5809 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۲ امروز دیگه واقعا شک کردم تو یه کشور مسلمان دارم زندگی می کنم! جای تاسف داره که یه آقای 60 ساله به اصطلاح تحصیل کرده جناب سرهنگ بازنشسته یکیو به خاطر با حجاب بودنش تحقیر کنه! 14 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۲ گاهی وقتا لازمه برای حس شیرینی اولش یه کمی تلخی هم تحمل کنی دیروز از همون روزا بود بعد چندین ماه بالاخره اون شیرینی رو چشیدم منتها آیا همه ی آدما در مواجهه با موارد مشترک احساسای مشترکم دارن برای من که خوب بود و می خوام اینبار خودخواه باشم و به دیگران فکر نکنم دیگه بعد این همه مدت حق منم بود دیگه 15 لینک به دیدگاه
nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۲ نشستم خیلی ارووووم داشتم به بعدازظهرم فک میکردم...که وقتم ازاده و چندتا کارم میتونم انجام بدم....اصلا داد نزدم خداجون دردودلم برا تو گفتم!چطوری اینا فهمیدن من بیکاااارم یه ثانیه نشد تلفنم صداش بلند شد... بازم باید برم برای یه کار دیگه! بیکاری به من یکی نیومده:icon_pf (34): الافیم بعضی وقتا نیازه 12 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۲ گاه مینویسم و گاه نمینویسم چه کنم که خودکار زندگی ام قطعی دارد... 13 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۲ از اونجایی که هنر و فرهنگ و تئاتر و ... همه و همه فقط برای پایتخت نشین هاست ، بنابراین مجبوریم به جشنواره تئاتر استانی با کیفیت نه چندان خوب بسنده کنیم !! 8 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۲ برا اتفاقی که قراره فردا بیفته هم نگرانم هم اشتیاق خاصی دارم:5c6ipag2mnshmsf5ju3اما خوبه راضیم از این حس 14 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۲ هر کاری می کنم تا یه ذره نیشش باز شه...می بینم انگار نه انگار... خودمو با آب و آتیش هم بزنم هم هیچ تغییری توش ایجاد نمیشه... همین طوری آروم کنارش باشم بهتره ...یا اصن نباشم...نمی دونم.... مرده شور این کار رو ببرن که همه چی رو داغون می کنه 8 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۲ تولد امام رضا 88/8/8 مشهد بودم. بادوستم رفتیم حرم.هوا خیلی سرد بود 1 بچه هه حدودا 7 ساله بیرون حرم دعا میفروخت.چقد التماس مردمو میکرد که ازش یه دعا بخرناما دریغ......انگار هیچ کس این بچه رو نمیدید...... بچه ی بیچاره دستاش از سرما کبود شده بود.کیف پول همراهم نبود وگرنه همه ی دعاهاشو میخریدم:5c6ipag2mnshmsf5ju3 تموم اون شب توی حرم برای اون بچه گریه کردم دلم میخواست دستشو میگرفتم هو میکردم تا گرم بشه بعدش با خودم میبردم داخل حرم بگم پسرک....حق تو این دستای یخ زده ی سیاه نیست خدایا امشب اون بچه هر جا که هست دلش شاد باشه و لبش خندون 16 لینک به دیدگاه
not found 16275 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۲ اینترنتم قطع بود نشستم یه صفایی دادم به هارد همه چیو مرتب کردم اووووووو چه خبر بود!!! چشمم خورد به فایل کتابی که دو روز قبلش از بازار خریده بودم 20 تومن حس شکست عشقی هم تا این حد نباید باشه فکر کنم 13 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۲ همين امروز گرمابخش قلب يک نفر شويد... وجود فرشته ها را باور داشته باشيد... و مطمئن باشيد که محبت شما به خودتان باز خواهد گشت... 14 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۲ تابستان دلگیری بود . . . کاش پاییز امسال بهاری شود . . . . . . 18 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۲ دلم به اندازه تك تك ستاره هاي شب كوير براي دوستام تنگ شده... دوستتون دارم 16 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده