رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

اولین مرحله از این تصمیم با موفقیت پشت سر گذاشته شد :ws3:

حالا تا مراحل بعدی خیلی راه هست ، این مرحله خیلی کوچولو موچولو و راحت بود :icon_redface: ولی خب ، در هر صورت گذروندنش خوشحالی داشت دیگه :icon_redface:

مرحله ای به نام : موافقت سبزیون با استعفا :hapydancsmil:

لینک به دیدگاه

این روزها عجب طعم گســــــــــــــی دارد زندگی

 

هر که می اید زود می رود

 

انقدر ثانیه ها زود می گذرند

 

که مجالی نیست برای رفاقت ها

 

این روزها برایم روزهای

 

سکوت است

 

مثل مرده ای فقط نگاه می کنم به ادمها

 

گاهی دلم برای خنده تنگ می شود

 

و خاطرات را مرور می کنم

 

بگذریم

 

من انقدر گفتنی دارم که در چند خط جا نمی شود

لینک به دیدگاه

1وقتایی دیدین احساس میکنین خندتون نمیاد

خنددارترین اتفاق دنیا هم که بیفته باز انگار نه انگار

1وقتایی هم هس جلوی بقیه الکی لبخند میزنی ... طرفت اگه یه کوچولو زرنگ باشه میفهمه لبخندت تصنعیه...

1وقتایی هس دل آدم میگیره... با هیچی نمیتونی سر خودتو گرم کنی ...

1وقتایی هس میخوای هیشکی نباشه... هیشکیه هیشکی

1وقتایی هس حتی دلت نمیخواد 1 لحظه سرت به عقب برگرده... اما برمیگرده...

 

اوضاع من الان اینجوریاس...

لینک به دیدگاه

خودت رابطه هارو محدود میکنی خودت با بعضیاشون کات میکنی ولی اونی که بیشتر خورد میشه همون خودتی ...

خوبه حالش؟ کجاس؟ چیکار میکنه؟چرا سراغی ازم نمیگیره دیگیه

چشمت همش دنبال اینه که بهت زنگ بزنه ...

 

امان از تنهایی و بی کسی :hanghead:

دیگه به هم عادت کردیم ... :ws37:

لینک به دیدگاه

بابا لنگ دراز عزیزم:

 

تمام دلخوشی دنیای من به این است که ندانی و دوستت بدارم!

 

وقتی میفهمی و میرانی ام چیزی درون دلم فرو میریزد ...

 

... چیزی شبیه غرور!

 

بابا لنگ دراز عزیزم لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بزن

 

و بگذار دوستت بدارم ...

 

بعد از تو هیچکس الفبای روح و خطوط قلبم را نخواهد خواند ...

 

نمیگذارم ... نمیخواهم ...!

 

بابا لنگ درازِ من همین که هستی دوستت دارم ...

 

حتی سایه ات را که هرگز به آن نمیرسم ...!

لینک به دیدگاه

یه 15 سالی میشه که محلمون رو عوض کردیم و اومدیم این محله امون. ولی جالبه بدونید من هر موقع خواب میبینم موقعیت خودمونو رو، خونه مون رو تو اون محل قبلیمون میبینم.

حتی همسایه هایی هم که اینجا داریم اونجا همسایمون میشن. اتفاقای جدید ولی خونه و محل همون محل قبلیمون.

خیلی برام جالبه. همیشه اینطوریه.

لینک به دیدگاه

بدترین چیز به نظر من کینه است اگه درمان نشه واقعا خطرناکه به مرحله ای میرسی که مث من از همه مردای میانسال کوتاه و سیبیلو متنفر بشی باید خودمو درمان کنم:ws37:

لینک به دیدگاه

امروز دوستم مقداری جزوه از زمان گذشته برای مصاحبه ی استخدامیش از من خواست

من هم مقدار زیادی جزوه و نوشته برایش بردم ، از کیف درآوردم ، تازه فهمیدم کیسه ای برای وی نیاورده بودم ، او نیز به من اقتدا کرده بود و به خیال باطلش من برایش کیشه ای می آورم

خلاصه

به شب رسیده بودیم

کورسویی از دکان میوه فروشی بود

به دوست گفتم شما راهی آنسو شو و کیسه ای بگیر ، از آنجا که حس همنوع دوستی در مملکت بیداد میکند و کسی مفتی به کسی چیزی نمی دهد ولو ناسزا ، گفتم بیا این پول خرد را داشته باش تا بی منتش کنی

رفت و دست خالی برگشت گفتم چرا؟

گفت دکان دار گفت اگر میوه بخواهی به تو کیسه ای می دهم و لاغیر!

این گرچه مرا تا دوساعت حتی با رکیک ترین ناسزاها به آن پیرمرد آرامم نکرد

اما هیهات

باید گه زد به آیین و مرام و مسلک و باور و قوانین زندگی و دکان آن مرد که برای گرفتن کیسه ای بی ارزش که آن هم ظاهرا مفت نمیخواستیم گویی جان پدر بی پدرش را از او طلب کرده ایم

ما مانده بودیم و خرجینی از جزوه

و پیرمرد بی وجدان

. . . .

لینک به دیدگاه

اینجا حرف سیاسی ممنوع است !!

 

اما من یک جوان بی دفاع و همچون کبریت بی خطر !!

 

لذا خواهشمندم از رئیس جمهور آینده ، پس از کشف شغل و پول برای اطرافیان ، کمی هم به جوون های بی انگیزه مثل من فکر کنند

 

من که خوبم

 

بدتر از من خیلی بیشتره

 

کسایی که هرجور حساب کنی تا 10 سال دیگه هم صاب خونه و زندگی و زن و بچه نمیشن (کلا صاحب هیچی نمیشن)

 

کسانی که همیشه توی ابهام این میمونند ، که چرا اومدن ؟؟ از کجا اومدن ؟؟ کجا هستند ؟؟ کجا میرند ؟؟

کسانی که ابهام همه وجودش رو گرفته

 

خواهشا اندکی به فکر ما باشید !!

 

نترسید من بی دفاعم ... چه دفاعی دارم از خودم بکنم ؟؟

 

با اوضاع اسف بار من و هم نسل هام ، فقط حس میکنیم اشتباهی هستیم !!

 

ما رمق نداریم ، بی خطریم ... باور کنید !!

 

ولی میدونم که هی نمیشه ...

 

یکاری کنید اینبار بشه ...

 

کمی زندگی ، کمی انسانیت ، کمی دلیل برای زنده بودن ... کمی امید ... کافیست ...

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...