رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

زندگی واسه ما آدما مثل یه دفتره

برگه اولش روخوش خط می نویسی و دوست داری به اخرش برسی

وسطاش خسته میشی ، بد خط مینویسی و هی برگه حروم میکنی

اما اخرش که رسید جا کم میاری و حسرت میخوری که چرا برگه هاشو حروم کردی ....

3333673030.jpg

 

لینک به دیدگاه

به خدا اون بیرون هیچ خبری نی

همه چی همینجاست ، تو خونمون ، تو همین خاک

سلامتی همه اونایی که تو همین خاک متولد شدن

واسه همین خاک جنگیدن و جزوِ همین خاک شدن

سلامتی شهیدا ، حاج حسینا ، تو دلی ها

سلامتی ناصر حجازی ها ، ایرج قادری ها

سلامتی استعدادایی که ، ستاره نشدن اما ، ایرونی موندن و اسطوره میشن

سلامتی اسطوره هایی که با بی لطفی خدافظی کردن

آقا مهدوی کیا ، علی آقا کریمی

سلامتی داداشیای تو زندون

دست فروشای تو میدون

سلامتی پدر مادرا

سلامتی دست تنگا

سلامتی درد دیده ها ، داغ دارا ، بیمارا

:sigh::sigh::sigh::sigh:

لینک به دیدگاه

امروز ساعت 6 صبح تو جاده بودم یه تصادف وحشتناک دیدم که دونفر کشته داشت دیدمشون و گفتم خدایا بخیر بگذرون روزم چطور شروع شده

اما آخرش هم به بیمارستان ختم شد عزیزترین فرد زندگیم داشت جلو چشم میمرد و کاری ازم برنمی اومد فقط اینور و اونور میدویدمو کمک میخواستم خدا رو شکر بخیر گذشت

خیلی روز سختی داشتم :4564::4564:

لینک به دیدگاه

ای دل در نظرت معجزه یعنی چه؟؟؟ چطور است مرور کنیم تمام اتفاقات عجیب را...عصای موسی؟؟؟ نه این کار ناچیز است.....شکافتن رود نیل؟؟؟ بس کن این افکار کودکانه را....شق القمر؟؟؟ بس کن زبان به دهان بگیر تا بگویم معجزه یعنی عشق مادر به فرزند که چگونه برایش فداکاری می کند....معجزه یعنی شب آسوده به بالین می روی درحالی که سلامت هستی و دیگری در بیمارستان در انتظار معجزه است....معجزه یعنی دستان زبر و خشن پدر که درحال نوازش فرزند خود است و یتیمی در انتظار معجزه ای نشسته است....معجزه یعنی چیزهای کوچکی که هر روز از جلوی چشمانت رد می شود و تو آنقدر به بودنشان عادت کرده ای که آن ها را نمی بینی....تو زمانی شکست خورده ای که این ها را فراموش کرده باشی...پــــــــــــــــــــــــس ای دل همیشه شکرگذار باش آری معجزه یعنی این...

لینک به دیدگاه

بازهم احساس گند سکوت

سکوت شده و حرف زدن برای من شده مثل جن و بسم الله

نمیدونم چه کنم که این چنین سرم نیاد

خدا میدونم نیستی

پس حرفی هم نمیمونه که بهت زده بشه...

دلم پره از هیاهو و هزاران سوال بی جواب

که کسی قادر به پاسخ گوئیش نیست

هر کسی هم ادعاش میشه میدونه پاسخش چیه آخرش میمونه تو جواب دادنش

.................

یه عمره خسته ام

هرچی هم میگم گور پدر این معضلات

هیچ سودی نداره

انگاری قرار نیست این وضعیت درست بشه....

خسته ام به قد تمامی لحظات خوب و بد هستی:sigh:

لینک به دیدگاه

لبخند که می زنم پیدایم می کنی

 

باران می بارد، تو از کنارم می گذری

 

فریاد نمی کشم که بازگردی

 

می دانم امشب این آسمان تاب ماه را ندارد

 

لبخند می زنم،

 

فراموش می کنم..

لینک به دیدگاه

بقول عالیجناب بهرام بیضایی در یک نمایشنامه که نامش را فراموش کردم:

آی دشمن بی خردم بمیر که میخواهم بر سنگ فرش گورت به سور بنشینم

من باب پست های گذشته

لینک به دیدگاه

وصف حال ما

درین سرای بی‌کسی کسی به در نمی‌زند

به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی‌زند

یکی ز شب‌گرفتگان چراغ بر نمی‌کند

کسی به کوچه سار شب در سحر نمی‌زند

نشسته‌ام در انتظار این غبار بی‌سوار

دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی‌زند

گذرگهی است پر ستم که اندر او به غیر غم

یکی صلای آشنا به رهگذر نمی‌زند

دل خراب من دگر خراب‌تر نمی شود

که خنجر غمت ازین خراب‌تر نمی‌زند

چه چشم پاسخ است ازین دریچه‌های بسته‌ات؟

برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی‌زند

نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم سزاست

اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی‌زند

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...